سال‌هاست مسئولان می‌گویند شاغلان غیررسمی اعم از دستفروشان و پیک موتوری‌ها را ساماندهی می‌کنند، اما هر روز به تعداد این افراد اضافه می‌شود. چرا صاحبان مشاغل غیررسمی تن به ساماندهی نمی‌دهند؟ 

 به گزارش خبرنگار ایلنا، آنها انگار خواب و خوراک ندارند؛ صبح، ظهر، شب و نیمه شب اگر گذرتان به خیابان‌های شهر بیفتد، آنها را می‌بینید که سعی می‌کنند خود را قبراق و پر انرژی نشان دهند. آنها یا می‌خواهند اجناس‌شان را بفروشند یا دنبال شکار مسافر هستند یا باری سبک یا سنگین را حمل می‌کنند. این حکایت گروهی از شاغلان مشاغل غیررسمی در ایران است که بیش از دیگر افرادی که مشاغل غیررسمی دارند توی چشم هستند و به جزئی از شهر‌های کوچک و بزرگ ایران تبدیل شده‌اند؛ دستفروشان و پیک موتوری‌ها.

بر اساس گزارش‌های مرکز آمار ایران از سال ۱۳۸۵ تاکنون بیش از ۱۶ میلیون نفر به جمعیت در سن اشتغال ایران اضافه شده است. بررسی گزارش‌های مربوط به ایجاد اشتغال نشان می دهد که هرگز در ۱۳ سال اخیر این تعداد شغل ایجاد نشده است

دامنه مشاغل غیررسمی از مشاغل خانگی گرفته تا کار در کارگاه‌های زیر پله‌ای گسترده است. با این همه به دلیل قابل مشاهده بودن دستفروشان، پیک موتوری‌ها، مسافرکش‌ها و ... تعبیر «مشاغل غیررسمی» ما را یاد این افراد می‌اندازد. قابل مشاهده بودن این دسته از شاغلان مشاغل غیررسمی که گاه برای آنها از تعبیر صاحبان مشاغل کاذب هم یاد می‌شود، باعث می‌شود همواره اظهارنظرات مختلفی درباره آنها بیان شود. شاه بیت گفته‌های مسئولان شهری این است که این افراد باید ساماندهی شوند. صد‌ها بار مسئولان، اعضای شورا‌های شهر، نمایندگان مجلس و ... از اجرای طرح‌هایی برای ساماندهی دستفروشان، پیک موتوری‌ها و ... خبر داده‌اند، اما تقریبا تمامی شهروندان اذعان دارند که تعداد این افراد نه تنها کم نشده که روز به روز هم به آنها اضافه می‌شود. حالا دیگر از جاهایی مثل مترو تهران با عنوان «بزرگ‌ترین فروشگاه متحرک» یاد می‌شود و در مناطقی از پایتخت مثل بازار تهران آنقدر موتورسوار شاغل و بیکار پرسه می‌زند که جا برای پیاده‌ها نیست؛ حتی توی پیاده‌رو‌ها. چرا شاغلان مشاغل غیررسمی زیاد شده‌اند؟ چرا آنها تن به ساماندهی و رسمی شدن نمی‌دهند؟

