نسرین هزاره مقدم

هشتم مرداد سال ۹۹ «ابراهیم عرب‌زاده» از کارگران پیمانکاری شرکت تهران جنوب (تاسیسات مخازن و ذخیره‌سازی بندر ماهشهر) بر اثر شدت گرما دچار گرمازدگی شد و جان خود را از دست داد. طبق گفته مسئولان محلی شبکه بهداشت و درمان، این کارگر قبل از رسیدن آمبولانس جان باخته بود، در روزهایی که دمای بندر ماهشهر بالای ۵۰ درجه بود.

سال قبل و سال‌های قبل‌تر نیز دقیقاً در همین تیر و مرداد، این اتفاق تلخ تکرار شده بود. دما در جنوب داغ به نقطه ذوب می‌رسید. بسیاری از پای کولر گازی‌‌ها و دستگاه‌های تهویه در خانه‌ها و ادارات تکان نخوردند، تردد عابران پیاده در استان‌های جنوبی در طول روز به کمترین میزان رسید و خاک بوی داغی و تب گرفت اما کارگران همچنان سر کار رفتند. زیر هرم داغ خورشید، از خانه بیرون آمدند، لباس‌های سنگین کار را پوشیدند و در پروژه‌های فضای باز حاضری زدند و این چنین بود که هر سال کارگران در تابستان‌های تفتیده جنوب دچار گرمازدگی شدند و هر سال اخبار مرگ ناشی از گرمازدگی تکرار شد.

یک سال و چند روز قبل از مرگ «عرب‌زاده» قرعه فال به نام یک کارگر بوشهری افتاد. بیست و نهم تیر ماه ۹۸ «موسی رضایی» کارگر پیمانکاری فاز ۴ و ۵ پارس جنوبی بر اثر گرمازدگی جان خود را از دست داد. رضایی در حال کار دچار گرمازدگی شد و در حالی از پالایشگاه به همراه پزشک به بیمارستان منتقل شد که دیگر بدون علایم حیاتی بود.

این سیاهه مرگ همین‌جا متوقف نمی‌شود. مرگ کارگران در اثر گرمازدگی در سال‌های پیش‌تر بازهم در رسانه‌ها خبرساز شده است. برای نمونه در تابستان ۹۶، گرمازدگی در دو هفته متوالی، جان دو کارگر را در استان خوزستان گرفت. در آخرین مورد، یک کارگر ۵۵ ساله کارخانه آلومینیوم‌سازی مسجدسلیمان در ساعت چهار بعدازظهرِ یک شنبه بسیار داغ، در هنگام کارکردن در اوج گرما به علت توقف عملکرد قلب و ریه جان خود را از دست داد. پیش از آن نیز یک کارگر ۳۱ ساله در ساعت چهار بعدازظهر ۱۹ تیر ماه بر اثر گرمازدگی در محل کوره‌های آجرپزی در کوت‌عبدالله شهرستان کارون فوت کرد.

شیفت‌های طولانی زیر آفتاب داغ

مرداد ماه 99 و بعد از مرگ عرب‌زاده، فرماندار ماهشهر از یک واقعیت تلخ پرده برداشت: «شرکت پیمانکاری بی‌توجه به مقررات و در میانه بحران کرونا، شیفت‌های کاری ۱۲ ساعته زیر آفتاب داغ تابستان جنوب ایران را تا پس از انتشار خبر مرگ عرب‌زاده کاهش نداده بود».

شیفت‌های کاری طولانی زیر آفتاب داغ جنوب، محدود به یک شرکت پیمانکاری خاص نیست. چرخ‌های صنعت هرگز از گردش نمی‌ایستد. از زمانی که سنگ‌بنای اولین پالایشگاه نفتی در سال‌های پیش از ۱۳۱۰ گذاشته شد، صنایع نفت و گاز جنوب بدون وقفه کار کرده‌اند. پمپاژ نفت و مشتقات آن، همیشه برقرار بوده و هر روز خدا، از فلرها دود سیاه به آسمان رفته اما در دهه‌های اخیر وقتی پای پیمانکاران به صنایع نفت و گاز باز شد و در تمام پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها، حتی در حفاری‌ها و دکل‌های نفتی ریشه دواندند، وضع کارگران رو به وخامت گذاشت. مدیران همیشه پشت میز نشسته‌اند و پیشرفت پروژه‌ها را از پشت مانیتورها رصد کردند اما کارگران مرد میدان‌اند، باید در میدان باشند، همیشه جلودار صف و مستعد هزینه دادن؛ هزینه‌های سنگینی که گرمازدگی یکی از آنهاست.

