چگونه ایران در تجاوز اسرائیل به جولانگاه جاسوسان و نفوذیها تبدیل شد؟
زخم عمیقی که سر باز کرد

کیا کاظمی
جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر با مجموعهای از چالشهای امنیتی بیسابقه روبرو بوده است. سلسله حملات اسرائیل به نقاط حساس در داخل کشور، که با شهادت شماری از فرماندهان عالیرتبه نظامی و اطلاعاتی سپاه پاسداران همراه شد، بار دیگر موضوع «نفوذ» عوامل دشمن در لایههای مختلف کشور را به کانون توجهات و تحلیلها بازگردانده است. آنچه این بار متفاوت به نظر میرسد، صراحت بیسابقه مقامات و کارشناسان در اذعان به نقش عوامل داخلی در تسهیل اقدامات دشمن و قلمداد کردن این پدیده به عنوان تهدیدی جدی برای امنیت ملی است. در جریان تجاوز اخیر اسرائیل بسیاری از عاملان نفوذ در خاک ایران دستگیر شدند.
عوامل موساد در البرز و اصفهان شناسایی و دستگیر شدند
- کشف کارگاه تولید و ساخت پهپاد و موادمنفجره در اصفهان
- افراد مسلحی در لرستان بازداشت شدند که در نتیجه آن، سه پهپاد منهدم شد.
- عنصر خود فروخته شاغل در یکی از مراکز حساس استان ایلام به جرم ارتباط با عوامل اسرائیل دستگیر شد.
این خبرها تنها مربوط به یک بازه چند ساعته از سهشنبه 27 خرداد است.
تأیید رسمی خطر و آغاز برخوردها
نخستین واکنش رسمی و صریح به مسئله نفوذ پس از حوادث اخیر، از سوی سید اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات، صورت گرفت. او همچنین درباره عوامل داخلی هشدار داد و مشخصاً انگشت اتهام را به سوی «معدود عوامل نفوذی اسرائیل» نشانه رفت. این اظهارات، تأیید رسمی وجود شبکههای نفوذ مرتبط با دشمن در داخل کشور بود و نشان داد دستگاه اطلاعاتی این پدیده را تهدیدی واقعی و نیازمند برخوردی فوری میداند. در پی این تأیید، اخباری از اقدامات میدانی منتشر شد. مشاهدات نیز حاکی از «فعالیت های گسترده نیروهای امنیتی در سطح شهر تهران برای شناسایی عوامل نفوذی موساد» بود. سرهنگ علیرضا شائینی اقدامات خرابکارانه مانند «لاستیکسوزی و ایجاد دود» را کار عناصر نفوذی دشمن و با هدف عملیات روانی دانست. این اخبار و اظهارات اولیه، نشاندهنده آغاز برخوردهای عملی و گستردگی تلاشها برای ریشهیابی شبکه نفوذ در پایتخت بود. همچنین اشاره به اینکه تاکنون چندین جاسوس و خرابکار شناسایی و بازداشت شدهاند، حاکی از استمرار این روند است.
** ستون پنجم در جنگ ترکیبی
مسئله نفوذ، از دید مقامات و کارشناسان، فراتر از خرابکاریهای پراکنده است. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس گفت که بخش قابل توجهی از ضربات دشمن نه حمله نظامی، بلکه نتیجه کمک نفوذیهای داخلی است. او راه مقابله را در «هوشمندی مردم» و اطلاع فوری هر نکته مشکوکی به مراکز امنیتی و همچنین فعالشدن میدانی بسیج مردمی دانست.
