ریحانه جولایی

این روزها شرایط طوری شده که در محیط اداره، جامعه و حتی در خانواده یک عطسه یا سرفه‌ کافی است که انگ «کرونایی بودن» را بگیرید و حتی از جمع دوستان و همکاران هم طرد شوید. کرونا در کمتر از یک سال از شیوعش، سبک زندگی، عادات و روابط اجتماعی بسیاری از جهانیان را تغییر داد. یک پاندمی که به‌سرعت آدم‌ها را به فضاهای خلوت‌تر سوق داد و ایمنی بیشتر را در مناسبات اجتماعی اندک و ارتباط کمتر با دیگران معنی کرد.

«مبادا به کسی بگی کرونا دارم»، «اگه فلانی را دیدی بهش محل نذار شاید هنوزم ناقل باشه»، «هیس! مبادا کسی خبردار بشه که مبتلا شدم دیگه نمی‌تونم از خونه برم بیرون آبروم میره، اگه دوستام بفهمند مبتلا هستم دیگه من رو تو جمعشون راه نمیدن» و ... زمزمه‌هایی است که این روزها کم‌وبیش به گوشمان می‌رسد یا شاید خودمان هم این جملات را ذهنمان مرور کرده باشیم. این روزها که تمام دنیا میزبان مهمان ناخوانده‌ای به نام کووید-19 است، در کنار تمام سختی‌هایی که این ویروس با آمدنش به ارمغان آورده متأسفانه در کشور ما در حال تبدیل‌شدن به یک انگ اجتماعی است.

بر اساس تعریفی که ارسیا تقوی، روان‌پزشک ارائه کرده است، استیگما همان برچسب‌ها و لیبل‌هایی است که به بعضی افراد می‌زنیم و با این کار عملاً آن‌ها را از صف زندگی معمول خارج می‌کنیم، آن‌ها را خوار و خفیف می‌کنیم، پس می‌زنیم و دفع می‌کنیم

به این فکر کنید که فرد بعدی که قرار است به کرونا مبتلا شود خود شما باشید، انتظار چه برخوردی را از دیگران خواهید داشت؟ فردی که حالا به هر دلیلی به کرونا مبتلا شده است صرفاً یک بیمار است و جرم و جنایاتی هم مرتکب نشده که قرار باشد از جمع دوستان، خانواده، یا اجتماع طرد شود. برعکس کسانی که به کرونا مبتلا می‌شوند چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی در معرض خطر هستند و به‌جای انگ اجتماعی زدن و طرد کردن آن‌ها باید مایه دلگرمی خود و خانواده‌هایشان باشیم و با رعایت موازین بهداشتی سعی در جلوگیری و پیشگیری از این بیماری داشته باشیم.

ابتلا به کرونا امری قبیح نیست

جامعه شناسان مدتی است از مشکلی بزرگ‌تر از کرونا می‌گویند. به گفته آن‌ها ظهور «استیگما» یا «نظریه انگ اجتماعی» در ارتباط با کرونا، سیاست‌های مواجهه با این موضوع را در جامعه را به بن‌بست رسانده و آن را سخت کرده است و می‌توان گفت که همان نگرشی که در مورد بیماری ایدز در جامعه وجود دارد به همان میزان نیز به پدیده کرونا با دیده قبح و حقارت می‌نگرند.

اما مشکل از اینجا شروع می‌شود؛ زمانی که فرد مبتلا به کرونا در جامعه طرد یا برچسب کرونایی بودن به آن زده می‌شود به‌نوعی دست به پنهان‌کاری و خودسانسوری می‌زند و درحالی‌که در مشغول انکار بیماری خود است در جامعه رفت‌وآمد کرده و به‌راحتی دیگران را نیز مبتلا خواهد کرد. جامعه شناسان می‌گویند باید سعی کنیم به این باور برسیم که کرونا قبح اجتماعی نیست و ابتلا به بیماری هم قبیح نیست بلکه در این شرایط انکار، پنهان‌کاری، عدم مراجعه به پزشک، فرهنگ مواجهه با بیماری و مسخره کردن سیاست‌های بهداشتی عملی زشت و قبیح محسوب می‌شود.

ترس یکی از دلایل انگ‌سازی یا قبح‌سازی در ارتباط با ویروس کروناست چراکه فرد از هر چیزی که ترس یا هراس داشته باشد، می‌گریزد و آن را طرد می‌کند.

از سوی دیگر بیماران کرونایی از ترس اینکه انگشت‌نمای دیگران شوند بیماری خود را انکار می‌کنند و همین ترس خود سبب انکار و پنهان کردن موضوع خواهدشد. ناآگاهی، جهل، ناشناختگی از دیگر عواملی است که سبب انگ‌سازی اجتماعی کرونا می‌شود.