لشکر آماده به کار‌ها

بر اساس گزارش‌های مرکز آمار ایران از سال ۱۳۸۵ تاکنون بیش از ۱۶ میلیون نفر به جمعیت در سن اشتغال ایران اضافه شده است. بررسی گزارش‌های مربوط به ایجاد اشتغال نشان می‌دهد که هرگز در ۱۳ سال اخیر این تعداد شغل ایجاد نشده است. آمار‌های مختلفی درباره ایجاد اشتغال سالانه منتشر می‌شود که اگر آنها را به صورت خام مورد استفاده قرار دهیم، راه به جایی نمی‌بریم. زمانی که مسئولان از انقلاب در حوزه کارآفرینی خبر داده‌اند قصد تحقق ایجاد یک میلیون شغل در سال را داشته‌اند؛ اتفاقی که در اکثر مواقع رخ نداده و به صورت میانگین سالانه حدود ۵۰۰ هزار شغل در ایران ایجاد شده است. تعداد شاغلان ایران از ۲۰ میلیون و ۴۷۴ هزار نفر در سال ۸۵ به ۲۴ میلیون و ۷۵۱ نفر در سال جاری رسیده است. حتی اگر در نظر داشته باشید که تعدادی در این ۱۳ سال بازنشسته و تعدادی از جویندگان کار جایگزین آنها شده‌اند، به سختی می‌توان این را بیان کرد که نیمی از ورودی‌ها به بازار کار، جذب این بازار شده‌اند. افرادی که نتوانسته‌اند خود را در آمار‌ها جا دهند و جزء شاغلان به حساب آیند، کجا رفته‌اند؟ آنها یا بیکار هستند یا برای امرار معاش مشاغل غیررسمی را برگزیده‌اند. اینکه جمعیت شاغلان غیررسمی را گاه تا ۱۰ میلیون نفر هم تخمین می‌زنند چندان بیراه به نظر نمی‌رسد.

خرداد سال گذشته عیسی منصوری (معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) از افزایش اشتغال غیررسمی در کشور خبر داد و گفت: معمولا در دوره‌های رکود شاهد افزایش این نوع از اشتغال هستیم، ‌طوری که در حال حاضر سهم اشتغال غیررسمی از بازار اشتغال کشور به ۵۰ درصد می‌رسد، این در حالی است که این رقم باید ۳۰ درصد باشد.

کارشناس روابط کار: باید در شروع به صورت مجانی مکان‌هایی به دستفروشان داده شود. اگر کار آنها رونق بگیرد اتوماتیک‌وار به سمت قانونی و رسمی شدن و پرداخت اجاره، مالیات و ... می‌روند. نگاه‌مان باید به این افراد حمایتی باشد، چون بیکاری آنها برای دولت هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی دارد

سوال اساسی این است که چرا این افراد که به هر حال مشغول کاری هستند و در اقتصاد کشور نقش دارند، ساماندهی نمی‌شوند یا تن به ساماندهی نمی‌دهند؟

ساماندهی حمایت باشد  نه کاسبی

عبدالله مختاری (کارشناس روابط کار) با بیان اینکه وقتی می‌گوییم چرا شاغلان غیررسمی ساماندهی نمی‌شوند یا ساماندهی آنها ناموفق است باید به مواردی اشاره کنیم و زمانی که می‌گوییم چرا تن به ساماندهی نمی‌دهند به مواردی دیگر، به ایلنا می‌گوید: واقعیت این است که طرح‌هایی که با عنوان ساماندهی اجرا می‌شود عمدتا حمایتی نیستند، بلکه سعی دارند شاغلان غیررسمی را در چارچوبی قرار دهند و از آنها درآمدزایی کنند.

او تصریح می‌کند: در سال‌های اخیر همواره عنوان شده که مسئولان در تلاشند دستفروشان را ساماندهی کنند. طرح همیشگی در این زمینه دادن غرفه‌هایی به دستفروشان برای عرضه اجناس‌شان است. بازار روز‌ها یا غرفه‌های مناسبتی در مواردی مورد استقبال قرار نمی‌گیرند، چون افرادی که دستفروش بوده‌اند و قبلا نه اجاره می‌داده‌اند، نه مالیات، مجبور هستند پولی به عنوان اجاره پرداخت کنند.

این کارشناس روابط کار با بیان اینکه در ساماندهی باید حمایت مدنظر باشد نه کاسبی، عنوان می‌کند: باید در شروع به صورت مجانی مکان‌هایی به دستفروشان داده شود. اگر کار آنها رونق بگیرد اتوماتیک‌وار به سمت قانونی و رسمی شدن و پرداخت اجاره، مالیات و ... می‌روند. نگاه‌مان باید به این افراد حمایتی باشد، چون به هر حال این افراد در حال کار کردن هستند و بیکاری آنها برای دولت هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی دارد.

