زهرا   معرفت

اواخر اردیبهشت ماه امسال «کاظم اسماعیلی قله‌زو» کارگر شاغل در معدن زغال‌سنگ طزره، حین رانندگی با یک دستگاه خودرو نیسان به دره سقوط کرد و جان باخت. به گفته همکارانش تنها ۴ ماه تا بازنشستگی این کارگر باقی مانده بود.

کاظم اسماعیلی بعد از ۲۲ سال کار سخت و در حالی‌که به دلیل مشکلات تنفسی ناشی از کار، بنا به دستور پزشک از ادامه کار در واحد استخراج تونل منع شده بود و آخرین سال‌های اشتغال خود را به عنوان راننده در معدن می‌گذراند، نتوانست به دوران بازنشستگی برسد. او درست چند ماه قبل از آنکه برای همیشه از این کار سخت و به معنای واقعی کلمه زیان‌آور رها شود و زمانی که قرار بود ثمره سال‌ها کارش در معدن را ببیند و صبح‌های خود را به جای گذراندن در دالان‌های تنگ و تاریک معدن در کنار خانواده‌اش سپری کند، بر اثر حادثه ناشی از کار، جان باخت و این دردناک‌ترین اتفاقی بود که می‌توانست برای وی و خانواده او بیفتد.

جدا از تبعات روحی ناشی از این مرگ دردناک و این ناکامی برای خانواده کارگر، فوت این دست از کارگران، آن هم پیش از رسیدن به موعد بازنشستگی، مشکلات دیگری هم برای خانواده آنها ایجاد می‌کند؛ تأمین اجتماعی سوابق این کارگران متوفی را برای برقراری مستمری بازماندگان آنها به صورت عادی رد می‌کند. یعنی کارگری که قرار بود بعد از ۲۲ سال کار در مشاغل سخت و زیان‌آور بازنشسته شود، حالا خانواده او بعد از فوتش تنها حقوق ۲۲ روز در ماه را دریافت می‌کنند.

سازمان تأمین اجتماعی نه تنها مستمری بازماندگان این کارگران متوفی، بلکه مستمری کارگران سخت و زیان‌آوری که مشمول ازکارافتادگی کلی می‌شوند را نیز عادی رد می‌کند. تصور کنید کارگری بعد از سال‌ها کار سخت، چند ماه یا چند سال مانده به پایان دوران اشتغالش، دچار ازکارافتادگی کلی شود. مستمری او بعد از خانه‌نشین شدن و در حالی که حالا نیاز بیشتری به بهره‌مندی از ثمره سال‌ها کار سخت خود را دارد، به صورت عادی محاسبه و تمام آن سال‌ها کار سخت نادیده گرفته می‌شود.

فوت کارگران مشاغل سخت پیش از رسیدن به موعد بازنشستگی، مشکلاتی برای خانواده آنها ایجاد می‌کند چون تأمین اجتماعی سوابق این کارگران متوفی را برای برقراری مستمری بازماندگان آنها به صورت عادی رد می‌کند

«محسن باقری» عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران در این خصوص می‌گوید: اگر بعد از فوت کارگر یا ازکارافتادگی کلی او درخواست بازنشستگی از جانب خانواده داده شود، تأمین اجتماعی براساس سوابق عادی مستمری را محاسبه و آن را برقرار می‌کند. در واقع نظر سازمان تامین اجتماعی این است که قوانین مربوط به سخت و زیان‌آور بودن شغل صرفا برای کارگران شاغل و مربوط به بازنشستگی است و بازماندگان و کارگران ازکارافتاده کلی از آن بهره‌مند نمی‌شوند.

اما آیا این رأی سازمان تأمین اجتماعی غیرقابل اعتراض است؟ باقری برای پاسخ به این سوال به قانون استفساریه ۲۹/۶/۱۳۹۰ مجلس اشاره می‌کند و می‌گوید: برابر با این قانون، سابقه پرداخت حق بیمه در کارهای سخت و زیان‌آور به هر میزان، قبل یا بعد از اشتغال در مشاغل عادی به ازای هر سال سابقه، یک و نیم سال محاسبه خواهد شد. در این استفساریه، مجلس بازماندگان و ازکارافتادگان کلی را از مشمولیت این قانون جدا نکرده و بیان کرده که در هر صورت سوابق سخت زیان‌آور هر یک سال به میزان یک سال و نیم محاسبه می‌شود.

