نهال فرخی

کمتر ایرانی بود که در بامداد روز پنجشنبه 23 خرداد تصور کند که تنها ساعتی پس از آغاز این روز با صدای ممتد انفجار و پدافند از خواب بیدار شود و یا اگر بیدار است هراسان از پنجره به بیرون بنگرد. اما در نهایت آن چه کمتر کسی تصوری از آن داشت رخ داد؛ اسرائیل به صورت رسمی با پهباد و جنگنده به ایران حمله کرد و در اقدامی بی سابقه اهدافی در داخل شهر تهران و مناطق مسکونی را هدف گرفت.

به این ترتیب بود که شاید حتی بتوان گفت که بالاخره تلاش‌های پرهزینه بنیامین نتانیاهو برای گشودن جبهه‌ای آشکار علیه ایران به نتیجه رسید و در بامداد ۲۳ خرداد، عملیات به زعم صهیونیست‌ها، «شیر خیزان» با مشارکت ۲۰۰ جنگنده، پهپاد و سامانه‌های سایبری اسرائیل، اهدافی از نطنز و فردو تا منطقی مسکونی در تهران را برای ترور فرماندهان سپاه و دانشمندان هسته ای ایران را هدف قرارداد.

پس از آن بود که رسانه‌ها اخباری شوکه کننده از کشته شدن چهره‌هایی چون سردار باقری و سردار سلامی و سردار حاجی زاده و ... همراه با تخریب بخشی از زیرساخت‌های هسته‌ای و نظامی ایران منتشر کردند و متاسفانه ساعتی بعد این خبرها تایید شد و مشخص شد یکی از اهداف این عملیات اسرائیل نیز حمله به شبکه فرماندهی سپاه بوده است.

پاسخ ایران صریح و سریع

اما برخلاف تصور شاید اسرائیلی‌ها این پایان ماجرا نبود و با این که حملات صدمات جدی به  بلافاصله پس از آن، ایران با بارانی از موشک‌های بالستیک و یگان‌های پهپادی به تل‌آویو و حیفا پاسخ داد و هرچند صهیونیست‌ها مدعی شدند که سامانه‌های دفاعی اسرائیل با پشتیبانی آمریکا بسیاری از این موشک‌ها  را رهگیری کردند، اما چندین انفجار در مراکز حساس و تلفات انسانی، پیام تهران را رساند: ایران وارد معرکه شده است.

به این ترتیب بود که عملیات «وعده صادق ۳» با شلیک ده‌ها موشک ایرانی به سمت اسرائیل آغاز شد؛ در پی حملات هوایی گسترده و بی‌سابقه ارتش اسرائیل به خاک ایران در نخستین ساعات بامداد جمعه، تهران از آغاز «عملیات وعده صادق ۳» به‌عنوان پاسخی قاطع و «پشیمان‌کننده» خبر داد. این عملیات نظامی، که از حوالی ساعت ۹ شب جمعه کلید خورد، با شلیک سه موج موشکی به سمت اهدافی در اسرائیل همراه بود و تا پایان نیمه‌شب ادامه داشت.

گفت و گوهای ایران و آمریکا در یک قدمی فروپاشی

اما در این میان باید توجه داشت که از سوی دیگر در سطح سیاسی، حمله وحشیانه تل آویو به ایران در آستانه دور ششم مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، عملاً میز گفت‌وگو را زیر آتش موشک برد.

چنان چه در اولین اظهار نظر بود که حمید بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران نوشت که «هنوز هم مشخص نیست که ما یکشنبه در این زمینه چه تصمیمی خواهیم گرفت» و البته که بقایی در در عین حال با تاکید بر «چراغ سبز آگاهانه آمریکا» به حمله اسرائیل، تصریح کرد: «طرف مقابل کاری کرد که عملاً مذاکره و گفت‌وگو بی‌معنا شد.»

به نظر می رسد این سخنان بقایی واکنشی به تلاش‌های استیو ویتکاف، فرستاده کاخ سفید در امور خاورمیانه بود که گفته همچنان می‌خواهد روز یکشنبه برای دور ششم مذاکرات هسته‌ای با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، دیدار کند. اما در مقابل به نظر می رسد حالا دیگر ایرانی‌ها هستند که تمایل به حضور در مذاکره ندارند.

اما این نیز باز پایان ماجرا نبود، چنان که عباس عراقچی نیز با اشاره به این که «نمی‌توان هم‌زمان هم بمباران شد و هم مذاکره کرد»، این مسیر را بسته دانست و در مقابل، دونالد ترامپ در موضعی دوگانه گفت: «شاید حالا ایران برای توافق آماده‌تر باشد.»

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در همین حال اما با هشدار به ایران در مورد تشدید حملات هوایی، اما باز از تهران خواست تا با مهار برنامه هسته‌ای خود از به تعبیر او «شانس دوم» برای حصول توافق استفاده کند. 

