سعیده علیپور

ابراهیم رئیسی دیروز در آستانه روز خبرنگار، برای رسانه‌ها دو نقش مهم ترسیم کرد. نخستینش؛ «تبیین خواسته‌های مردم برای مدیران و دولتمردان» بود و دومی؛ «تبیین دیدگاه‌های دولتمردان برای مردم».

سخنان او پشت قاب تلویزیون گرچه به همه خبرنگاران اشاره داشت؛ اما تجلیلش در این روز، معطوف به فعالان رسانه ملی شد. رسانه‌ای که سال‌هاست منتقدان روزافزونش، عملکرد آن را در «تبیین دیدگاه حاکمان بر مردم» خلاصه می‌دانند. در این میان بسیاری حضور رئیس‌جمهور در رسانه‌ای با چنین عملکردی را نشان از ترجیحات مسئولان کشور در خصوص رسانه‌ معیار و مورد حمایتشان تلقی کردند.

اما خارج از این قاب، وضعیت اقتصادی رو به افول رسانه‌های مستقل و برآوردی از وضعیت آزادی و امنیت شغلی فعالان رسانه‌ای مخصوصا در یکی دو سال اخیر به خوبی موید این ادعاست که خبرنگاران و روزنامه‌نگاران زمانی مورد توجه مسئولانند که در خط تبلیغ و تبیین عملکرد آنها قرار داشته باشند و نه بیان خواست مردم.

در چنین شرایطی است که بسیاری این پرسش مهم را مطرح می‌کنند که آیا رسانه و خبرنگار اساسا باید تنها روایتگر دیدگاه رسمی باشد یا چنان که در تعاریف آمده؛ «رکن چهارم دموکراسی» و زبان گویای نیازمندی‌های عمومی و موجب چرخش آزاد اطلاعات در جامعه؟ تعریفی که این روزها ذیل واژگانی چون«سربازان جنگ نرم» و «سیاه‌نمایی» و«تشویش اذهان عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» و ... مخدوش شده و آثارش بر پیکر نحیف روزنامه‌نگاری کشور جا‌انداخته است.

 دستگیری  گسترده   خبرنگاران در  اعتراضات   اخیر

هر چند آمار رسمی در این باره وجود ندارد، اما آمار غیررسمی نشان می‌دهد که بعد از شروع اعتراضات شهریور سال گذشته بیش از 70 تن از خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای به صورت متناوب در کشور دستگیر شدند.

رقمی که در ماه‌های اخیر هر چند به 25 نفر کاهش داشته، اما برخی از آنها با احکام سنگین روبرو شدند یا در معرض دریافت احکام قضایی هستند.

وضعیتی که ایران را در آخرین بررسی‌های جهانی آزادی مطبوعات در میان چهار کشور آخر این جدول در میان 180 کشور جهان قرار می‌دهد.

در روزهای اخیر صدور احکام سنگینی برای سعیده شفیعی و نسیم سلطان‌بیگی که هر دو در رسانه فعال بوده‌اند و همچینین برگزاری دادگاه الهه محمدی و نیلوفر حامدی که بسیاری عکس و گزارش‌هایشان در جریان اعتراضات سال گذشته را دلیل بازداشت طولانی مدتشان عنوان می‌کنند، یا برگزاری دادگاه علی پورطباطبایی، سردبیر سایت خبری «قم‌نیوز» که به دلیل نشر اخبار مربوط به مسمومیت زنجیره‌ای دانش‌آموزان بازداشت شد یا بهروز بهزادی روزنامه‌نگار با سابقه و مدیر مسئول روزنامه اعتماد که به تازگی، درپی شکایت «قرارگاه ثارالله» سپاه به یک سال محرومیت از هر نوع فعالیت مطبوعاتی محروم شد، در کنار محکومیت تبعید و جریمه مالی برای مرضیه محمودی، سردبیر سایت تجارت نیوز تنها بخشی از برخوردهای اخیری است که با این صنف صورت گرفته است.

در هفته‌های اخیر همچنین مصطفی جعفری، سرپرست دفتر استانی خبرگزاری ایلنا در قزوین و مدیر مسئول سایت خبری «تیتر قزوین» پس از انتشار مصاحبه‌ای با نماینده تاکستان در مجلس بازداشت شد.

بسیاری این پرسش مهم را مطرح می‌کنند که آیا رسانه و خبرنگار اساسا باید تنها روایتگر دیدگاه رسمی باشند یا چنان که در تعاریف آمده؛ «رکن چهارم دموکراسی» و زبان گویای نیازمندی‌های عمومی و موجب چرخش آزاد اطلاعات در جامعه؟

جعفری روز ۲۱ تیر ویدئویی منتشر کرده بود که نشان می‌داد رجب رحمانی، نماینده تاکستان در مجلس، در جریان سفر وزیر میراث فرهنگی و گردشگری به قزوین با استاندار این استان دست نمی‌داد و او را «نامرد» خطاب می‌کرد.

روز یکشنبه هشتم مرداد، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران «صدور احکام قضایی سنگین و غیرمتعارف علیه روزنامه‌نگاران» را محکوم کرد و از دستگاه قضایی خواست صدور این احکام را متوقف کند.

این انجمن نوشت: «صدور این احکام نافی هر ادعایی در مورد مبارزه با فساد، حمایت از فعالیت‌های قانونی رسانه‌ای و ایجاد امنیت برای روزنامه‌نگاران است».

