محبوبه ولی

«آقای حسین مرعشی، [نماینده کرمان] آمد. می‌خواست بداند که به مجلس می‌روم یا نه؟ گفتم، مایل نیستم به مجلس بروم؛ بررسی بیشتر شود، برای راهکار بهتر. آقای مسیح مهاجری، [مشاور رئیس‌جمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد؛ با اظهار تعجب از اقدام رهبری در تأیید انتخابات تهران، علی‌رغم ابطال شورای نگهبان گفت، ترجیح دارد که شما با جلب موافقت رهبری، به مجلس نروید. 

عصر، محمد [هاشمی]، محسن [هاشمی] و حسین مرعشی، برای مذاکره و مشورت در مورد رفتن به مجلس آمدند. سه راه در پیش داریم: ۱- انصراف ۲- رفتن به مجلس و نامزدی برای ریاست ۳- رفتن به مجلس و نامزد ریاست ‌نشدن؛ بیشتر تمایل به انصراف است، اگر بتوانم. 

شب میهمان رهبری بودم. درباره حضورم در مجلس بحث شد؛ ضمن اینکه معتقدند، حضور من در مجلس مفید است، به خاطر مشکلاتی که برای من دارد، مخالفتی با انصراف از نمایندگی نکردند.»

آنچه آمد، بخشی از خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس ششم است. او که در انتخابات مجلس دوم و سوم به ترتیب با قریب یک میلیون و 900 هزار و یک میلیون و 300 هزار رأی رکورددار کسب آرا در میان رقیبان خود بود و به ریاست هر دوی این مجالس نیز رسید، در انتخابات مجلس ششم، شکست سختی خورد و به رتبه سی‌ام سقوط کرد؛ هرچند که پس از ابطال برخی صندوق‌ها، رتبه بیستم را کسب کرد؛ اما همان نیز اعتبار شخصیتی چون هاشمی که آن روزها عهده‌دار ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود را مخدوش می‌کرد.

نزدیکان و کارگزارانی‌ها او را سرمایه‌ای سیاسی می‌دانستند که نباید تن به این شکست دهد، از این رو اصرارها بر انصراف او بود و درنهایت نیز هاشمی با تایید رهبری از نمایندگی در مجلس ششم انصراف داد. 

مقایسه قالیباف و هاشمی رفسنجانی از اساس بی‌معناست؛ اما در این مورد به‌خصوص بسیاری معتقدند آنچه امروز بر سردار مغبون و مغموم بهارستان می‌رود، همان است که سال‌های پایانی دهه 70 بر آیت‌الله رفت. 

هاشمی رفسنجانی گرچه آن انتخابات را به اصلاح‌طلبان باخت و این چهره‌های اصلاحات بودند که او را در رأی‌آوری پشت سر گذاشتند، اما در سوی دیگر اصولگرایان تندرویی نیز به مجلس راه یافته بودند که انتظار یک هاشمی تضعیف شده را می‎کشیدند تا با او تسویه‌حساب کنند؛ انصراف آیت‌الله اما مجال این تسویه را نداد. 

 باخت با پیراهن شماره چهار

حالا در مجلس دوازدهم، تندروها انتظار یک قالیباف شکست‌خورده را می‌کشند. او رویارویی انتخاباتی را به پایداری‌ها باخت. پایداری‌ها چنان رسوایش کردند که گرچه بنا به ضرورت انتخاباتی دقیقه نود یک وحدت نیم‌بند ترتیب دادند، اما همان پروژه رسوایی، سرهنگ را از صدر نمایندگان منتخب تهران در مجلس یازدهم، به سکوی چهارم در مجلس دوازدهم پرتاب کرد؛ جایی پس از یک مجری تلویزیون!

همین نشان می‌دهد که تا اینجای بازی را او به پایداری‌ها باخته است. خودش می‌گوید اگر بداخلاقی‌های انتخاباتی نبود، نرخ مشارکت در انتخابات متفاوت می‌شد. دخترخانم و آقازاده‌اش با سیسمونی‌گیت و کاناداگیت؛ و اعوان و انصارش با پرونده‌های فساد اما اسباب آنچه بداخلاقی انتخاباتی می‌نامد را فراهم کردند تا مرد شماره یک بهارستان، پیراهن شماره چهار نصیبش شود.