او ادامه می‌دهد: در مورد دستفروشان، پیک‌موتوری‌ها و ... که مدام اخباری درباره ساماندهی‌شان می‌شنویم شاهد این هستیم که ساماندهی جوری طراحی شده که هزینه‌های آنها را اضافه می‌کند. اینجا می‌توانیم پی ببریم که چرا آنها تن به ساماندهی نمی‌دهند. فرد کنار خیابان ایستاده، جنسش را می‌فروشد و بدون اینکه مالیات و اجاره دهد، کار می‌کند. پیک موتوری که سر چهار راه می‌ایستد هم همینطور. مسافری را سوار می‌کند یا باری را جا‌به‌جا می‌کند و کم یا زیاد مزدی را که می‌گیرد توی جیب خودش می‌گذارد. چه لزومی دارد کمیسیون به شرکت حمل و نقل بدهد؟ بر اساس گزارش‌های مرکز آمار ایران از سال ۱۳۸۵ تاکنون بیش از ۱۶ میلیون نفر به جمعیت در سن اشتغال ایران اضافه شده است. بررسی گزارش‌های مربوط به ایجاد اشتغال نشان می دهد که هرگز در ۱۳ سال اخیر این تعداد شغل ایجاد نشده است.

مختاری با بیان اینکه زمانی می‌توانیم انتظار داشته باشیم شاغلان غیررسمی تن به ساماندهی دهند که امتیازاتی به آنها بدهیم، می‌گوید: باید دید آن دستفروشی که به اصطلاح غرفه‌دار شده یا پیک موتوری که جذب شرکت‌های ویژه این کار شده است چه امتیازاتی نسبت به دیگران دریافت کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد خبری از امتیاز نیست. این چنین نمی‌توان انتظار داشت این افراد تن به ساماندهی دهند، حال آنکه عدم ساماندهی شاغلان غیررسمی مشکلات اقتصادی، اجتماعی، شهری و ... به وجود می‌آورد.

برای درآمد ناچیز دندان‌گردی نکنید

این ذهنیت که فرد دستفروش، روزانه صد‌ها هزار تومان می‌فروشد یا یک پیک موتوری درآمد خوبی دارد، افسانه‌ای است که صاحبان مشاغل رسمی ساخته‌اند. آنها البته حق دارند چون اجاره و مالیات می‌دهند و حالا رقبایی پیدا کرده که چون هزینه عرضه کالا و خدمات‌شان کم است، می‌توانند ارزان بفروشند و مشتریان آنها را شکار کنند. با این همه درآمد شاغلان غیررسمی آنقدر‌ها هم زیاد نیست، چنانکه اگر بنا باشد تن به روال رسمی و قانونی دهند کمابیش کار کردن برایشان صرف نمی‌کند. شاغلان غیررسمی چون دستفروشان، پیک‌موتوری‌ها و ... را نباید به عنوان آسیب‌های شهری دید. آنها به هر حال بخشی از اقتصاد هستند و اگر مورد حمایت قرار گیرند می‌توانند جذب بخش رسمی شده و از مزایای چنین چیزی بهره ببرند. آنها نیز مانند شاغلان رسمی حق دارند بیمه داشته باشند و برای خود آینده‌ای با تامین اجتماعی حداقلی را تصور کنند. اگر کار و کاسبی آنها راه بیفتد در ادامه و وقتی قرار است کسب و کارشان توسعه یابد می‌توان آنها را در چارچوب‌هایی قرار داد که در نهایت به نفع دولت و نهاد‌های شهری هم هست. عجالتا بدون چشمداشت باید آنها را مورد حمایت قرار داد نه آنکه به ساماندهی مشاغل غیررسمی به عنوان طرحی برای کسب درآمد نگاه کرد.