نگاه تبعیض‌آمیز جامعه  به بیماران کرونایی

در همین زمینه ارسیا تقوی، روان‌پزشک و عضو شورای سیاست‌گذاری دهمین همایش سلامت روان و رسانه به تفسیر و توضیح در رابطه با این بحران جدید پرداخته است.

باید به این باور برسیم که کرونا قبح اجتماعی نیست و ابتلا به بیماری هم قبیح نیست بلکه در این شرایط انکار، پنهان‌کاری، عدم مراجعه به پزشک، نداشتن فرهنگ مواجهه با بیماری و مسخره کردن سیاست‌های بهداشتی عملی زشت و قبیح محسوب می‌شود

به گفته او  هرچند که بیش از 50 سال است روی مسئله استیگما در دنیا کار می‌شود اما در پاندمی کرونا و بحران جهانی آن، توجه به این مسئله موردتوجه مضاعف قرارگرفته است. حالا که چند بار از اصطلاح استیگما سخت به میان آمد بد نیست بدانیم استیگما چیست. بر اساس تعریفی که تقوی ارائه داده است، استیگما همان برچسب‌ها و لیبل‌هایی است که به بعضی افراد می‌زنیم و با این کار عملاً آن‌ها را از صف زندگی معمول خارج می‌کنیم، آن‌ها را خوار و خفیف می‌کنیم، پس می‌زنیم و دفع می‌کنیم. مثل همان برخوردی که درگذشته با جذامیان یا افراد دارای بیماری‌های خاص داشتند و آن‌ها را می‌بردند در دره‌ها یا در بیغوله‌هایی رها می‌کردند و آن افراد اجازه نداشتند جایی بیایند که بقیه مردم زندگی می‌کردند. در همه این جوامع اگر کسی برچسب بخورد، از بقیه افراد جداشده و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، به‌عنوان شهروند درجه اول شناخته نمی‌شود، و طبیعتاً از حقوق اجتماعی هم محروم می‌شود. در دنیای امروز، ما با گروه‌ها ، افراد و اقلیت‌های متکثری مواجهیم. این فراوانی و تنوع ممکن است از سوی اکثریت مورد قضاوت و نگرش منفی قرار بگیرد؛ مثل فردی که با گویشی متفاوت، در شهری زندگی می‌کند که همه هم‌زبان هستند و او به‌خاطر تفاوت قومیتی مورد آزار و محرومیت قرار می‌گیرد. یا افرادی که خصوصیت‌های خاصی دارند، مورد شماتت قرار می‌گیرند یا آن‌ها را پس می‌زنند.

تقوی در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که در حال حاضر افرادی که به کرونا مبتلا شده‌اند در مقطعی از جامعه طرد می‌شوند. او بیان کرد: واقعیت این است که درحال حاضر با تعداد زیادی بیمار کرونایی روبرو هستیم. درست است که توجه به آن‌ها ظاهراً از طرف افراد و رسانه‌ها بیشتر شده، اما این توجه گاهی به شکل منفی و تبعیض‌آمیز جلوه می‌کند. کسانی که دچار کرونا شده‌اند، در خانواده، محله، محل کار و... در معرض نگاه منفی قرار می‌گیرند. کسی که دوره بیماری را طی کرده و دوهفته قرنطینه را پشت سر گذاشته، وقتی پس از بهبودی قصد دارد به محیط کارش بگردد، به او می‌گویند برو بنشین خانه‌ات و نمی‌خواهد بیایی. حتی اگر بگوییم در این خانه‌نشینی هم حقوقت را به تو می‌دهیم، باز آن فرد را از حقوق اجتماعی و کاری‌اش محروم کرده‌ایم. مواردی را می‌بینیم که فرد در محل سکونتش مورد تبعیض قرار می‌گیرد؛ اگر همسایه او را که قبلاً کرونا گرفته و بهبودیافته در آسانسور ببیند، حتی اگر ماسک زده باشد، سوار نمی‌شود، یا همسایگان کسانی که به‌عنوان پرستار و پزشک با بیماران کرونایی سروکار دارند، جوری از آن‌ها دوری می‌کنند که قدیم‌ها با جذامی‌ها فاصله می‌گرفتند. یعنی شاهد انگ و برچسبی هستیم که نه‌فقط به بیماران مبتلابه کرونا، که به خانواده‌شان و حتی درمانگرانی که در این حوزه کار می‌کنند هم می‌چسبد.