برخی اخبار و شنیده‌ها حاکی از آن است که جریان امنا و شریان قصد دارند محمدباقر قالیباف را به دلیل حواشی پیرامون خانواده‌اش با چالش اعتبارنامه مواجه کرده و او را به سرنوشت تاجگردون دچار کنند

با پایان انتخابات، پس از این، نوبت به میدان دوم رویارویی او و پایداری‎ها رسیده است؛ میدانی که محل منازعه بر سر کرسی سبزرنگ بالای مجلس است.

این کرسی چهارسال به نام قالیباف بود؛ حالا اما توصیه‌ها به او این است که مانند آنچه آیت‌الله 23 سال پیش کرد، او نیز با همین میزان شکست صحنه را ترک کند و بیش از این بر سر اعتبار خود ریسک نکند.

 خط و نشان علیه «کیف‎کش‌ها و رئیس»

به ویژه اینکه پایداری‌ها با یک توپخانه مجهز و مسلح او را هدف گرفته‌ و از هم‌اکنون فاز دوم نبرد سیاسی و تبلیغاتی خود علیه سرهنگ را آغاز کرده‌اند. حمید رسایی، مخالف سرسخت قالیباف که در گردهمایی تبلیغاتی پیش از انتخابات، تلویحا قالیباف را «گردن‌کلفتی» خوانده بود که حاضر نیست از رفتار غلط فرزندش اعلام برائت کند، روز گذشته در حالی که دو پله بالاتر از قالیباف ایستاده و نفر دوم کاندیداهای منتخب تهران است، ویدئوی تازه‌ای منتشر کرده و گفته است پیام کاهش دو سومی آرای کسانی که چهار سال قبل منتخب اول مردم تهران بودند، این است که مردم تغییر می‌خواهند. 

اشاره او مشخصا به محمدباقر قالیباف بازمی‌گردد. چراکه قالیباف از میان 17 نماینده فعلی مجلس که آرایشان در انتخابات مجلس دوازدهم ریزش شدیدی پیدا کرده، رکورددار است. آرای قالیباف از یک میلیون و 265 هزار رأی در انتخابات مجلس یازدهم به 447 هزار و 905 رأی در انتخابات مجلس دوازدهم رسیده و در واقع تا دو سوم کاهش پیدا کرده است. 

رسایی با این اشاره ادامه می‌دهد: «ما چگونه می‌توانیم به مردم تضمین دهیم این تغییر و تحول مورد نظرشان را در مجلس دوازدهم محقق کنیم؟ تغییر هیأت رئیسه مجلس، کمیسیون‌های مجلس و مراکز اصلی مجلس.»

او همچنین تاکید کرده: «نمی‌گذاریم کیف‌کش‌ها رشد کنند.» تعبیر کیف‌کش‌ها نیز مستقیما به آن بخش از مجلسی‌های نزدیک به قالیباف می‌چسبد که به واسطه این نزدیکی در مجلس پست می‌گیرند یا به هیأت رئیسه راه پیدا کرده‌اند. 

این اظهارات به تعبیری اعلان جنگ رسمی است بر سر کرسی‌های بالای مجلس. 

بخت اصلی سرهنگ اما در بیرون مجلس است. همان پشتوانه‌ای که او را تا امروز علی‌رغم تمام پرونده‌ها و رسوایی‌هایی که برایش به بار آمده، از حساب‌کشی محفوظ نگه داشته، می‌تواند قبای ریاست را نیز برای چهار سال دیگر بر تن او بپوشاند

خواب تندروها برای اعتبارنامه سرهنگ 

در این وضعیت برخی معتقدند که قالیباف نبرد دوم را هم خواهد باخت و این پایان ریاستش بر مجلس خواهد بود. حسین کنعانی‌مقدم، فعال سیاسی اصولگرا در این باره به «دیده‌بان ایران» گفته است: «به دلیل عملکرد قالیباف و رقبای تندرویی که در مجلس داشته و تخریب‌هایی که روزهای آخر در فضای عمومی به حق یا ناحق علیه قالیباف شده، آرای او ریزش پیدا کرده و حتی پیش‌بینی من این است که آقای قالیباف رئیس مجلس نخواهد شد.»

