نهال فرخی 

دیروز در پایتخت قطر، صحنه‌ای کم‌نظیر در تاریخ سیاسی منطقه رقم خورد. دیپلماسی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، بار دیگر نشان داد که این کشور کوچک اما تأثیرگذار چگونه قادر است سران کشورهای اسلامی و عربی را در کوتاه‌ترین زمان گرد یک میز جمع کند. نشستی که با عنوان «اجلاس اضطراری سران کشورهای عربی و اسلامی» تنها یک هفته پس از حمله اسرائیل به خاک قطر برگزار شد؛ حمله‌ای که نه تنها حاکمیت این کشور را نقض کرد بلکه فضای دیپلماتیک منطقه را وارد مرحله‌ای تازه کرد.

میز بزرگ دوحه دیروز شاهد حضور رهبران و سران متعددی بود؛ از رئیس‌جمهور مصر و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن تا امیران کشورهای حاشیه خلیج فارس، و از رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهوری ترکیه تا امامعلی رحمان رئیس‌جمهور تاجیکستان، و از رهبران سودان و جیبوتی تا نخست‌وزیر عراق و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین.

این حضور گسترده خود به‌تنهایی معنای سیاسی مهمی داشت و نشان می‌داد قطر در دل بحرانی بی‌سابقه موفق شده نمایش بزرگی از اتحاد نمادین جهان اسلام را رقم بزند.

اجلاس اضطراری سران عربی و اسلامی؛ چرا تشکیل شد؟

قطر از سال‌ها پیش می‌کوشد تا خود را به‌عنوان میانجی بحران‌های منطقه‌ای معرفی کند. این کشور هم در موضوع غزه و فلسطین نقش فعالی ایفا کرده و هم در پرونده‌های دیگر مانند افغانستان و لبنان در قامت یک میانجی ظاهر شد.

اما این بار شرایط متفاوت بود؛ حمله مستقیم اسرائیل به دوحه، که به کشته شدن چند عضو حماس و یک مأمور قطری انجامید، حاکمیت ملی قطر را به‌طور مستقیم هدف گرفت. همین امر باعث شد که امیر قطر ابتکار عمل را به دست گیرد و نشستی اضطراری با حضور سران عربی و اسلامی برگزار کند تا پیام روشنی به تل‌آویو و حامیانش مخابره شود؛ قطر تنها نیست.

اجلاس دوحه در قالب سازمان همکاری اسلامی (OIC) و با همراهی اتحادیه عرب برگزار شد. چنین نشست‌هایی معمولاً زمانی تشکیل می‌شوند که یک بحران جدی در جهان اسلام رخ دهد؛ بحرانی که ابعاد امنیتی، سیاسی و حتی هویتی داشته باشد. 

در این مورد، حمله اسرائیل به دوحه نه فقط یک عملیات نظامی علیه حماس، بلکه به‌مثابه تعرضی آشکار به خاک یک کشور مستقل و نقض اصول بنیادین حقوق بین‌الملل تلقی شد.

از سوی دیگر، این حمله درست در زمانی صورت گرفت که قطر میزبان مذاکراتی غیررسمی برای آتش‌بس در غزه بود. اسرائیل با بمباران خاک قطر، عملاً نه تنها به میزبان که به روند میانجی‌گری نیز حمله کرد و به همین دلیل، کشورهای عربی و اسلامی احساس کردند که سکوت در برابر این اقدام می‌تواند به معنای پذیرش یک رویه خطرناک باشد؛ رویه‌ای که در آن اسرائیل قادر است بدون هزینه به حاکمیت کشورهای منطقه تعرض کند.

سخنان پزشکیان؛  از ویرانه‌ها تا ضرورت اقدام

حضور شخصیت‌هایی چون محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، محمود عباس و البته رجب طیب اردوغان، وزن اجلاس را دوچندان کرد، چنان که محمود عباس در سخنانی کوتاه ضمن تشکر از کشورهای حاضر، از حمایت‌ها برای تشکیل کشور فلسطین یاد و بر ضرورت همبستگی اسلامی در برابر اسرائیل تأکید کرد.