در مقابل اما وزیر خارجه ایران هم چنان خبر از عدم تمایل ایران به مذاکرات داده و این بار در تماس با مسئول سیاست خارجیِ اتحادیه اروپا اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی را نتیجه حمایت‌های مستقیم آمریکا دانسته و تأکید کرد که «تداوم مذاکرات ایران و آمریکا در وضعیتی که وحشی‌گری‌ رژیم صهیونیستی ادامه دارد، غیرقابل توجیه است». عراقچی همچنین گفت: «ایران برای حراست از حاکمیت ملی، مردم و امنیتش پاسخی قاطع به تجاوزات رژیم صهیونیستی داده و در استفاده از حق مشروع خود برای اقدام متقابل مصمم است.»

مذاکره می کنیم یا نمی کنیم؛ مساله این است؟

در این میان اما آن چه تقریبا همه کارشناسان بر آن تاکید دارند لزوم پاسخگویی ایران به این رفتار اسرائیل است و در مقابل این کارشناسان و تحلیل گران و ناظران بین المللی و سیاسی درباره مساله مذاکره با آمریکا شاید دو عقیده متفاوت داشته باشند چنان که برخی معتقد هستند ایران باید اتفاقا با استفاده از این فرصت به مسیر مذاکره با آمریکا بازگردد و البته این تحلیل‌ها همه اکنون در شرایطی است که عصر دیروز به صورت رسمی وزیر خارجه عمان، لغو نشست مذاکرات مسقط را اعلام کرد.

کما این که در این میان حتی پیش از اعلام رسمی عمان، علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران روز جمعه در گفتگو با شبکه خبرِ سیمای جمهوری اسلای گفته بود که با توجه به تحولات اخیر به نظر نمی‌رسد که دور ششم مذاکرات که قرار بود در عمان برگزار شود، دیگر امکان تحقق داشته باشد.

در مقابل اما محمدجعفر قائم‌پناه، معاون اجرایی رئیس جمهور ایران، روزجمعه با تاکید بر این که ایران حتما از اسرائیل انتقام خواهد گرفت، ابراز امیدواری کرد که مذاکرات ایران و آمریکا حسب نظر رهبر ایران ادامه یابد.

جالب این که معتمدی زاده ، نماینده مجلس از سیرجان اما پایان دوران مذاکرات را به نوعی اعلام کرده است او در درباره آینده مذاکرات گفته است که: آمریکا شریک جنایت است و پاسخ ما باید بازدارندگی واقعی ایجاد کند. این‌بار، دیگر خبری از مذاکره نیست. پاسخ ما، پایان روند دیپلماتیک است.

ایران اکنون باید با همان دقتی که سامانه‌های پدافندی‌اش موشک‌ها را رهگیری می‌کنند، با دیپلماسی و ابزارهای آن از جمله مذاکره، گفت و گو و رایزنی و ایجاد جبهه‌های جدید در حول محورهای دیپلماتیک نیز ضربه بزند؛ ضربه‌هایی حساب‌شده، قاطع، و بدون واگذاری ابتکار عمل به دشمن

موضع رسمی تهران: مقاومت و هشدار

در همین حال همزمان گمانه زنی‌های جدی درباره تغییر استراتژی ایران در برنامه هسته‌ای نیز درحالی تقویت شدن است، آن هم در شرایطی ایران طی سال‌های اخیر همواره اعلام کرده بود که برنامه هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز است اما با این حال، مقامات کشور بار‌ها هشدار داده‌ بودند که اگر فشار‌های خارجی از خطوط قرمز عبور کند، تهران در «چارچوب قانونی و متقابل» پاسخ خواهد داد.

حال نیز در تازه‌ترین موضع گیری، وزارت خارجه ایران ضمن محکوم کردن نقش ناتو و آمریکا، اعلام کرده: «تأسیسات ما تحت نظارت آژانس هستند، اما امنیت ملی ایران خط قرمز است و تجاوز به آن، پاسخ قاطع خواهد داشت.»

از سوی دیگر، برخی رسانه‌های نزدیک به نهاد‌های تصمیم‌ساز، این حمله را «آغاز یک بازی خطرناک» توصیف کرده و گفته‌اند که «ایران نباید در دام خویشتنداری بی‌پایان بیفتد.» چنان چه در روزهای اخیر نیز اظهارات شهریاری، نماینده مجلس که گفته بود «به عنوان نمایندگان مجلس از رهبر معظم انقلاب استدعا می‌کنیم که فرمان اجازه داشتن بمب اتم را بدهند» مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت.

