عضو جبهه اصلاحات با اشاره به وضعیت تحزب در ایران گفت: تا یک حزب در ایران منشأ اثر می‌شود به دنبال راه‌هایی می‌گردند که به آن تفهیم کنند،‌ از یک حدی نباید بالاتر بیاید. درواقع در دنیا حزب مجرای ورود به قدرت است، اما در ایران مجرای ورود به اوین است.

علی باقری در گفت‌وگو با ایلنا افزود: ما در نظام جمهوری اسلامی حزب را به رسمیت شناختیم. انتخابات را هم به رسمیت شناختیم. اما رابطه این دو را از وسط جدا کردیم. یعنی در همه جای دنیا حزب تشکیل می‌شود تا قدرت را کسب کند، نظام انتخاباتی که مجرای رسیدن به قدرت است بند نافش از حزب جدا است. یعنی انتخابات ما فردی است نه حزبی. ۴۴ سال است که ما در این کشور انتخابات برگزار می‌کنیم، حزب هم داریم اما حزب در انتخابات کاره‌ای نیست. بخش‌هایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید.

مدیریت جدید جبهه تأکیدش بیشتر، روی گرایش‌های جامعه‌محور است

با توجه به تغییرات به وجود آمده در جبهه اصلاحات آیا قرار است شاهد کنشگری جدیدی از سوی جبهه اصلاحات باشیم؟‌

‌ تغییراتی که در ترکیب هیأت‌رئیسه جبهه رخ داد، الزما نباید به دنبال مفهوم یا دلیل سیاسی برای آن بود. یعنی اگر آقای نبوی متقاعد می‌شدند که همچنان به عنوان رئیس جبهه اصلاحات حضور داشته باشند، گمانم این است که اتفاقی در جبهه نمی‌افتاد و ایشان همچنان با رای بالا رئیس جبهه باقی می‌ماندند و در ترکیب سایر هیئت رئیسه هم تغییر چندانی اتفاق نمی‌افتاد. یعنی بخشی از این تغییر وابسته به تصمیم شخصی بود که آقای نبوی گرفتند و البته دلایلی هم برای این تصمیم‌شان داشتند.

اما بخش دیگری از تغییر همان‌طور که جامعه و فعالان سیاسی این درک را دارند، معطوف به تفاوت نگاه‌هایی است که می‌شود سراغ گرفت. در مجموعه بزرگ اصلاح‌طلب‌ها که یک طیف هستند، در درون این جبهه بزرگ گرایش‌های متفاوتی هم وجود دارد که در سطح راهبرد و هم در سطح برنامه تفاوت‌های نگرشی با هم دارند و این در هیأت‌رئیسه جدید جبهه اصلاحات هم غیرقابل کتمان است. علیرغم اشتراکاتی که در نوع نگاه اصلاح‌طلبان و جناب آقای نبوی در بازه اصلاح‌طلبی با بقیه اصلاح‌طلب‌ها دارد، قاعدتا تفاوت‌هایی هم بین نگاه، راهبرد و برنامه‌های اصلاح‌طلبانه آقای نبوی با سرکار خانم منصوری و کسانی که همانند ایشان فکر می‌کنند دارد. اینکه در عمل منتهی به چه تغییراتی می‌شود و آیا تغییراتی در رفتار جبهه اصلاحات خواهد شد، به نظر باید کمی صبر کرد و در عمل دید. در حد گفت‌وگو و حرف به نظر می‌رسد، مدیریت جدیدی که در جبهه حضور دارد، تأکیدشان بیشتر، روی گرایش‌های جامعه‌محور است. یعنی پرداختن بیشتر به جامعه و رفتن در دل جامعه خواهد بود. این در حد شعار و حرف است و حالا باید ببینیم عملا چه تغییراتی خواهد کرد. فکر می‌کنم مقداری باید صبر کرد، چون آن تفکر حاکم بر مدیریت دوره گذشته جبهه اصلاحات، هیچ‌وقت گرایش جامعه‌محوری را نفی نمی‌کرد یعنی با جامعه و راهبردهای جامعه‌محوری اتصال داشت و در آنجا مقابل نگاه به انتخابات و صندوق رأی نمی‌ایستاد. یعنی دو راهبردی بود که در کنار هم قابل پیگیری است. بنابراین باید صبر کرد و دید آیا تفاوتی در این مشی به وقوع خواهد پیوست یا خیر.

مؤلفه اصلی برای تصمیم جبهه در انتخابات پیش‌رو به رویکرد حاکمیت بستگی دارد

برخی معتقدند رویکرد جامعه‌محوری در نهایت به عدم حضور در انتخابات منجر خواهد شد، تحلیل شما چیست؟

