دکتر مجتبی لشکر بلوکی

زمانی که می‌خواهید چیزی بخرید، شما احساس درد می‌کنید. حالا می‌خواهد یک پیتزا باشد یا یک لباس یا بلیت یک کنسرت. درد ‌پرداخت یا درد ناشی از پرداخت، پدیده‌ای شناخته شده در علم «اقتصاد رفتاری» است. همان‌‌طور‌ که از اسمش معلوم است، مربوط به زمانی است که ما پرداخت مالی انجام می‌دهیم. آزمایش‌ها ثابت کرده‌اند هر زمان که پرداختی انجام می‌‌دهیم، دچار یک درد ذهنی می‌شویم. همه ما با دردهای فیزیکی مانند مصدومیت، دل‌درد، سوختن و شکستن دست و...   آشنا هستیم. عکس‌برداری عصبی و ام.‌آر.‌آی نشان می‌دهد در زمان پرداخت دقیقا همان قسمت از مغز تحریک می‌شود که در زمان درد فیزیکی تحریک می‌شود.

چگونه کمتر درد بکشیم؟

فرمول طلایی درد چنین است: درد پرداخت = زمان + توجه؛ الف) فاصله بین زمانی‌ که پول را پرداخت می‌کنیم و زمانی که محصول را مصرف می‌کنیم در میزان درد مهم است. در حالتی که مصرف و پرداخت پول هم‌زمان شوند، لذت به شدت افت می‌کند. اما زمانی‌ که این دو از هم جدا شوند، ما توجه زیادی به پرداخت نمی‌کنیم. به طور‌کلی ما سه حالت مختلف داریم: 1. پرداخت پول قبل از استفاده از کالا یا خدمات، زمانی که قبل از مصرف پول را پرداخت می‌کنیم، در زمان مصرف معمولا دردی را احساس نمی‌کنیم. به‌عنوان مثال یک فروشگاه اینترنتی پیشنهاد می‌دهد به‌ازای 200 هزار تومان، تمامی سفارش‌های ما را برای یکسال رایگان ارسال کند و هزینه حمل و نقل نگیرد. ما می‌دانیم که ارسال رایگان نیست، تنها هزینه را اول به صورت یک‌جا از ما دریافت کرده‌ است. در واقع آن فروشگاه اینترنتی سعی کرده تا درد پرداخت هزینه حمل‌و‌نقل را برای ما در زمان خرید کم کند و ما خرید بیشتری انجام دهیم. 2. پرداخت پول هم‌زمان با استفاده از کالا یا خدمات: پرداخت هزینه در حالی‌که داریم کالایی را مصرف می‌کنیم، نه‌تنها باعث می‌شود که ما درد پرداخت را حس کنیم، بلکه لذت مصرف را هم از بین می‌برد. 3.پرداخت بعد از استفاده از کالا یا خدمات: زمانی ‎که ما پول را در آینده پرداخت می‌کنیم، درد کمتری احساس می‌کنیم. حتی در بعضی مواقع احساس می‌کنیم که الان کالا رایگان است. استفاده از کارت‌های اعتباری دقیقا به همین دلیل روان‌شناختی هست که درد پرداخت را در زمان خرید کم می‌کند. درواقع کارت اعتباری  بین زمان خرید و زمان پرداخت فاصله می‌اندازد. ب) اما حالا فاکتور دوم: یعنی توجه. به غیر از عامل زمان پرداخت، مساله توجه هم در میان است. هرچه‌ بیشتر به پرداخت فکر کنیم، بیشتر احساس درد می‌کنیم. گاهی اوقات آن‌قدر به پول غذا، لباس، کنسرت، کلاس و تفریح و ... فکر می‌کنیم که لذت آن‌ را به کلی از دست می‌دهیم.

تحلیل و تجویز راهبردی:

حالا ممکن است نتیجه‌گیری کنید که ما باید زمان پرداخت و زمان مصرف را ازهم جدا کنیم و توجه (تمرکز) هم روی پول دادن نداشته باشیم. جواب کاملا منفی است. ما از این ویژگی ذهنی باید به خوبی استفاده کنیم. گاهی اوقات باید درد پرداخت را اضافه کنیم و گاهی درد پرداخت را نه. مثال می‌زنم: مثلا تصمیم گرفته‌اید دیگر سیگار و قلیان نکشید و پیتزا نخورید. بهترین کار افزایش درد پرداخت است. سعی کنید روی پرداخت‌تان توجه ویژه کنید و حساب کنید که با این پول چه کار دیگری می‌توانستید بکنید و این‌که اگر یک سال پول سیگار و قلیان و پیتزای‌تان را جمع می‌کردید چه کار می‌توانستید بکنید؟ سیگارتان را دانه دانه بخرید و نه پاکتی (وقتی پاکتی می‌خرید بین زمان پرداخت و زمان مصرف فاصله می‌افتد و درد پرداخت را حس نمی‌کنید). در عوض خانواده را به یک پارک یا یک سفر تفریحی برده‌اید، آن‌جا هدف اصلی ماکزیمم کردن لذت است. نه خودتان به پرداخت تمرکز کنید و نه هیچ‌وقت راجع به هزینه‌ها به خانواده چیزی بگویید. چون میزان لذت را به‌شدت کاهش می‌دهد. بعدها وقتی به خانه برگشتید و زمان گذشت می‌توانید هزینه‌ها را به تنهایی یا با هم و جمعی آنالیز کنید و برای سفرهای بعدی تصمیم بگیرید که چگونه هزینه‌ها را مدیریت کنید. زمانی که مصرف انجام شده و لذت‌ها را برده‌اید. هدف شادکامی بلندمدت است، بنابراین باید در کوتاه‌مدت و تصمیمات روزانه هوشمندانه بین درد یا لذت کوتاه‌مدت سوئیچ کنیم.