آیا احتمال تغییر راهبرد هسته ای برای ایران جدی است؟

در این شرایط، سؤال اصلی آن است که آیا ایران از موضع هسته‌ای پیشین خود عقب‌نشینی خواهد کرد و به سمت راهبرد‌های تهاجمی‌تر حرکت می‌کند؟ 

تحلیلگران غربی بر این باورند که احتمال چنین چرخشی وجود دارد. مثلا دیوید آلبرایت، کارشناس ارشد «مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی» در مصاحبه با NBC News گفته: «اگر ایران احساس کند که امنیت تأسیساتش در خطر دائمی است، ممکن است تصمیم بگیرد که دیگر خود را به محدودیت‌های گذشته پایبند نداند. این یعنی شاید از سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی عبور کند یا حتی بازنگری در عضویت خود در NPT را مطرح کند.»

هم چنین مایکل ناخت، معاون سابق امور امنیت بین‌الملل در پنتاگون نیز در گفت‌و‌گو با Foreign Affairs تاکید کرده که «حمله اسرائیل به تهران این سیگنال را مخابره کرد که دوران اعتماد به رژیم نظارت بین‌المللی رو به پایان است.» 

حمله اسرائیل، چه با اطلاع و چراغ سبز واشنگتن بوده باشد یا نه، راه هرگونه مصالحه فوری را سخت‌تر کرده است و در این شرایط راهبرد ایران باید دو وجهی باشد: مقابله قاطع با تهدید نظامی بدون افتادن در دام یک جنگ تمام‌عیار که می‌تواند هم‌زمان هزینه‌زا و موجب اجماع بیشتر جهانی علیه تهران شود

او اضافه می‌کند: «جمهوری اسلامی در حال حاضر در موقعیتی است که می‌تواند تصمیمی استراتژیک برای تسریع در دستیابی به بازدارندگی قابل اتکا بگیرد.»

از سوی دیگز نیز برخی تحلیلگران ایرانی معتقد هستند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با سکوت در برابر حمله به تأسیسات تحت نظارت خود، عملاً جایگاه بی‌طرفی را از دست داده است. چنان چه حسین موسویان نیز همین موضوع را برجسته کرده و می‌گوید: «اگر آژانس سکوت کند، دیگر نمی‌توان از آن انتظار داشت نقش داور را در بحران‌های آینده ایفا کند.»

این در حالی است که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در پاسخ به خبرنگاران گفته: «در حال بررسی ابعاد موضوع هستیم، اما تأسیسات ایران باید همچنان تحت پادمان بماند.»

در شرایط فعلی اما به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران در آستانه تصمیم‌گیری درباره تغییرات در راهبرد هسته‌ای خود قرار دارد. چنان چه حمله اسرائیل به تأسیسات و بی‌عملی نهاد‌های بین‌المللی، همگی عواملی هستند که این مسیر را محتمل‌تر کرده‌اند. هنوز تصمیم نهایی اعلام نشده، اما آنچه مسلم است، «دوره جدیدی از محاسبات استراتژیک» در تهران آغاز شده است.

همدستی اسرائیل-آمریکا علیه مذاکرات

واقعیت آن است که آمریکا و اسرائیل در یک نقشه هماهنگ، میز مذاکرات را به بخشی از ماشین جنگی خود بدل کرده‌اند.  حمله اسرائیل، چه با اطلاع و چراغ سبز واشنگتن بوده باشد یا نه، راه هرگونه مصالحه فوری را سخت‌تر کرده است.

در این شرایط راهبرد ایران باید دو وجهی باشد: مقابله قاطع با تهدید نظامی بدون افتادن در دام یک جنگ تمام‌عیار که می‌تواند هم‌زمان هزینه‌زا و موجب اجماع بیشتر جهانی علیه تهران شود. اکنون برای تهران نه انفعال نظامی پذیرفتنی است، نه افتادن در بازی اسرائیل. 

مسیر درست شاید همان حفظ توان بازدارندگی و انتقال هوشمندانه بحران به حیاط‌خلوت رقباست؛ از فشار بر منافع اسرائیل در منطقه تا ایجاد ائتلاف‌های جدید با چین، روسیه و سایر بازیگران خلیج فارس و از جمله کشورهای عرب منطقه!

در چنین شرایطی حتی  اگر دور ششم مذاکرات(نه امروز که در روزهای آتی) هم برگزار شود، دیگر مذاکرات برای لغو تحریم یا تبادل زندانی نیست؛ گفت‌وگویی است در سایه آتش، با ماهیتی امنیتی و شاید بازدارنده. 

ایران اکنون باید با همان دقتی که سامانه‌های پدافندی‌اش موشک‌ها را رهگیری می‌کنند، با دیپلماسی و ابزارهای آن از جمله مذاکره ، گفت و گو و رایزنی و ایجاد جبهه‌های جدید در حول محورهای دیپلماتیک نیز ضربه بزند؛ ضربه‌هایی حساب‌شده، قاطع، و بدون واگذاری ابتکار عمل به دشمن.