فریدون عباسی، دانشمند هستهای که خود قربانی اقدامات تروریستی اسرائیل شد و در روز اول تهاجم اسرائیل به شهادت رسید در گفت وگو با ایلنا پس از وعده صادق ۲ صراحتاً از وجود "نفوذی"های اسرائیل در داخل سخن گفه بود و خرابکاریها و ترورها را نتیجه فعالیت آنها میدانست و بر لزوم "مراقبت امنیتی بیشتر" تأکید کرده بود. حسین آصفی نیز با اذعان به اینکه دشمن از "چند آدم جاسوس و وطن فروش" برای "ترور چند نفر افراد شاخص نظامی" استفاده میکند، مدل جنگ اسرائیل را "بر مبنای جاسوسی و اطلاعاتی" دانست. آقا میری نیز با اشاره به نقش نفوذیها در "هموار کردن مسیر دشمن"، بر استفاده از "ظرفیت مردمی، بهویژه بسیج، برای شناسایی خائنان" تأکید کرد. حتی نگرانی از نفوذ در فرآیندهای داخلی، مانند احتمال نفوذ در سیستم ارسال "پیامکهای حجاب" توسط زهرا بهروزآذر مطرح شد که نشاندهنده گستردگی این نگرانیهاست. این تحلیلها، نفوذ را به مثابه یک ستون پنجم در جنگ ترکیبی دشمن علیه ایران معرفی میکنند.
سوءمدیریت و هشدارهای نادیده گرفته شده
تحلیلگران تیزبین، ریشه بسیاری از ضربات اخیر را نه در قدرت بیحدوحصر دشمن بیرونی، که در غفلت درون میبینند. سالهاست که صدای هشدارهای دلسوزان واقعی، در هیاهوی منافع و غفلت، گم شده است؛ هشدارهایی درباره کسانی که شاید در ظاهر تندروترین تندروها به نظر رسند، اما در باطن، چون کِرم در درخت، پیکر نظام را از درون میخورند و سست میکنند. این بیتوجهی به زنگ خطر داخلی، بستر را برای جولان دشمن فراهم آورده است و نشان میدهد که خانه از پایبست ویران بوده، در حالی که شاید تصور میشد دیوارها محکمند.
حملات دقیق و مرگبار اخیر به مراکز حیاتی و افراد کلیدی، خود گواه روشنی بر این نفوذ است. اطلاعاتی در حد اینکه "چه کسی در چه ساعتی دقیقاً کجا حضور دارد"، با عملیاتهای متعارف جاسوسی به دست نمیآید؛ اینها اطلاعات "بروز و لحظهای" است که فقط از طریق جاسوسان داخلی به دست دشمن میرسد. از همین رو، بسیاری معتقدند که علاج واقعه، پیش از هر اقدام نظامی برونمرزی، درپاکسازی خانه از درون است؛ ضربهای کاریتر از هزاران موشک، که ریشه آفت را بخشکاند. وظیفه این شبکه تنها خبرچینی نیست؛ آنها در تصمیمسازیها انحراف ایجاد میکنند، چهرههای توانمند و متعهد را تخریب میکنند، افراد نالایق را بالا میبرند و در بزنگاهها، اطلاعات حیاتی را به دشمن میرسانند؛ گویی پادزهر را به زهر تبدیل میکنند.
از کارخانه پهپاد تا شهادت فرماندهان
شوکهکنندهترین بخشها مربوط به جزئیات عملیاتی نفوذ است. کشف "کارگاههای متعدد ساخت پهبادهای جاسوسی و انتحاری" و "جولان کماندوهای اسرائیلی در نقاط مختلف کشور" نشاندهنده فعالیتهای عملیاتی دشمن در داخل خاک ایران است.
اما اوج افشاگریها، گزارشی است که به یکی از رسانههای اسرائیلی استناد میکند و جزئیاتی بیسابقه درباره یک پروژه اجرا شده توسط نیروهای نفوذی در ساختار بههمریخته کشورمان فاش میکند. طبق این گزارش، تیم نفوذی اسرائیل توانسته با دریافت مجوزهای رسمی از وزارت دفاع و مؤسسه مصاف، کارخانهای در اطراف تهران تأسیس کند و اقدام به تولید پهپادهای پیشرفته نماید. این ادعا، اگر صحت داشته باشد، نشاندهنده عمق خیرهکننده نفوذ در عالیترین سطوح تصمیمگیری و نهادهای حساس دفاعی است؛ اینکه دشمن با استفاده از عوامل نفوذی و با مجوزهای رسمی، در قلب پایتخت کارخانه تولید پهپاد خود را تأسیس کرده است. طبق این گزارش، آنها موفق به دریافت مجوز پرواز آزمایشی در سراسر کشور شدهاند و این پهپادها با پروازهای تمرینی خود، اطلاعات گستردهای از سامانههای پدافندی ایران جمعآوری کردهاند. نماینده خرمآباد نیز در همین رابطه تأیید کرد که بیشتر اقداماتی که در سطح کشور مشاهده میکنیم توسط این افراد است تا اسرائیل.
