فردین علیخواه، جامعه‌شناس

این روزها جوراب‌های سوراخ به‌ندرت ترمیم می‌شوند. ممکن است بعضی ‌اوقات جوراب‌هایی ببینیم که فرسوده باشند ولی به‌ندرت با جوراب‌های ترمیم‌شده برخورد می‌کنیم. این وضعیت برخلاف دو یا سه دهه قبل است که دیدن افرادی با جوراب‌های وصله‌پینه شده چندان دشوار نبود. حتی در مواردی رنگ نخ ‌ترمیم جوراب با رنگ جوراب در تضاد بود و فرد اصراری هم نداشت تا آن تفاوت رنگ را از چشم دیگران پنهان سازد. به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر جوراب‌ها، به‌محض سوراخ شدن به سمت سطل زباله پرتاب می‌شوند. چرا؟

نکته آن است که گاهی اوقات تغییرات کوچک در زندگی روزمره، حاصل تغییرات بزرگ‌تری است و برخی از جامعه‌شناسان مانند جورج زیمل تلاش کردند تا با تحلیل مسائل شاید پیش‌پاافتاده، این ایده را به‌خوبی نشان دهند. بر این اساس، پرسش آن است که زمینه‌های اجتماعی وقوع این تغییر کوچک؛ یعنی کاهش محسوس جوراب‌های سوراخ ترمیم‌شده چیست؟ در ادامه به چند مورد اشاره می‌کنم:

برخی از جامعه‌شناسان یکی از ویژگی‌های زندگی جدید را شتاب اجتماعی آن می‌دانند. همه ما این احساس را داریم که زمان بسیار سریع می‌گذرد. گاهی اوقات یادمان نیست که برای مثال نوروز سال‌های مختلف چه تفاوتی با هم داشته‌اند و کی آمده‌اند و کی رفته‌اند. حتی زمانی که با آرامش روی مبل نشسته‌ایم هم احساس می‌کنیم که زمان به‌سرعت می‌گذرد. وجود چنین حال و هوایی، دوختن جوراب سوراخ را امری دشوار می‌سازد. وصله‌پینه کردن؛ حوصله خیال، زمان و روان آرام می‌خواهد. سرعت تند زندگی با سرعت کند دوختن جوراب سوراخ تناسبی ندارد.

این روزها کم‌کم داریم برای انجام هر کاری به لمس دکمه‌های تلفن همراه، لمس دکمه‌های شیک دستگاه‌های هوشمند دیجیتال خانه و یا مراجعه به صفحه یک استارت‌آپ برای دریافت خدمات عادت می‌کنیم. دوختن جوراب سوراخ در چارچوب این شرایط نمی‌گنجد و تا اندازه‌ای قدیمی، از مد افتاده و سنتی به نظر می‌آید. گویی کسی که جوراب سوراخ را ترمیم می‌کند از عصر خود فرسنگ‌ها عقب‌افتاده است.

درگذشته عمدتا این زنان و به‌طور خاص مادران خانواده بودند که در چارچوب وظایف خانه‌داری جوراب‌های سوراخ سایر اعضای خانواده را می‌دوختند. این روزها اشتغال زنان در بیرون از خانه افزایش ‌یافته و وقت برای آنان تبدیل به کالایی کمیاب شده است. به‌غیراز این تغییر، حتی زنان خانه‌دار هم به دنبال فرصت‌های فراغتی خاص خود هستند و وقت چندانی برای اموری مانند دوختن جوراب سوراخ ندارند. البته اتفاق دیگری هم افتاده است. دوختن جوراب سوراخ به‌تدریج جزو وظایف فردی تلقی می‌شود. هرکس باید خودش بدوزد، در غیر این صورت کسی برای او این کار را انجام نخواهد داد.

در دهه اخیر پرستیژ اجتماعی بسیار مهم شده است. ما دوست داریم که در چشم دیگران بدرخشیم و با وسایل و کالایی که مصرف می‌کنیم ازنظر وجهه اجتماعی؛ خوب جلوه کنیم. «باکلاس بودن» تعبیری عمومی از این وضعیت است. این روزها هویت عمدتا از طریق مصرف ساخته‌وپرداخته می‌شود. تعریف دیگران از من بر اساس آن چیزهایی است که مصرف می‌کنم. اگر دیگران متوجه شوند که جوراب سوراخ ترمیم‌شده پوشیده‌ایم وجهه اجتماعی‌مان خدشه‌دار خواهد شد.

در سال‌های اخیر احساس شخصی افراد نسبت به خودشان مهم شده است و بسیاری دوست دارند که حس خوبی از خودشان داشته باشند، وقتی به خودشان نگاه می‌کنند اعتماد بنفس بگیرند و از ظاهر خودشان رضایت داشته باشند. جوراب سوراخ ترمیم‌شده این احساس را به آن‌ها نمی‌دهد. شاید هیچ‌چیز مانند جوراب سوراخ دوخته‌شده به فرد احساس شلخته‌پوشی ندهد و موجب نارضایتی او از تصویر خودش نشود.

هیچ جای بدن مانند دیدن جوراب سوراخ یا جوراب سوراخ ترمیم‌شده احساس فقیر بودن را به فرد منتقل نمی‌کند. برخی فقط با دیدن جوراب سوراخشان است که احساس می‌کنند آدم درمانده‌ای هستند! نکته دیگر آن است که این روزها افراد به‌سختی می‌پذیرند که جزو فقرا هستند. بیشتر افراد خود را(حداقل به لحاظ ذهنی) جزو طبقه متوسط  می‌دانند. افراد معمولا از دیدن پدیده‌هایی که به آن‌ها این پیام را بدهد که جزو قشر فقیر جامعه هستند فرار می‌کنند.

در سال‌های اخیر اتفاقی دیگر نیز افتاده است که برخی از آن با عنوان زیبایی‌شناختی شدن زندگی روزمره یاد می‌کنند. یعنی آن‌که ما در همه‌چیز و همه‌جا، نظیر غذا، لباس، چیدمان داخلی خانه به دنبال معیارهای زیبایی‌شناختی می‌گردیم. ما دوست داریم پاهای‌مان نیز قشنگ به نظر آیند. این روزها افراد تلاش می‌کنند تا جوراب‌های‌شان هم تامین‌کننده معیارهای زیبایی‌شناختی‌شان باشد.

سخن پایانی: این مطلب را مدتی پیش نوشتم. با این اقتصاد بحران‌زده و این شیوه مدیریت اقتصادی، بعید نیست که پس‌ازاین شاهد افزایش جوراب‌های سوراخ باشیم!