اما یکی از سخنرانان شاخص این اجلاس، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران بود. پزشکیان که تنها چند روز پیش در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران سخن گفته بود، بار دیگر محور کلام خود را بر وحدت امت اسلامی بنا کرد. او در تهران از «فتح مکه» و آموزه پیامبر اسلام درباره اتحاد مسلمانان سخن رانده بود؛ در دوحه نیز همان مضمون را تکرار کرد اما این بار با ارجاعی مستقیم به واقعیت‌های تلخ منطقه.

پزشکیان در آغاز سخنان خود جمله‌ای تکان‌دهنده بر زبان آورد: «از آوار ساختمان‌های خراب‌شده در دوحه، بیروت، تهران، دمشق و صنعا نظمی جدید به وجود خواهد آمد.»

این جمله، به‌سرعت در رسانه‌های منطقه‌ای بازتاب یافت. او با کنار هم قرار دادن پایتخت‌های کشورهای اسلامی که در سال‌های اخیر آماج حملات اسرائیل بوده‌اند، بر ضرورت هم‌سرنوشتی جهان اسلام تأکید کرد.

این گزاره بیش از آن که توصیفی شاعرانه باشد، حامل پیام استراتژیک روشنی بود؛ اگر تل‌آویو هر حمله خود را با عنوان «دفاع از امنیت ملی» توجیه می‌کند، کشورهای منطقه نیز باید دفاع جمعی از امنیت خود را در دستور کار بگذارند. پزشکیان در بخش دیگری از سخنانش گفت: «حمله به دوحه نشان داد که هیچ کشور عربی و مسلمانی از تجاوز رژیم صهیونیستی در امان نیست.»

او تصریح کرد: «ما به مردم فلسطین صراحت کلام و اقدام بدهکاریم. کلمات، نسل‌کشی را پایان نمی‌دهند. باید متجاوز را منزوی کنیم. این اقدامات جز با وحدت کارساز نخواهد بود. هنگامی که یک رژیم یاغی حمایت نظامی و دیپلماتیک دریافت می‌کند، می‌آموزد که مصونیت دارد.»

تحلیل استراتژی نهفته  در سخنان پزشکیان

سخنان پزشکیان حامل چند لایه پیام بود و از جمله مساله ضرورت دفاع و حتی انتقام. او با اشاره به قربانیان حملات اسرائیل در بیروت، دمشق، تهران، صنعا و اکنون دوحه، نشان داد که جهان اسلام در برابر تهدیدات تل‌آویو یک سرنوشت مشترک دارد.

ایجاد  یک «گنبد آهنین دیپلماسی منطقه‌ای» از دیگر مواردی است که باید به آن توجه شود. تهران که پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل آسیب‌های جدی در حوزه پدافندی دیده است، اکنون می‌تواند از فرصت همبستگی منطقه‌ای برای ساختن یک سپر سیاسی در برابر تهدیدات آینده استفاده کند.

پزشکیان همچنین به‌طور غیرمستقیم پیام داد که همکاری نزدیک‌تر با قطر می‌تواند مسیر ایران را برای نفوذ در اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس هموار کند. چنان که باید توجه داشت که حتی اگر بیانیه پایانی اجلاس همه مطالبات ایران را برآورده نسازد، باز هم نباید اجازه داد اختلاف‌نظرها به شکاف استراتژیک منجر شود.

تاکید پزشکیان بر این که تل‌آویو از حمایت نظامی و دیپلماتیک غربی‌ها برای مشروعیت‌بخشی به اقداماتش استفاده می‌کند و مقابله با این روند نیازمند همکاری رسانه‌های منطقه‌ای است نیز از جمله موارد حائز اهمیت است.

پیام سفر رئیس جمهوری ایران  به دوحه

همچنین باید توجه داشت که حضور رئیس‌جمهور ایران در دوحه حامل پیام‌های چندگانه در معیار دیپلماسی بین الملل است از همه مهم تر نشان از همبستگی با قطر دارد. در حقیقت ایران در کنار کشوری ایستاد که حاکمیتش نقض شده، چنان که در بامداد 23 خرداد برای خودش رخ داد.