پیامد مستقیم و تکاندهنده حضور جاسوسان شهادت شماری از فرماندهان ارشد نظامی بود که صرفاً نتیجه یک زنجیرهی ترور نیست، بلکه نشانهی آشکار از نفوذ و اشراف اطلاعاتی موساد بر قلب نهادهای امنیتی ایران است. برخی شهادت این فرماندهان را نتیجه مستقیم اشراف اطلاعاتی دشمن میدانند که بدون وجود شبکه نفوذ، دستیابی به آن بسیار دشوار بود.
هشداری که نادیده گرفته شد
علی یونسی، وزیر پیشین اطلاعات، سالها پیش هشدار داده بود: «نفوذ اسرائیل در ده سال اخیر آنچنان عمیق شده که همهی مسئولان جمهوری اسلامی باید نگران جان خود باشند.» او ریشه این نفوذ عمیق را در رقابت میان نهادهای اطلاعاتی، موازیکاری گسترده و تضعیف وزارت اطلاعات و همچنین حذف خودیها" توسط دستگاههای امنیتی به جای مقابله با دشمن دانسته است. به نظر میرسد تنها راه حفظ امنیت، یکپارچگی اطلاعاتی، تغییر ساختارهای امنیتی و تمرکز بر تهدید اصلی است؛ نه مشغولشدن به برخوردهای سطحی پس از وقوع جرم که تجربه نشان داد اصل معضل را ریشه کن میکند.
واکنشهای مردمی و اقدامات قانونی
در پی این حوادث، مردم ایران با خشم و انزجار از خائنان و وطنفروشانی که در تعرض اخیر اسرائیل به کشور نقش داشتهاند، سخن میگویند. این واکنشها پس از کشف یک کارگاه ساخت پهپادهای انتحاری در ری و اجرای حکم اعدام اسماعیل فکری، جاسوس مرتبط با موساد شدت گرفته است. کشف بیش از ۲۰۰ کیلوگرم مواد منفجره و تجهیزات پهپادی پرده از توطئهای گسترده برداشت. تعدادی از کاربران فضای مجازی نیز خواستار فعالسازی ایستهای بازرسی و استفاده از ظرفیت بسیج عمومی برای ایجاد امنیت و شناسایی عوامل نفوذی شدند. برخی نیز انتقاد کردند که چطور میشود تار موی زنان را دید اما کارگاه ساخت پهپاد را ندید و چرا این بگیر و ببندها تنها در موضوع حجاب خلاصه شده است در حالی که خاک ما جولانگاه جاسوسان اسرائیل شده بود.
در سطح قانونگذاری، مجلس شورای اسلامی نیز واکنش نشان داد. حجه الاسلام سلیمی، عضو هیات رییسه مجلس، از تصویب طرح تشدید مجازات همکاریکنندگان با دول خارجی خبر داد. این طرح شامل تشدید مجازات عوامل نفوذی و شبکه های مرتبط با رژیم اسرائیل و تشدید مجازات همکاری در نصب قطعات ریز پرنده، حمل و نقل پهباد و در اختیار گذاشتن مکان برای عوامل دشمن است. سخنگوی جبهه اصلاحات نیز حصر و حبس منتقدین و حذف نیروهای اصیل انقلاب و رویکردهای جناحی حاکم و برخوردهای امنیتی بر نهادهای حکومتی و نادیده انگاشتن هشدارهای دلسوزان واقعی را موجب حضور عوامل خائن و نفوذی در لایه های پنهان نظام دانست و خواستار شناسایی عناصر نفوذی و ستون پنجم دشمن" و برخورد "قاطعانه با آنها با استفاده از قوانین زمان جنگ شد.