باقری ادامه می‌دهد: پس با توجه به این استفساریه، پاسخ سوال منفی است و بازماندگان و ازکارافتادگان می‌توانند بابت رأی سازمان تأمین اجتماعی و بعد از برقراری مستمری به دیوان عدالت اداری شکایت کنند.

به گفته عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان تهران، سازمان تأمین اجتماعی در حالت عادی به قانون استفساریه عمل نمی‌کند و مستمری‌بگیر برای بهره‌مندی از مزایای قانون سخت و زیان‌آور حتما باید شکایت کند و از دیوان رأی بگیرد.

حذف محاسبه سختی کار برای ازکارافتادگان کلی و بازماندگان و وادار کردن آنها به پیمودن مسیری سخت و طولانی برای برقراری آنچه متعلق به خودشان است، نه در چارچوب قانون است، نه عدالت و نه انصاف

دیوان هم در نهایت رأی را به نفع بازماندگان و ازکارافتادگان صادر می‌کند اما مشکل این است که این یک پروسه بسیار طولانی است. باقری می‌گوید: از زمانی که بازمانده و ازکارافتاده برای محاسبه سختی کارش به دیوان عدالت اداری مراجعه می‌کند، ۴ الی ۵ سال طول می‌کشد تا شکایت او به نتیجه برسد. این افراد باید دو سال در دیوان عدالت اداری رفت و آمد کنند تا در نهایت رأی بگیرند. ضمن اینکه سازمان تأمین اجتماعی هم در این مدت سنگ‌اندازی می‌کند و ممکن است به رأی اعتراض کند و مجموع اینها باعث طولانی شدن این پروسه می‌شود.

این فعال کارگری می‌گوید: اگرچه سرعت رسیدگی به پرونده در دیوان عدالت اداری نسبت به سال‌های قبل افزایش پیدا کرده اما با این وجود، باز امکان ندارد فرد زیر سه سال به نتیجه برسد. طرف تا رأی دیوان و بعد اجرائیه دادگستری را بگیرد، زمان می‌برد و بعد هم این رأی در اداره کل بررسی می‌شود و به شعبه ارجاع داده می‌شود. این ارجاعات از شعبه‌ای که فرد حقوق دریافت می‌کند به شعبه‌ای که مستمری را برقرار کرده ادامه پیدا می‌کند و مجددا بررسی می‌‎شود تا فرد معوقات را بگیرد و بعد سختی کار اعمال شود.

عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار تهران به موردی اشاره می‌کند که بعد از ۵ سال رفت و آمد به دیوان بالاخره موفق به گرفتن رأی برای برقراری و محاسبه سختی کار همسر ازکارافتاده خود شده بود: این خانم بعد از ۵ سال دوندگی و با پیگیری‌های بسیار بالاخره رأی گرفت که متأسفانه بعد از آن هم همسرشان فوت کرد.

باقری می‌گوید: دیوان باید سازمان را مکلف کند که از همان ابتدا، مستمری بازماندگان و ازکارفتادگان مشاغل سخت و زیان‌آور را براساس استفساریه مجلس صادر کند. در حال حاضر این رأی به صورت موردی از طرف دیوان عدالت اداری صادر می‌شود و باید این سختی را از روی دوش کسانی که سال‌ها کار سخت کرده‌اند و بازمانده‌های آنها برداشت.

فشار بر کارگران برای جبران بحران منابع - مصارف

بحران جدی منابع و مصارف در سازمان تأمین اجتماعی سبب شده که این صندوق به طرق مختلف به دنبال کاهش مصارف خود باشد. سازمان تامین اجتماعی در طول این سال‌ها به تدریج و تا جایی که توانسته، تعهدات خود را به بیمه‌شدگان کاهش داده است. مقاومت در برابر محاسبه سختی کار در برقراری مستمری بازماندگان و ازکارافتادگان کلی را نیز باید در همین چارچوب دید. اما مسأله این است که هزینه بحران این صندوق را نباید از جیب کارگرانی پرداخت کرد که سال‌ها کار سخت کرده‌اند. حذف محاسبه سختی کار برای ازکارافتادگان کلی و بازماندگان و وادار کردن آنها به پیمودن مسیری سخت و طولانی برای برقراری آنچه متعلق به خودشان است، نه در چارچوب قانون است، نه عدالت و نه انصاف.