سعیده علیپور

این روزها بسیاری از شهروندان ایرانی حتی در خرید مایحتاج اولیه زندگی‌شان امساک می‌کنند. دلیل این خوداری هم مشخص است؛ تورم!

در آخرین آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نرخ تورم سالانه برای خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب 45.1 درصد و 49.7 درصد اعلام شده که این بدان معناست که این روزها برای خرید مجموعه‌ای از کالا‌ها، قریب به دو برابر مهر سال گذشته باید پول بپردازیم. در این میان بسیاری از دهک‌های پایین جامعه که مهر سال گذشته هم به سختی بخشی از مایحتاج‌شان را تهیه می‌کردند، امسال احتمالا قادر به تهیه آن نیستند. در همین باره مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت هم هشدار داده که بحران اقتصادی مزمن به تشدید قابل‌توجه سوءتغذیه در بخش‌هایی از کشور منجر شده است.

در حالی که لاغری کودکان زیر پنج سال، به عنوان یکی از شاخص‌های سوءتغذیه مورد بررسی قرار می‌گیرد، زهرا عبداللهی، به خبرگزاری ایلنا گفته است که «این شاخص در استان‌هایی مانند سیستان‌و بلوچستان و خراسان جنوبی بالا رفته و ظرف دو سال نزدیک به دو برابر شده است. به طوری که۱۲ درصد کودکان زیر پنج سال در سیستان‌وبلوچستان و ۸ درصد در خراسان‌جنوبی دچار سوءتغذیه هستند».

وضعیت سوءتغذیه در ایران

هر چند بسیاری از ما گمان می‌کنیم که «گرسنگی» و متعاقب آن «سوءتغذیه» تنها مختص برخی کشورهای آفریقایی است، اما آمارها نشان می‌دهد هشت استان در ایران به صورت گسترده‌ای با این پدیده مواجه است. بر اساس گزارش فائو: «در سال‌های ۱۳۹6تا ۱۳۹8 جمعیت دچار کمبود تغذیه در ایران ۴.۷ درصد بودند». رقمی که در حال حاضر پیش‌بینی می‌شود بین 8 تا 10 درصد باشد. این بدان معنی است که کودکانی زیادی در برخی استان‌های کشور با کمبود غذا دست و پنجه نرم می‌کنند و اگر همین سوءتغذیه به مرگ زودهنگام‌شان منجر نشود، تبعات فراوان دیگری مثل؛ انواع بیماری‌های مزمن، کاهش ضریب هوشی و ... به همراه دارد و هیچگاه به آنها اجازه نمی‌دهد مانند سایر انسان‌ها از از فرصت‌های اجتماعی و زیستی برابری برخوردار باشند.

کرونا و آثار آن بر سوءتغذیه

در حالی که طی سال‌های 96 تا 98 دولت پیشین برای کاهش گرسنگی در استان‌های محروم اقدامات خوبی انجام داده بود، اما این با شیوع کرونا و البته بحران‌های اقتصادی فراوان دیگر ناشی از روابط خارجی، این اقدامات به شکل موثری ادامه پیدا نکرد. به طوری که زهرا عبداللهی، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت هم معتقد است: «تحریم‌های اقتصادی، مشکلاتی که در واردات و صادرات مواد غذایی در کشور وجود دارد، افزایش قیمت مواد غذایی و گرانی‌ها همگی دست به دست هم داده‌اند که خطر ناامنی غذایی در کشور مخصوصا در اقشار کم درآمد و دهک‌های درآمدی پایین افزایش یابد». او به ویژه درباره وضعیت استان‌های سیستان‌وبلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی و خوزستان ابراز نگرانی کرد.

 سوءتغذیه و افزایش بحران کرونا

در سال‌های گذشته میزان دسترسی ایرانیان به مواد غذایی کافی به شکل قابل توجهی کاهش یافته است. به طوری که تبعات این کاهش دسترسی نه تنها کودکان که سایر اقشار جامعه را هم درگیر کرده است. به طوری که گفته می‌شود آسیب‌پذیری افراد دچار سوءتغذیه در برابر کرونا افزایش می‌یابد و حتی تاثیر واکسیناسیون در افرادی که تغذیه خوبی ندارند، هم مطلوب نیست. به گفته مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت نیز؛ «این افراد با خطر بیشتر کرونا مواجه هستند و کنترل کرونا در این افراد سخت‌تر است، به این دلیل که سیستم ایمنی‌شان ضعیف است و نمی‌تواند در مقابل ویروس خوب عمل کند».

