عباس شیری، رئیس کانون  انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی قم

نحوه تعیین حداقل دستمزد در سال‌های گذشته به شکلی بوده که متاسفانه میزان حقوق کارگران در کارخانه‌ها و بنگاهای اقتصادی به شدت پایین آمده است. بی‌توجهی به نرخ تورم واقعی در سفره‌های زندگی مردم و نیز سبد معیشت حداقلی برای امرار معاش، عوامل اصلی عقب‌ماندگی دستمزد کارگران در برابر هزینه‌های زندگی بوده است.

معتقدم عدم کفایت و پاسخگویی حقوق‌های مصوب شورای عالی کار با هزینه‌های روزمره زندگی در شرایط گرانی لجام‌گسیخته باعث شده است که یکسری قید کار رسمی در کشور را برنند و همچنین برخی از کارگران نیز از کارخانه‌ها استعفا داده و به سمت کارهایی بروند که درآمد بیشتری داشته باشد.

برای مثال ما امروزه بسیاری از کارگران شاغل در کارخانه‌ها و بنگاهای اقتصادی را می‌بینیم که از شغل قبلی خود استعفا داده و به سمت کارهای ساختمانی جذب شده‌اند چون امروزه حقوق یک کارگر ساده ساختمانی ۲۵۰هزار تومان است که اگر این کارگر ۳۰ روز ماه را کار داشته باشد، هفت میلیون و 500هزار تومان دریافت می‌کند، در حالی‌که همین کارگر در یک کارخانه چهار میلیون تومان هم نمی‌گیرد.

البته شرایط کاری کارگران ساختمانی نیز با گذشته تفاوت کرده است. در گذشته یک کارگر ساختمانی از ساعت ۷ صبح مشغول به کار می‌شد و تا غروب آفتاب باید کار می‌کرد اما این روزها کارگران ساختمانی نیز بیش از ۸ ساعت کار نمی‌کنند.

به عنوان یک فعال صنفی در انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی هم می‌بینم که اگر فردی قدرت یادگیری معمولی داشته باشد، به سادگی و در مدت کوتاهی می‌تواند در یکی از حرفه‌های ساختمانی استادکار شود. این روزها هم یک استاد کار بنا، گچ‌کار، نماکار یا متخصص در دیگر بخش‌های ساختمانی، روزانه حداقل ۵۰۰هزار تومان دستمزد می‌گیرد، بنابراین اگر یک کارگر از کارخانه استعفا دهد و بتواند در مدت شش ماه استاد کار شود به سادگی چندین برابر کارگری در کارخانه درآمد خواهد داشت.

تمامی این اتفاقات ناشی از دستمزدهای پایین و عملکردهای غلط بسیاری از کارفرمایان در پرداخت نکردن مزایاهای کارگران است. وقتی کارفرما به بهانه‌های مختلف حقوق کارگر را کم می‌کند، مزایایی همچون سرویس یا وعده ناهار را به کارگران نمی‌دهد و به هر بهانه از پرداخت بخشی از دستمزد و حقوق کارگران طفره می‌رود، دیگر رغبتی برای کار در کارخانه‌ها وجود نخواهد داشت. ضمن اینکه ادبیات و رفتاری که بسیاری از کارفرمایان کارخانه‌ها در مقابل کارگران به کار می‌برند، دلیل این جابه‌جایی نیروی کار است. چه دلیلی دارد که یک کارگر تحقیر کارفرما را بپذیرد و بخواهد همچنان با حداقل حقوق چهار میلیون تومان و بدون مزایای قانونی کار کند؟

در مجموع باید گفت وقتی کارگر حقوق مناسبی دریافت نمی‌کند، از دریافت مزایای قانونی محروم است، اجازه داشتن تشکل و فعالیت صنفی را ندارد و با رفتار نامناسب کارفرمایان در بسیاری از موارد روبه‌رو می‌شود، بنابراین انگیزه‌ای برای ادامه کار نمی‌بیند، در نتیجه شغل‌های خدماتی همچون پیک موتوری و رانندگی اسنپ و سایر تاکسی‌های اینترنتی و حتی دست‌فروشی جذابیت بیشتری پیدا می‌کند.

در جمع‌بندی این موضوعات باید گفت که سبد معیشت چند وقت پیش ۹ میلیون تومان اعلام شد. پس اگر می‌خواهند کارگران دوباره به کارخانه‌ها بازگردند و تحمل سختی‌ها و رویکردهای نامناسب بسیاری از کارفرمایان را داشته باشند، بهتر است دستمزدی تعیین کنند که کارگر به کار در بنگاه اقتصادی تن بدهد. در شرایط فعلی اگر حداقل حقوق را ۱۰۰درصد هم افزایش بدهند، باز هم با آن مبلغ نمی‌توان زندگی کرد، چون حداقل حقوق امسال ۲میلیون و ۶۰۰هزار تومان است که اگر ۱۰۰درصد افزایش یابد، به ۵ میلیون و ۲۰۰هزار تومان می‌رسد. در این شرایط و با این گرانی و روند رو به رشد قیمت‌ها، و در حالی‌که این رقم حداقل 40درصد کمتر از نرخ سبد معیشت است؛ چگونه می‌توان با این حقوق‌ها زندگی کرد؟