از سوی دیگر تهران بار دیگر روایت خود از ضرورت اتحاد در برابر تجاوز اسرائیل را به صحن اجلاس آورده است. هم چنین تاکنون دستکم پیش‌نویس‌های منتشرشده نشان می‌دهند که حمله اسرائیل به قطر تهدیدی برای روند عادی‌سازی روابط معرفی شده و این نکته برای ایران اهمیت ویژه دارد زیرا می‌تواند روند عادی‌سازی را کند یا متوقف کند.

رسانه‌ها و نبرد روایت‌ها

اما در این میان یکی از نقاط ضعف مهم در تجربه ایران، به‌زعم تحلیلگران، پوشش ناقص یا گزینشی رویدادها توسط رسانه‌های داخلی است. 

انتقاد پزشکیان از قربانی‌نمایی و مظلوم‌نمایی دولتمردان رژیم اسرائیل علاوه بر راهکارهای دیپلماتیک برای رسیدن به این مهم ، نیازمند همفکری و وحدت نظر رسانه های منطقه‌ای نیز هست و زمانی که شبکه سراسری تهران پخش گزینشی اجلاس را برمی‌گزیند و در حالی که شبکه‌های منطقه‌ای این اجلاس را به‌طور زنده و کامل پخش می‌کردند، تلویزیون سراسری تهران تنها بخش‌هایی محدود را نشان داد. این خود می‌تواند نخستین آجر در ساختن دیوار بی‌اعتمادی رسانه‌ای باشد؛ دیواری که راهبرد وحدت را تهدید می‌کند؛ آن هم در حالی که پزشکیان با انتقاد از «مظلوم‌نمایی اسرائیل» عملاً به اهمیت جبهه رسانه‌ای در این جنگ دیپلماتیک 

اشاره داشت.

نقطه عطف 

در دیپلماسی منطقه‌ای ایران

در همین حال باید توجه داشت که اگر اجلاس دوحه به تصمیم‌های عملی منجر شود از تحریم و فشار اقتصادی گرفته تا پیگیری حقوقی در سازمان ملل ـ، این یعنی که ایران جایگاه خود را به‌عنوان مدافع اصلی آرمان فلسطین را تقویت خواهد کرد. حتی اگر اجلاس تنها به صدور بیانیه‌ای سیاسی بسنده کند، حضور پزشکیان خود فرصتی بود برای تثبیت موقعیت ایران در معادلات منطقه‌ای.

اجلاس اضطراری دوحه نقطه عطفی در دیپلماسی منطقه‌ای ایران نیز به شمار می‌رود. سخنان پزشکیان با تأکید بر وحدت، دفاع جمعی و ضرورت اقدام عملی، توانست ایران را در قلب بحث‌های اجلاس قرار دهد. در عین حال انتخاب قطر به‌عنوان میانجی جدید در گفت‌وگوهای هسته‌ای با آمریکا، بُعد دیگری به روابط تهران و دوحه بخشید

این سفر، به‌ویژه در بستر جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و آسیب‌های پدافندی تهران، اهمیتی دوچندان دارد. پیام اصلی آن این است که ایران می‌خواهد «بازیگر فعال اتحاد اسلامی» باشد نه صرفاً یک «منتقد بیرونی».

قطر؛ میانجی جدید ایران و آمریکا

از سوی دیگر هم‌زمان با اجلاس دوحه، خبر مهم دیگری نیز منتشر شد و آن نیز این بود که به گزارش واشنگتن‌تایمز، ایران قطر را به‌عنوان میانجی جدید در گفت‌وگو با آمریکا انتخاب کرده است. این تحول دیپلماتیک می‌تواند روند مذاکرات هسته‌ای را از فضای آرام عمان به میدانی فعال‌تر منتقل کند.

قطر روابط نزدیک اقتصادی و سیاسی با ایران دارد و در عین حال با واشنگتن نیز مناسبات گسترده‌ای حفظ کرده است. برخلاف عمان که سنتاً با سکوت و بی‌طرفی میانجی‌گری می‌کرد، دوحه نقش فعال‌تری ایفا می‌کند و همین امر می‌تواند مذاکرات را بیشتر در معرض توجه رسانه‌ای قرار دهد.

پزشکیان در نشست قطر جمله‌ای تکان‌دهنده بر زبان آورد که به‌سرعت در رسانه‌های منطقه‌ای بازتاب یافت: «از آوار ساختمان‌های خراب‌شده در دوحه، بیروت، تهران، دمشق و صنعا نظمی جدید به وجود خواهد آمد.»  درواقع رئیس‌‌جمهور در این جمله با کنار هم قرار دادن پایتخت‌های کشورهای اسلامی که در سال‌های اخیر آماج حملات اسرائیل بوده‌اند، بر ضرورت هم‌سرنوشتی جهان اسلام تأکید کرد

برای ایران، این انتخاب هم فرصت است و هم چالش؛ فرصت از آن جهت که گفت‌وگوها به شکلی منطقه‌ای‌تر پیش می‌رود، و چالش از آن رو که فضای پررنگ رسانه‌ای قطر ممکن است پیچیدگی‌های تازه‌ای ایجاد کند.

دیپلماسی قطر؛ مدل موفق   یک کشور کوچک

البته که یکی از نکات برجسته اجلاس اخیر، توانایی قطر در گرد آوردن سران کشورهای اسلامی بود. این کشور کوچک با جمعیتی اندک، به مدد سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه در دیپلماسی عمومی، شبکه‌سازی رسانه‌ای (از جمله الجزیره)، و سیاست خارجی فعال، خود را به بازیگری مهم در سطح منطقه تبدیل کرده است.

موفقیت دوحه در برگزاری این اجلاس نشان داد که قطر می‌تواند در حساس‌ترین شرایط، محور اتحاد جهان اسلام شود. این مدل دیپلماسی برای ایران نیز فرصت‌آفرین است: نزدیکی به قطر می‌تواند پل ارتباطی ایران با کشورهای عربی‌ای باشد که به‌طور سنتی از تهران فاصله داشته‌اند. شرایط کنونی می‌تواند برای ایران فرصت‌های متعددی فراهم کند و از جمله نزدیکی بیشتر تهران به دوحه، راه نفوذ ایران به شورای همکاری خلیج فارس را هموار می‌کند.

ساخت سپر دیپلماسی منطقه‌ای از دیگر فرصت های ایران است و تهران می‌تواند با استفاده از فضای ایجادشده، نوعی «گنبد آهنین دیپلماتیک» در برابر حملات اسرائیل بسازد. هم چنین اگر ایران از شکاف‌ها پرهیز کند و بر وحدت تأکید داشته باشد، می‌تواند نقش مؤثرتری در معادلات جهان عرب ایفا کند و حضور فعال در چنین اجلاس‌هایی پیام مهمی به ملت‌های مسلمان می‌دهد که ایران در کنار آن‌هاست.

اجلاس اضطراری دوحه اکنون نه تنها پاسخی به حمله اسرائیل به خاک قطر بود بلکه نقطه عطفی در دیپلماسی منطقه‌ای ایران نیز به شمار می‌رود. 

سخنان پزشکیان با تأکید بر وحدت، دفاع جمعی و ضرورت اقدام عملی، توانست ایران را در قلب بحث‌های اجلاس قرار دهد. در عین حال انتخاب قطر به‌عنوان میانجی جدید در گفت‌وگوهای هسته‌ای با آمریکا، بُعد دیگری به روابط تهران و دوحه بخشید.

ایران نیز نباید این فرصت تاریخی برای همگرایی منطقه‌ای را از دست بدهد. دیپلماسی قطر نشان داد که حتی یک کشور کوچک نیز می‌تواند صحنه‌ای بزرگ برای اتحاد بسازد؛ صحنه‌ای که اگر ایران هوشمندانه از آن استفاده کند، می‌تواند مسیر آینده روابطش با جهان عرب و حتی معادلات گسترده‌تر منطقه‌ای را دگرگون کند.