زنگ خطر به صدا درآمده است
مجموع اظهارات، اخبار و تحلیلهای ارائه شده، تصویری نگرانکننده از وضعیت نفوذ در جمهوری اسلامی ایران ارائه میدهد. این پدیده نه تنها به اقدامات خرابکارانه و جمعآوری اطلاعات محدود نمیشود، بلکه تا سطح تأثیرگذاری در تصمیمگیریهای کلان، تسهیل عملیاتهای مرگبار دشمن از جمله ترور فرماندهان ارشد، و حتی تأسیس پایگاههای عملیاتی مانند کارخانه تولید پهپاد در قلب کشور پیش رفته است. تحلیلها نشان میدهند که سوءمدیریت، فساد، نادیده گرفتن هشدارهای پیشین، رقابتهای داخلی و تضعیف نهادهای اطلاعاتی، بسترهای اصلی این نفوذ عمیق بودهاند. در حالی که دستگاههای امنیتی و قانونگذار در حال واکنش و برخورد هستند؛ ابعاد گسترده و پیامدهای تکاندهنده حوادث اخیر، ضرورت بازنگری جدی در رویکردهای امنیتی، اصلاح ساختارها و بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی برای مقابله با این تهدید حیاتی را بیش از پیش آشکار ساخته است. امنیت و مقابله با نفود نیازمند رویکردی پیشگیرانه، یکپارچه و متمرکز بر تهدید اصلی است، نه درمانی پس از وقوع فاجعه. خشم عمومی از خائنان و وطنفروشان نشان میدهد که جامعه نیز نسبت به این پدیده حساسیت بالایی دارد و خواستار برخوردی قاطع با عوامل نفوذی است.
//پیامد مستقیم و تکاندهنده حضور جاسوسان شهادت شماری از فرماندهان ارشد نظامی بود که صرفاً نتیجه یک زنجیرهی ترورنیست، بلکه نشانهی آشکار از نفوذ و اشراف اطلاعاتی موساد بر قلب نهادهای امنیتی ایران است//
//مردم انتقاد میکنند که چطور میشود تار موی زنان را دید اما کارگاه ساخت پهپاد را ندید و چرا این بگیر و ببندها تنها در موضوع حجاب خلاصه شده است در حالی که خاک ما جولانگاه جاسوسان اسرائیل شده بود//
**امنیت و مقابله با نفود نیازمند رویکردی پیشگیرانه، یکپارچه و متمرکز بر تهدید اصلی است، نه درمانی پس از وقوع فاجعه. خشم عمومی از خائنان و وطنفروشان نشان میدهد که جامعه نیز نسبت به این پدیده حساسیت بالایی دارد و خواستار برخوردی قاطع با عوامل نفوذی است
// حملات دقیق و مرگبار اخیر به مراکز حیاتی و افراد کلیدی، خود گواه روشنی بر نفوذ است. اطلاعاتی در حد اینکه "چه کسی در چه ساعتی دقیقاً کجا حضور دارد"، با عملیاتهای متعارف جاسوسی به دست نمیآید؛ اینها اطلاعات "بروز و لحظهای" است که فقط از طریق جاسوسان داخلی به دست دشمن میرسد
// بسیاری معتقدند که علاج واقعه نفوذ، پیش از هر اقدام نظامی برونمرزی، در پاکسازی خانه از درون است؛ ضربهای کاریتر از هزاران موشک، که ریشه آفت را بخشکاند. وظیفه این شبکه تنها خبرچینی نیست؛ آنها در تصمیمسازیها انحراف ایجاد میکنند، چهرههای توانمند و متعهد را تخریب میکنند، افراد نالایق را بالا میبرند و در بزنگاهها، اطلاعات حیاتی را به دشمن میرسانند؛ گویی پادزهر را به زهر تبدیل میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید