تهدید تعلیق همکاری با آژانس شمشیر دولبه دیپلماسی در آستانه مکانیسم ماشه است
بیانیه شعام؛ ابزار فشار یا راهبرد انعطاف؟

کیا مقدم
در حالی که کمتر از یک هفته به پایان مهلت ایران برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد باقی مانده است، بیانیه اخیر شورای عالی امنیت ملی، فضای دیپلماتیک کشور را در هالهای از ابهام و پیچیدگی فرو برد. این بیانیه که با لحنی تند و انتقادی به اقدامات کشورهای اروپایی در زمینه برنامه هستهای ایران صادر شد، عملاً از تعلیق همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر میدهد، اما در عین حال، وزارت امور خارجه را مامور به ادامه رایزنیها در چارچوب تصمیمات شعام برای حفظ منافع ملی کرده است. این رویکرد دوگانه، نه تنها پیامی به طرفهای غربی، بلکه تلاشی برای مدیریت انتظارات و انتقادات داخلی، به ویژه از سوی جریانهای تندرو، به شمار میرود.
بازی با کلمات یا راهبرد جدید؟
اهمیت بیانیه شورای عالی امنیت ملی زمانی دوچندان میشود که به یاد آوریم تنها چند روز پیش از آن، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در قاهره توافقی را امضا کرده بودند که بر اساس آن، ایران متعهد به از سرگیری دسترسی بازرسان آژانس به سایتهای هستهای خود شده بود. این توافق، خود حاصل کش و قوسهای فراوان و فشارهای داخلی و خارجی بود. پافشاری کشورهای اروپایی بر اجرای اسنپبک و تهدید به بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل، در کنار حملات سایبری و فیزیکی به تاسیسات هستهای ایران، زمینه را برای توافق قاهره فراهم آورد. در آن مقطع، با وجود اصرار طیف رادیکال به خروج از NPT، دولت به سمت تعامل با آژانس گام برداشت و حتی وزیر خارجه برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده شد. با همه درگیریهایی که رخ داد، فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، چندی پیش اعلام کرد که شورای عالی امنیت ملی توافقنامه قاهره را تأیید و تصویب کرده است، بنابراین کار طبق نظر شعام پیش رفته است.
اکنون بیانیه شورای عالی امنیت ملی با لحنی به مراتب تندتر، از تعلیق همکاریها با آژانس خبر میدهد. این رویکرد، در ظاهر، یک واکنش سریع و تقابلی است، اما تحلیلگران معتقدند که ابهام موجود در متن بیانیه، به ایران امکان میدهد تا در روزهای آتی، انعطافپذیری دیپلماتیک خود را حفظ کند. عبارت تعلیق همکاریها در کنار ادامه رایزنیها و تاکید بر استمرار مسیر دیپلماسی نشان میدهد که این بیانیه، بیش از آنکه یک قطع همکاری کامل باشد، یک ابزار فشار و یک بازی دیپلماتیک در آستانه فعال شدن مکانیسم ماشه است. این ابهام، به دولت و تیم دیپلماسی اجازه میدهد تا در صورت لزوم، با تفسیرهای مختلف از آن، مسیر مذاکره را باز نگه دارند.
مدیریت افکار عمومی در بحبوحه بحران
یکی از ابعاد کلیدی بیانیه شورای عالی امنیت ملی، تلاش برای پاسخگویی به انتقادات و فشارهای فزاینده جریانهای تندرو داخلی است. این جریانها که از ابتدا با توافق قاهره و از سرگیری همکاری با آژانس مخالف بودند، پس از رد قطعنامه تمدید لغو تحریمها در شورای امنیت، حملات خود را به دولت و تیم دیپلماسی شدت بخشیدند. نمایندگانی چون حامد یزدیان، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را جاسوس خوانده و خواستار پاسخگویی متناسب ایران به اقدامات اروپا شدند. حتی برخی، مانند حاجی دلیگانی، بحث خروج از NPT و معرفی سران اروپایی به عنوان تروریست را مطرح کردند.