گذشته از این موارد که به واکنش‌های رسمی معدود انجمن‌های صنفی مستقل به‌جا مانده منجر می‌شود؛ می‌توان تهدیدات مسئولان محلی هر استان یا وزیر و معاونان و مدیران سازمانی علیه خبرنگارانی که برای تهیه گزارش از خط قرمزهای روز افزون و سلیقه‌ای عبور می‌کنند هم اضافه کرد.

در سال‌های اخیر همین برخوردها با اهالی رسانه بسیاری از فعالان این صنف را از کشور تارانده است. نمونه دست به نقد، جدید و شاهد این مدعا، خبر پناهندگی دو خبرنگار ورزشی روزنامه ایران است که برای پوشش خبری به استرالیا رفته بودند.

آزادی مطبوعات در هزارتوی فراموشی

بند 2 اصل سوم قانون اساسی بالا بردن آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی را در صدر وظایف دولت قرار داده است.

در اصل 24 قانون اساسی، آزادی مطبوعات تصریح شده است: «نشریات و مطبوعات در صورتی که مخل به قواعد اسلامی و نظام نباشند، آزادند».

در اصل 175 قانون اساسی نیز آمده است: «تأمین آزادی انتشار و بیان، بر طبق موازین اسلامی در رسانه‌های گروهی(رادیو و تلویزیون) ضرورت دارد». در فصل سوم قانون مطبوعات «حق انتقاد، اظهارنظر و حق کسب و انتشار آزادانه اخبار داخلی و خارجی از جمله حقوق مطبوعات محسوب می‌شود». همچنین، در ماده 4 این قانون تصریح شده که «هیچ‌ مقام‌ دولتی‌ و غیر‌دولتی‌ حق‌ ندارد برای‌ چاپ‌ مطلب‌ یا مقاله‌ای‌ درصدد اعمال‌ فشار بر مطبوعات‌ برآید یا به‌ سانسور و کنترل‌ نشریات‌ مبادرت‌ کند». قانونی که به نظر می‌رسد سال‌هاست دیگر اجرای آن در مطبوعات رنگ باخته و به راحتی زیر پا گذاشته می‌شود.

در اکوسیستم حاکم، فعالیت در حوزه رسانه برای گروهی از اهالی آن، سخت ناامن است؛ اما حتی در چنین شرایطی هم این گروه با حداقل معیشت هنوز خواهان بهره‌مندی از تتمه امکاناتشان برای بیان نیازهای واقعی جامعه، افشای فساد و شفاف‌سازی امور جاری مملکت هستند

کامبیز نوروزی، روزنامه‌نگار و حقوقدان در این باره معتقد است: «آزادی، زمانی معنا دارد که استیفای آن توام با امنیت باشد. مشکل آزادی مطبوعات در ایران، فقدان ثبات و امنیت حرفه‌ای است». به گفته او هیچ نشریه و روزنامه‌نگاری نمی‌داند چگونه بنویسد که به امنیت برسد و در واقع فقدان امنیت به دلیل بی‌قاعدگی عملی حقوق مطبوعات در ایران است.

خبرنگار   یا   پیاده ‌نظام  جنگ  نرم  با  دشمن؟!

در این میان اما مسئولان توقع و دیدگاه دیگری در خصوص رسانه دارند و آن را ابزاری برای پیشبرد اهداف خود می‌دانند.

در حالی که شهروندان درخواست حل مشکلات اقتصادی و معیشتی و اجتماعی خود را دارند، مسئولان خود را درگیر جنگ دائمی با دشمنان می‌دانند. آنها معتقدند در این شرایط جنگی که خود فرض گرفته‌اند مطبوعات باید سربازانی باشند که به آنها کمک می‌کنند و عملا پیاده نظامشان باشند.

همین دیروز محمد مخبر در آیین روز خبرنگار در خبرگزاری ایرنا، گفت: «این واقعیتی است که ما در یک جنگ تن به تن در عرصه رسانه قرار داریم؛ امروز جبهه دشمن، جبهه جنگ، تانک و توپ و هواپیما نیست، خاکریزی که جلوی ما صف کشیده یک جنگ رسانه‌ای است و مرتب هم شاهد هستیم که سنگرها جابه‌جا می‌شوند».

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم روز یکشنبه تصریح کرد: «جنگ در همین فضا اتفاق می‌افتد و آنچه مهم است این است که بدانیم عقبه رویدادی که خبررسانی می‌کنیم، چیست».

از دیدگاه حسین سلامی «در زمان جنگ نرم دشمنان تلاش می‌کنند با کلمات اعتماد را از میان برده و باورها را سست کنند و ارزش‌ها را تغییر دهند تا ذهن و دل را در تسخیر خود درآورند».

برخی معتقدند در چنین اکوسیستمی تعاریف چنان مخدوش می‌شود که هر گونه عملکردی در بیان مشکلات مردم ممکن است در راستای خواست دشمنان مورد اشاره مسئولان تلقی و عملکرد خبرنگاران و فعالان رسانه تشویش اذهان عمومی برداشت شود.

در این شرایط فعالیت در حوزه رسانه برای گروهی از اهالی آن، سخت ناامن است؛ اما حتی در چنین شرایطی هم این گروه با حداقل معیشت هنوز خواهان بهره‌مندی از تتمه امکاناتشان برای بیان نیازهای واقعی جامعه، افشای فساد و شفاف‌سازی امور جاری مملکت هستند.