او معتقد است که رئیس مجلس بعدی از بین پایداری‌هاست.

با این پیش‌بینی‌ها، عبدالرضا داوری که در جریان انتخابات مجلس دوازدهم از قالیباف حمایت می‌کرد، طی توئیتی نوشت که برخی منابع نزدیک به محمدباقر قالیباف، از احتمال انصراف وی از حضور در مجلس دوازدهم خبر می‌دهند. 

سیدمحمود رضوی، مشاور قالیباف اما بلافاصله ذیل توئیت داوری شنیده‌های او را تکذیب کرد و مدعی شد که «این خبر شایعه‌سازی و عملیات روانی کسانی است که از شکست پروژه ترور شخصیتی و حذف آقای دکتر قالیباف از مجلس دوازدهم عصبانی هستند.»

بدین ترتیب، مشاور سردار یا به واقع و یا برای تضعیف روحیه رقیب تاکید کرد که «دکتر» قصد انصراف از مجلس بعدی را ندارد. 

شنیده‌های دیگر اما حکایت از آن دارند که رقبای سرهنگ در صورت عدم انصراف وی نیز برایش خوابی دیده‌اند. سایت «بامداد نو» دیروز به همین شنیده‌ها و اخبار غیررسمی اشاره کرد و نوشت که «جریان امنا و شریان قصد دارند محمدباقر قالیباف را به دلیل حواشی پیرامون خانواده‌اش با چالش اعتبارنامه مواجه کرده و او را به سرنوشت تاجگردون دچار کنند.»

در ابتدای مجلس یازدهم گروهی از نمایندگان اصولگرا با طرح اتهامات فساد اقتصادی علیه غلامرضا تاجگردون، منتخب گچساران، اعتبارنامه او را رد کرده و او از ادامه کار در مجلس بازماند.

 همه شانس‌های قالیباف

در این میان اما گروه دیگری معتقدند که با تمام دست‌اندازها بر سر راه سرهنگ، او به واسطه قدرت لابی‌گری‌اش، هنوز هم شانس ریاست بر پارلمان را دارد و از این رو راه هاشمی رفسنجانی را نخواهد رفت.

محمد مهاجری در این باره به نامه‌نیوز گفته است: «آقای قالیباف قطعا با دخالت‌های بیرونی رئیس مجلس خواهد شد، چون در مجلس یازدهم حتی کسی در تراز آقای قالیباف وجود ندارد. گرچه شخص آقای قالیباف به لحاظ سطح سیاسی، شخصیتی درجه ۳ است، اما خرمندترین فرد در مجلس دوازدهم محسوب می‌شود. البته کرسی ریاست او پایه‌های متزلزل خواهد داشت و مجبور است حرف تندرو‌ها را گوش کند.»

احمدزیدآبادی نیز در همین رابطه در ایکس نوشته است: «برخی ناظران کار محمدباقر قالیباف را به دلیل ناکامی فهرستش در تهران تمام‌شده می‌دانند. به نظرم این داوری زودهنگامی است. شاید کار اصلی او تازه شروع شده باشد! برای ریاست مجلس دوازدهم شانس نخست همچنان با اوست. فقط مجبور است دوستان و متحدان تازه‌ای در مجلس برای خود دست و پا کند و با متحدان قبلی به هم بزند.»

یکی از این متحدان تازه ممکن است اصلاح‌طلبانی باشند که 15 درصد کرسی‌های مجلس را کسب کرده‌اند و از آن جایی که غوغاسالاران تندرو را به قالیباف ترجیح می‌‌دهند می‌توانند یکی از پایگاه‌های رأی او برای حفظ کرسی ریاست باشند. 

بخت اصلی قالیباف اما در بیرون مجلس است. او با وجود تمام پرونده‌ها و رسوایی‌هایی که برایش به بار آمد، نه تنها هیچگاه مورد سوال قرار نگرفته، بلکه بدون هیچ پرسش و پاسخی تایید صلاحیت شد. همان پشتوانه‌ای که او را تا امروز از حساب‌کشی محفوظ نگه داشته، می‌تواند قبای ریاست را نیز برای چهار سال دیگر بر تن او بپوشاند.