تنها چند روز به بازگشت تحریمهای سازمان ملل باقی مانده و در این فرصت حیاتی، همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان موضوع اصلی و کلید حل بسیاری از مشکلات مطرح است. ایران باید با ابتکارات جدید راهی برای خروج از این تنگنا بیابد و از ورود پرونده هستهای به نقطه عطف بیبازگشت جلوگیری کند
بیانیه شورای عالی امنیت ملی، با لحن تند و با اشاره به تعلیق همکاریها، در واقع تلاشی برای آرام کردن این طیف و نشان دادن قاطعیت کشور در برابر فشارهای خارجی است. این بیانیه به تندروها این نوید میدهد که نگرانیهای آنها شنیده شده و کشور در حال اتخاذ مواضعی همسو با آنها است. این اقدام، به نوعی، مهندسی افکار عمومی داخلی در شرایط بحرانی است تا از تشدید شکافها و انتقادات داخلی در آستانه یک چالش بزرگ بینالمللی جلوگیری شود. کامبیز نوروزی، حقوقدان، با اشاره به حق اظهارنظر نمایندگان، به «شائبه سیاسیکاری» در مجلس اشاره کرده و میگوید: «این مخالفتها بیشتر ناشی از «رقابتهای سیاسی داخلی» است. احمد زیدآبادی نیز با انتقاد از پیشنهادهایی چون تست بمب اتمی از سوی برخی نمایندگان، آن را خوشخیالی خوانده و به ناتوانی این رویکرد در برابر واقعیتهای بینالمللی اشاره کرده است. بیانیه شورای عالی امنیت ملی، با اتخاذ موضعی که در ظاهر به خواستههای این طیف نزدیک است، سعی در خنثی کردن این انتقادات و ایجاد نوعی همبستگی ملی در برابر تهدید خارجی دارد.
تهدیدی برای غربیها
در سوی دیگر، بیانیه شورای عالی امنیت ملی یک پیام تهدیدآمیز برای کشورهای اروپایی و ایالات متحده است. تهران با اعلام تعلیق همکاریها با آژانس، به وضوح نشان میدهد که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، آماده است تا هزینههای آن را برای طرف مقابل افزایش دهد. این اقدام، به عنوان یک ابزار فشار دیپلماتیک و سیگنال منفی به طرفهای غربی تلقی میشود. ایران با این کار، تلاش میکند تا توان چانهزنی خود را در مذاکرات احتمالی آتی افزایش دهد و به اروپا بفهماند که ادامه بیتوجهی به منافع ایران، میتواند به واکنشهای عملی و تشدید بحران منجر شود.
این بیانیه در شرایطی صادر شده که سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل، به عنوان آخرین فرصت دیپلماتیک برای جلوگیری از بازگشت تحریمها تلقی میشود. عبدالرضا فرجیراد، دیپلمات پیشین، بر اهمیت این سفر و لزوم انعطاف ایران در مذاکرات تاکید کرده است. گمانهزنیها درباره پیشنهاد ایران به تروئیکای اروپایی، که توسط لارنس نورمن، خبرنگار والاستریت ژورنال، و امواجمدیا فاش شد، نشان میدهد که ایران آماده مذاکره بر سر ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود در ازای تضمینهای امنیتی آمریکا و لغو تحریمها است. نکته قابل تامل در این پیشنهادها، عدم اشاره صریح به همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که میتواند نشانهای از جدیت ایران در موضع تعلیق باشد. این بیانیه، در واقع، کارت بازی ایران در میز مذاکرات نیویورک است تا تیم دیپلماسی کشور بتواند با دست پرتری به رایزنیها بپردازد و حداقل، تمدید چند ماهه قطعنامه ۲۲۳۱ و جلوگیری از فعال شدن فوری مکانیسم ماشه را به دست آورد.
بیانیه اخیر شعام، با اعلام تعلیق همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در واقع شمشیر دولبهای در آستانه فعالسازی مکانیسم ماشه است. این رویکرد دوگانه، ضمن پاسخگویی به انتقادات تندروهای داخلی، پیامی تهدیدآمیز به غرب میفرستد تا توان چانهزنی ایران را در مذاکرات آتی افزایش دهد و ابهام در متن بیانیه، فرصتی برای حفظ انعطاف دیپلماتیک و مدیریت انتظارات داخلی و خارجی فراهم میآورد
فرصت چند روزه و مسیر دیپلماسی
تنها هفت روز دیگر تا بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد باقی مانده است. این وضعیت، چشمانداز دیپلماتیک ایران را در آستانه یک چالش بزرگ قرار داده است. احمد زیدآبادی فعال سیاسی در کانال تلگرامی خود، هفته جاری را حیاتی خوانده و تاکید کرده است که دستیابی به یک مصالحه، تا این لحظه نه غیرممکن و نه پرهزینه است. او هشدار میدهد که پس از اجرایی شدن تحریمها، داستان به کل دگرگون خواهد شد و مسئله فقط تاثیرات اقتصادی نیست، بلکه فضایی است که در داخل و محیط بینالملل برای کشورمان پیش خواهد آمد.