بله، من وجود این گرایشات در جبهه را تأیید می‌کنم و آن بازتابی هم که در کف خیابان و بازار سیاست درباره این تغییرات و تعابیری که شکل گرفت را شنیده‌ام. اما فکر می‌کنم نتیجه این فرآیند، بیش از آنکه ترکیب هیأت‌رئیسه جبهه در انتخابات آتی چه رویکردی انتخاب می‌کند، بیشتر بستگی به این خواهد داشت که حاکمیت چه رفتاری درخصوص انتخابات آینده در پیش بگیرد. یعنی اگر یک رفتار انقباضی باشد و درب همچنان بر پاشنه‌ای بچرخد که در این چند سال و چند ماه گذشته چرخیده، فکر می‌کنم حتی با حضور یک هیأت‌رئیسه با گرایش دیگر در جبهه اصلاحات، اینکه پیش‌بینی کنیم که جبهه به نقطه‌ای برسد تا در انتخابات حضور خیلی جدی داشته باشد، ضعیف است. کما اینکه اگر در چند ماه آینده شرایط جامعه و بستر سیاسی جریان انتخابات به گونه‌ای تغییر کند که به نفع مشارکت سیاسی آحاد مردم باشد، حتی با همین هیأت‌رئیسه منتخب جبهه هم می‌توان انتظار داشت تا رفتار مشارکت‌جویانه‌ای داشته باشد. بنابراین می‌خواهم بگویم، مؤلفه اصلی برای تصمیم جبهه در انتخابات پیش‌رو به شرایط سیاسی جامعه و رویکردی که حاکمیت برای ایجاد بستر برگزاری انتخابات فراهم می‌کند، بستگی دارد.

صرف‌نظر از یکسری اظهارنظرهای مقامات کشور، نشانه امیدوارکننده‌ای در مورد انتخابات نمی‌بینیم

شما روند مشارکت جویانه‌ای از حاکمیت دیدید که بخواهد فضا را باز کرده و اجازه حضور سلایق مختلف در انتخابات را بدهد؟

خودم شخصا گرایش و تمایلم این است که این اتفاق بیفتد، چون این روند را به نفع منافع ملی کشور می‌دانم. یعنی در برگزاری انتخابات آزاد و فراگیر با مشارکت هرچه بیشتر فعالین سیاسی مختلف در کشور، بیش از آنکه نگاه جریانی و حزبی به آن داشته باشم، به عنوان یک مؤلفه برای تأمین منافع ملی و ایجاد قدرت برای کشور و مردم نگاه می‌کنم. چون گرایش من به این سمت است، یک مقدار برایم سخت است که بخواهم پیش‌بینی ناامیدانه داشته باشم. اما علیرغم این ناچارم به عنوان یک فرد سیاسی با کمال تأسف عرض کنم تا اواسط مرداد ماه ۱۴۰۲ که در خدمت شما هستیم، صرف‌نظر از یکسری اظهارنظرهای کلی خوشبینانه از سوی برخی مقامات کشور، ما نشانه و آثار امیدوارکننده‌ای در عمل نمی‌بینیم که ما را به انتخاباتی که قرار است ۷ ماه آینده در کشور برگزار شود، خوشبین کند.

وضعیت حکمرانی امروز در کشور را محصول دو انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ می‌دانم

‌ عواقب حذف جریان‌های سیاسی از عرصه رقابت‌های انتخاباتی و قدرت چیست. مشارکت حداقلی و میدان ندادن به رقیب آن هم به نفع یک جریان سیاسی و یکدست کردن حاکمیت چه آسیب‌هایی برای نظام به همراه خواهد داشت؟

این مسیر، به هیچ وضعیت خوب و امیدوارکننده‌ای برای کلیت کشور و مردم منجر نخواهد شد. کما اینکه تاکنون نبوده است. ما اگر در شرایط فعلی به وضعیت کیفیت حکمرانی کشور نگاه کنیم، فارغ از آنکه کدام جریان سیاسی، حکمرانی را در کشور برعهده دارد، واقعیت‌های عریانی در کف بازار جامعه وجود دارد که این واقعیت‌ها جز از طرف آدم‌هایی بر مبنای گرایش سیاسی خود که خیلی فانتزی فکر می‌کنند، قضاوت دیگری درخصوص شرایط موجود نمی‌توان کرد، شرایط موجود حکمرانی در کشور به لحاظ وضعیت کشور، وضعیت مردم در حوزه‌های مختلف به ویژه در میزان امید به آینده که در جامعه از بین رفته، به شدت وخیم است. این‌ها حاصل نگاه ما به موضوع حکمرانی در کشور و موضوع چگونگی آرایش مطلوب فضای سیاسی کشور است. یعنی وضعیت حکمرانی امروز در کشور را من محصول دو انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ می‌دانم.

این وضعیت، محصول دو انتخابات گذشته بوده و غیرقابل کتمان است. یعنی مجلس و دولت برکشیده شده از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ دستپختش این است. اگر خوب بود مال آنها و اگر دستاوردهای آن بد و نامطلوب بود، باز هم برای آن‌هاست. به هرحال ما اعم از حاکمیت، اصلاح‌طلب‌ها و کلیه آحاد جامعه اگر معتقد هستیم شرایط فعلی شرایط خوبی است و کشور را از بحران خارج کرده و وضعیت خوبی برای ملت رقم زده با همین فرمان به جلو می‌رویم. امروز نمی‌خواهیم انگشت اتهام را به سمت کسی بگیریم چون گذشته مربوط به گذشته است. اگر فکر می‌کنیم شرایط فعلی نیازمند تحول و تغییر آن هم به نفع خوب شدن حال مردم و کشور است، پس بنابراین در این مقدمات باید تغییراتی حاصل شود.