مشکلات اقتصادی و سوءتغذیه

 بر اساس گزارش‌های مراکز مطالعاتی ایران، تورم و افزایش قیمت مواد غذایی تأثیر به‌سزایی در کاهش قدرت خرید دهک‌های پایین جامعه و دریافت مقدار کالری لازم داشته است. برای مثال داده‌های مطالعاتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان می‌دهد مصرف گوشت در تمامی دهک‌های درآمدی جامعه ایران در بازه زمانی کوتاهی از نصف کمتر شده است.

همچنین بر اساس گزارش وزارت بهداشت، میانگین حداقل کالری مورد نیاز روزانه دو هزار و ۳۶۷ کالری است اما بر اساس داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۹۷، فقط سه دهک درآمدی بالای جامعه توانسته‌اند کالری موردنیاز روزانه خود را دریافت کنند. باید در نظر داشت این آمار وضعیت معیشتی ایرانیان در سه سال گذشته را نشان می‌دهد؛ حال‌ آنکه از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ قیمت کالاهای اساسی بارها افزایش یافته است؛ به‌ طوری‌ که فقط در شش ماه نخست سال ۱۴۰۰، قیمت برخی موادغذایی مثل برنج و شکر از ۳۰ تا ۹۰ درصد بالا رفته است.

لاغری کودکان در استان‌های سیستان‌و بلوچستان و خراسان جنوبی ظرف دو سال نزدیک به دو برابر شده است؛ به طوری که۱۲ درصد کودکان زیر پنج سال در سیستان‌وبلوچستان و ۸ درصد در خراسان‌جنوبی دچار سوءتغذیه هستند

سوءتغذیه از مصادیق  کودک آزاری

چندی پیش، سازمان بهزیستی آماری از تماس با اورژانس اجتماعی این سازمان اعلام کرد. بر اساس این آمار 42هزار تماس با این سازمان مربوط به «کودک‌آزاری» بود، این در حالی است که به گفته کارشناسان، در تمام دنیا بیش از 50 درصد کودک‌آزاری‌ها به غفلت از تغذیه و سلامت کودکان مربوط می‌شود. بر این اساس می‌توان انتظار داشت که از این تعداد تماس تلفنی حدود 20 هزار مورد گزارش شده درباره کودکانی بوده که از تغذیه مناسب محروم بوده‌اند. محرومیتی که می‌تواند، عمدی یا سهوی و از روی ناآگاهی یا ناشی از نداشتن دسترسی به مواد غذایی باشد. براساس آخرین تحقیقات انجام شده از سوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، حدود یک‌پنجم کودکان زیر پنج سال سیستان‌و‌بلوچستان از مشکل لاغری، کم‌وزنی و کوتاه‌قدی رنج می‌برند که عمده آنها به دلیل کم‌خوری دچار این نقصان‌ها شده‌اند.این در حالی است که کارشناسان بهداشتی معتقدند سوءتغذیه می‌تواند، به اندازه خشونت و بی‌سوادی در جامعه آسیب‌زا باشد.

توسعه بدون غذا ممکن نیست

توسعه پایدار روندی است که بسیاری از دولت‌های دنیا آن را کارآمد و موثر می‌دانند. سیاستی که برای تحقق آن باید پیش‌شرط‌هایی فراهم شود. پیش‌شرط‌هایی که حوزه‌های مختلفی را دربرمی‌گیرد که غذا نیز شامل آن می‌شود. غذا ارتباط غیرقابل‌انکاری با توسعه پایدار دارد و پیامد خورد و خوراک مناسب می‌تواند سبب پویایی و نشاط در جامعه شود.