کرونا سبک زندگی مردم  را تغییر داد

با بالا رفتن تعداد مبتلایان به کووید-19 اما شرایط بدتر می‌شود. شک و تردید هرروز به نزدیک‌ترین افراد حتی در خانواده نیز راه پیدا می‌کند و ممکن است باعث مشکلات زیادی شود. بااین‌حال تقوی معتقد است پاندمی کرونا در برخی موارد چندان هم بد نبوده است و تغییراتی در نوع روابط و سبک زندگی مردم به وجود آورد است.

به گفته او این قضیه به نظر من تا الآن هم تبعات مثبت داشته و هم تبعات منفی. جنبه‌های مثبتش این بوده که به نظرم کرونا کمی تعارف و تکلف‌های روزگار ما را کم‌کرده، مثل همان آداب عجیب‌وغریبی که برای دست‌دادن و روبوسی داشتیم، آن سختی‌هایی که برای عزاداری، حضور در یک مهمانی، یک مراسم تولد و عروسی داشتیم، خیلی این‌ها را برایمان راحت کرده و آن پیچیدگی‌ها و آن تعارف‌ها و آن سختی و مشقت‌هایی که برای یک مراسم معمول باید پیاده می‌شد، الآن به‌مراتب کمتر شده است. اما واقعیت این است که چیزهایی هم از ما گرفته؛ آن حشرونشر اجتماعی، آن معاشرت‌هایی که دل‌خوش‌کنک‌های ما بود در این روزگار، آن شرایطی که کنار هم باشیم، باهم سفر برویم، ساعت خوشی را با خانواده و دوستان بگذرانیم، حالا برای ما دغدغه ایجاد کرده که اگر من خودم هم در این دورهمی کرونا نگیرم، ممکن است ناقل باشم و به دیگران هم سرایت دهم. این ترس طبیعتاً روی خیلی از روابط ما تأثیر می‌گذارد. می‌گویند شاید مهم‌ترین دغدغه قرن بیست و یکم، «ارتباط» باشد و کرونا روی آن تأثیری جدی گذاشته است. هرچند می‌شود داستان را به شکلی دیگر هم دید؛ می‌توان از طریق یک موهبت و به شکل دیگری به «ارتباط» رسید، و آن موهبت برخورداری از فضای مجازی است. در صفحات مجازی خانوادگی، دوستانه، حتی گروهی از افرادی که باهم غریبه هستند، ولی یک دغدغه مشترک دارند، می‌توانند باهم حرف بزنند و معاشرت کنند. مثلاً جمعی از کسانی که عزیزی را در زمانه کرونا ازدست‌داده‌اند، کسانی که ترس زیادی را از کرونا تجربه می‌کنند، می‌توانند در این گروه‌ها درباره تجربیاتشان باهم حرف بزنند آدم‌هایی که هرچند خودشان به کرونا مبتلا نشده‌اند، ولی این ترس از بیماری در آن‌ها آن‌چنان وحشتناک است که امکان هر عملی را از آن‌ها سلب می‌کند. الآن شرایط به‌گونه‌ای شده، که تا یک نفر در خانواده سرما می‌خورد، تا منتهای یک وخامت وحشتناک را برای خودشان تصور می‌کنند. طبیعتاً کرونا این تأثیرات اجتماعی را به‌جا گذاشته، اما این‌که ما از این فرصت چگونه استفاده کنیم هم مسئله‌ای است که باید به آن توجه کنیم.

از خودمان شروع کنیم

کرونا کمتر از یک سال است که مهمان ناخوانده دنیا شده است، بااین‌حال تأثیرات زیادی روی زندگی ما گذاشته و معلوم نیست این تغیرت تا کجا ادامه پیدا می‌کند یا تا چه اندازه قرار است انسان‌ها را از هم دور کند اما در این میان موضوعی که اهمیت دارد این است که بتوانیم در کنار هم از بحران عبور کنیم و از کرونا یا افرادی که به آن مبتلا شده‌اند غول نسازیم.

یکی از راه‌های از بین بردن قبح اجتماعی کرونا در جامعه اطلاع‌رسانی شفاف و واضح است، زیرا هرگونه اطلاع‌رسانی شفاف سبب از بین رفتن این قبح اجتماعی خواهد شد. بهتر است هرکدام از ما دست از انگ‌زنی برداریم و با رفتارهای درست فرهنگی سعی در آگاه‌سازی مردم در خصوص استفاده از ماسک و رعایت پروتکل‌های بهداشتی داشته باشیم زیرا همین رفتارهای فرهنگی در جلوگیری و پیشگیری از بیماری کرونا مؤثر است.