شرایط کار در گرما

اما شرایط کار در گرما چگونه است و آیا شیفت‌های 12ساعته در گرمای ۵۰ درجه یا بیشتر قانونی‌ست؟ نظارت بر کار سخت و میدانی در تابستان، تابع چه مکانیسمی‌ست و قانون در این رابطه چه می‌گوید؟ «شهرام غریب» کارشناس ارشد ایمنی و بهداشت کار می‌گوید: وقتی دمای معمول بدن که نرمال آن بین ۳۶ تا ۳۷.۵ درجه است، بالا برود، بدن شروع به واکنش می‌کند اما وقتی گرما بیش از حد باشد، واکنش طبیعی بدن قادر به کنترل آن نیست و شخص به سمت گرمازدگی می‌رود. در گرمازدگی، چند مساله مطرح است. یکی گرمازدگی ناگهانی است که شخص به دلیل ناتوانی سیستم اعصاب مرکزی، ناگهان بیهوش می‌شود. دمای بدن به بالای ۴۱ درجه می‌رسد و ممکن است اعضا و جوارح اصلی مانند کبد و کلیه‌ها آسیب جدی ببینند. بحث دوم، «ضعف گرمایی» است که همان سردرد و حالت تهوع و بیحالی و تشنگی است که خوشبختانه با رسیدگی فوری قابل حل است و منجر به بیهوشی و مرگ نمی‌شود. عوارض جزئی دیگری هم هست مثل جوش‌های قرمزرنگ روی بخش‌هایی از بدن.

در دهه‌های اخیر وقتی پای پیمانکاران به صنایع نفت و گاز باز شد و در تمام پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها، حتی در حفاری‌ها و دکل‌های نفتی ریشه دواندند، وضع کارگران رو به وخامت گذاشت

به گفته وی، بیهوشی ناشی از گرما، معمولاً برای افرادی پیش می‌آید که تطابق با محیط پیدا نکرده‌اند. برای افراد بالای ۴۰ سال میزان تطابق با گرما به تدریج کم می‌شود و افراد بالای ۶۰ سال، با گرما عدم تطابق کامل دارند بنابراین توجه به سن کارگر و میزان تطابق جسمی او بسیار اهمیت دارد.

اما چگونه می‌توان از گرمازدگی کارگران و مرگ ناشی از گرمای شدید جلوگیری کرد؟ غریب به یک‌سری عوامل اصلی اشاره می‌کند و می‌گوید: فقدان تطابق بسیار مهم است. شخص به محیط کار بسیار گرم، بدون آموزش و به یک‌باره وارد می‌شود بدون اینکه شرایط پزشکی و وضعیت جسمانی او را در نظر بگیرند یا توانایی بدنی او را معیار قرار دهند. طبیعی است که این فرد به سادگی دچار گرمازدگی و عواقب آن می‌شود، بنابراین پیشینه و سوابق پزشکی افراد باید به دقت کنترل شود. شرایط کار در گرما باید با توجه به سوابق و توانایی‌های فرد، تعدیل شود. مثلاً مدت زمان بودن در معرض گرما با توجه به همین شرایط تعیین شود. مساله بعدی توجه به دستورات و آیین‌نامه‌های حفاظت فنی است. کارگری را فرض کنید که در جنوب زیر تابش مستقیم خورشید کار می‌کند، ابزار و ادوات کار هم به شدت گرم شده‌اند و حتی ممکن است گرمای ناشی از فرایند تولید هم داشته باشیم. خب این شخص به شدت در معرض گرمازدگی و آسیب است.

بایدهای قانونی البته بسیار است. غریب به بازدیدهای منظم بازرسان در حین کار، ممنوعیت تنها کار کردن در تابستان و همچنین جلوگیری از شیفت‌های طولانی کار زیر تابش آفتاب، به عنوان نمونه‌هایی از این الزامات اشاره می‌کند و تاکید می‌کند: گرمازدگی قابل اجتناب است. اگر تمهیدات کافی بیندیشند و به کار ببندند، اگر صرفاً به سود بیشتر و بیشتر فکر نکنند، گرمازدگی و مرگ کارگران حتماً به صفر می‌رسد.

گرمازدگی قابل اجتناب است. اگر تمهیدات کافی بیندیشند و به کار ببندند، اگر صرفاً به سود بیشتر و بیشتر فکر نکنند، گرمازدگی و مرگ کارگران حتماً به صفر می‌رسد

امتناع از کار در شرایط پرخطر

بدون تردید کارگران حقوق قانونی مشخصی دارند؛ حقوقی که شرط برخورداری از آنها، داشتن حداقلی از امنیت شغلی و قدرت چانه‌زنی است. در ماده ۹۴ قانون کار دیده شده که کارگر می‌تواند از کار پرخطر امتناع کند. کارگر اگر متوجه شرایط پرخطر شود باید به مسئول مستقیم خود اطلاع دهد و از انجام کار خودداری کند. کار کردن زیر هرم داغ آفتاب جنوب، وقتی حس می‌کنی آب بدنت خشک شده و چشمانت تار می‌بیند، مصداق روشن کار کردن در شرایط پرخطر است و کارگر این حق را دارد که از ایستادن زیر تابش آفتاب و عرق ریختن خودداری کند. براساس نص روشن قانون، کارگر این حق را دارد اما اگر یک کارگر پیمانکاری و قرارداد موقت باشی، این امتناع می‌تواند نقطه پایان کار کردن و ختم نان درآوردن باشد و فرقی هم نمی‌کند کجا باشی، بندر ماهشهر یا کنگان یا بوشهر. ابراهیم عرب‌زاده و موسی رضایی هم لابد تمام شدن آب بدن و گرمای جانکاه را فهمیده بودند اما...