سفر پزشکیان به نیویورک، با وجود تردیدهایی که برخی کارشناسان مانند امیرعلی ابوالفتح درباره اثربخشی آن دارند، همچنان تنها روزنه امید برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه است. ابوالفتح معتقد است: «بازگشت تحریمها اجتنابناپذیر است و در این یک هفته معجزهای رخ نخواهد داد.» اما برخی دیگر، مانند فرجیراد، بر اهمیت ملاقاتهای رئیسجمهور با رهبران اروپایی برای نشان دادن انعطاف تاکید میکنند و احتمال ملاقات عراقچی و ویتکاف یا حتی مذاکرات سهجانبه را رد نمیکنند.
در این شرایط، همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به عنوان موضوع اصلی و کلید حل بسیاری از مشکلات، مطرح است. بیانیه شورای عالی امنیت ملی، با وجود اعلام تهدید به تعلیق، راه را برای رایزنیها باز گذاشته است. این بدان معناست که اگر در نیویورک ابتکار عمل جدیدی شکل گیرد و طرفهای غربی انعطاف نشان دهند، ایران میتواند با تفسیر تعلیق به عنوان یک ابزار موقت، مسیر همکاری با آژانس را دوباره هموار کند. فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین، بر لزوم بازنگری آبرومندانه ایران در سیاستهای خود تاکید کرده تا بهانه رفتارهای تند طرف مقابل از بین برود.
با این حال، چالشهای داخلی نیز کم نیست. رحمن قهرمان پور، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی، میگوید: «ما باید شرایط داخلی را تغییر داده، اجماع کنیم و داخل حاکمیت اجماع مذاکرهای ایجاد کنیم تا بین مردم و حاکمیت همبستگی ایجاد شود.» غلامحسین کرباسچی نیز با اشاره به شرایط ناگوار کشور، از پزشکیان خواسته است تا «نقشی که مرحوم هاشمی داشتند را ایفا کند و خدمت رهبری برود و اختیار کامل را بگیرد.»
ضرورت تصمیمگیریهای سخت
ایران در آستانه بازگشت به ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و مواجهه با تحریمهای بینالمللی قرار دارد. نویسندگان و تحلیلگران متعددی هشدار میدهند که این پرونده هستهای به یک نقطه بیبازگشت رسیده و نیازمند تغییر استراتژی، تدابیر تازه و تحرکات فوقالعاده است. تجربه نشان داده است که از دست دادن فرصتها تنها به تحمیل هزینههای بیشتر در آینده منجر میشود.
بیانیه شورای عالی امنیت ملی، با تمام ابهامات و پیامهای دوگانهاش، در واقع یک شمشیر دولبه است. از یک سو، میتواند توان چانهزنی ایران را در این فرصت کوتاه افزایش دهد و به تیم دیپلماسی اجازه دهد تا با دست پرتری به نیویورک برود. از سوی دیگر، اگر این ابهام به درستی مدیریت نشود و رایزنیها به نتیجه نرسد، میتواند به کاهش اعتماد بینالمللی، افزایش تنشها و در نهایت، تحمیل هزینههای سنگینتر بر کشور منجر شود. پزشکیان نیز در واکنش به این وضعیت، با اشاره به تلاش برای بازگرداندن اسنپبک، تاکید کرده است که «مغزها و اندیشهها هستند که یا راه پیدا میکنند یا راه میسازند.» این جمله، شاید بهترین توصیف از وضعیت کنونی باشد؛ جایی که دیپلماسی ایران در چند روز آینده، باید راهی برای خروج از این تنگنا بیابد یا راهی جدید برای آیندهای نامعلوم بسازد. این لحظه، لحظه تصمیمگیریهای سخت است که میتواند سرنوشت کشور را در مسیرهای کاملاً متفاوتی هدایت کند.
دیدگاه تان را بنویسید