کمبود پروتئین و ریزمغذی‌ها در کودکان می‌تواند به کم شدن بهره‌هوشی، کم‌خونی، کاهش توانمندی جسمی، کوتاهی قد، و ... منجر شود و در بزرگسالان به شکل خستگی، کم‌کاری، خواب آلودگی و ... بروز کند

دکتر ضیاءالدین مظهری، متخصص تغذیه می‌گوید: «لبنیات، غلات، گوشت و سبزیجات، تضمین اولیه‌ای بر سلامتی افراد است. کمبود پروتئین و ریزمغذی‌هایی چون آهن، کلسیم و سایر ویتامین‌ها در کودکان می‌تواند به کم شدن بهره‌هوشی، کم‌خونی، کاهش توانمندی جسمی، کوتاهی قد، و ... منجر شود و در بزرگسالان نیز به شکل خستگی، کم‌کاری، خواب آلودگی و ... بروز کند». بیماری‌هایی که گرچه عناوین کوتاهی دارند، اما آثار مزمن و غیرقابل‌جبران آنها روی زندگی افراد، خانوادهایشان و حتی نسل بعد موثر است. آثاری که گاهی می‌تواند به شکل‌های فرهنگی مثل خصلت‌های یک جامعه درآید. همچنان که شاهدیم، مردمان برخی از نواحی دنیا مثل جوامع آفریقایی به کم‌کاری یا تنبلی و رخوت مثال زده می‌شوند، این در حالی است که این مناطق کمترین میزان دسترسی به مواد غذایی مغذی را دارند و چه‌بسا این خصلت که آن را ناشی از عوامل فرهنگی می‌دانیم، در وهله نخست نشأت گرفته از دسترسی ناکافی به ویتامین‌ها و ریزمغذی‌هاست. بنابر گزارش منتشر شده از سوی چند انستیتو بین‌المللی سیاست‌های غذایی، سوءتغذیه ویران‌کننده است چراکه سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و مانع از رشد ذهنی و فیزیکی فرد می‌شود و گاهی جان افراد را می‌گیرد. آنها آثار منفی سوءتغذیه را بر اقتصاد کشورها نیز بررسی کردند و آن را موجب ایجاد چرخه‌ معیوب فقر و تغذیه نامناسب عنوان کردند که رهایی از آن دشوار است.

خشکسالی و تبعات تغذیه‌‌‌ای آن

اما در میان مقصران رد پای خشکسالی بسیار پر رنگ است. چرا که در سال‌های اخیر در بحبوحه بحران کرونا و بحران‌های اقتصادی، خشکسالی نیز در استان‌هایی که بیش از سایر استان‌های کشور درگیر سوءتغذیه هستند نقش پر رنگی را در کاهش درآمد و کم شدن کیفیت زندگی ساکنان آن مناطق داشته است. در این باره زهرا عبداللهی گفته است: «خشکسالی در کشور یک مساله جدی و خطرناک است. به این دلیل که زمانی که خشکسالی اتفاق می‌افتد، دامداران علوفه برای تغذیه دام‌شان ندارند، وقتی علوفه نیست، یعنی باید این علوفه‌ها وارد شود، زمانی که وارد می‌شود، اگر قیمتش بالا باشد برای دامدار نمی‌صرفد که علوفه گرانی را بخرد که به دام‌هایش بدهد. به همین دلیل نهاده‌های کشاورزی که وارد کشور می‌شود باید با یارانه باشد که دامدار بتواند با قیمت پایین‌تری دسترسی به علوفه داشته باشد. وقتی علوفه گران باشد بسیار طبیعی است که گوشت و شیر گران می‌شود. دولت باید در زمینه نهاده‌های کشاورزی نیز مداخله کند که چگونه می‌توان آن را با قیمت ارزان به دست تولید کننده رساند».

در این میان متخصصان معتقدند سوءتغذیه به هر دلیلی که به کمبود ریزمغذی‌ها منجر شود، موجب افزایش موارد ابتلا به بیماری‌ها و مرگ و میر ناشی از آن‌ها، کاهش بهره هوشی و کوتاه قدی کودکان و نوجوانان می‌شود. سوءتغذیه مادر باردار نیز می‌تواند در دوره جنینی باعث مشکل در تکامل مغزی جنین شود و بهره هوشی‌اش پایین بیاید و دچار ناتوانی جسمی و ذهنی شود و ضمن آسیب به فرد، در آینده هزینه‌های بالایی را به بخش‌های مختلف کشور تحمیل کنند. به همین دلیل دولت سیزدهم باید بیش از پیش این مشکل را دریابد و برنامه‌ای مدون برای مهارسوءتغذیه، در مناطق آسیب‌پذیر کشور به اجرا درآورد.