گروه حوادث: پسر جوان که با همدستی مادر دست به قتل پدرش زده است بزودی اعدام می شود.

حکم قصاص این پسر دیروز در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.

پدرگمشده

یکم شهریورماه سال 96 خبر ناپدید شدن مردی به نام نادر از سوی خانواده اش  به پلیس اعلام شد و مأموران تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند.

دسیسه مادرانه

 در حالیکه چند روز از اعلام گمشدن این مرد گذشته بود، فرزند مقتول به نام نیما  در تحقیقات  لب به اعتراف گشود و به قتل پدرش اعتراف کرد.

 وی گفت: پدرم دو سال و نیم بیکار بود و خانه نشین شده بود. او از خانه بیرون نمی رفت .او  فقط زمانی  از خانه خارج می شد  که مادرم مهمان داشت. او حتی در خانه را هم به روی کسی باز نمی کرد. این رفتارها سبب شد تا مادرم از دست او کلافه شود و با حرف هایش  مرا وسوسه کند تا پدرم را به قتل برسانم.

وی  ادامه داد:  یک  روز مادرم با من حرف زد و گفت وسایل لازم برای کشتن پدرم را تهیه کرده و فقط به کمک من احتیاج دارد. از آنجائی که پدرم مرد قوی هیکلی بود قرار شد وقتی او را بکشیم که در خواب سنگین است.

روز قتل

 پسر جوان در تشریح جزییات قتل گفت : مادرم دستکش، دمبل و مقداری اسید تهیه کرده بود. روز حادثه روی تخت خوابم دراز کشیده بودم. برای یک لحظه دوباره بیماری آسم در من تشدید شد و داشتم نفس نفس می زدم که مادرم بالای سرم آمد .او یک جفت دستکش چند لایه دستم کردم و وزنه دمبل کنار یخچال را به دستم داد .او گفت چون پدرم قوی هیکل است و ممکن است  دمبل را از دستم بگیرد به همین خاطر دمبل را با یک دستبند پلاستیکی به دستم بست. وقتی به طبقه پایین رفتم، با اشاره مادرم دمبل را به سر پدرم زدم. من سپس آنقدر به سر او  ضربه زدم که صورتش خونی شد. مادرم پاهای او را بسته .ما وقتی از مرگ پدرم  مطمئن شدیم  جنازه را داخل قتل دو کیسه پیچیدیم آن را با آژانس به ورامین بردیم و در بیابان رها کردیم. 

انکار مادر

با اعترافات تکان دهنده پسر جوان مادرش به نام اکرم نیز بازداشت شد اما ادعا کرد در قتل شوهرش دستی نداشته است.او گفت: شوهرم قصد داشت پسرم را به کشور دیگری بفرستد. او این حرف را به همه دوستانش گفته بود حتی به آنها گفته بود پسرم جزو 5 نخبه کشوری است و به این بهانه از آنها پول می گرفت. نیما از این وضعیت خسته شده بود به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفت.

مادر خانواده در ادامه گفت: روز حادثه در اتاق نیما باز بود. او وقتی فهمید پدرش خواب است بلافاصله پایین آمد. من پشت سر آنها ایستاده بودم که پسرم از من خواست تا دمبل را دور دستش ببندم.من دمبل را به دست او بستم اما او ناگهان به سمت پدرش حمله کرد. من  اسید را برای مصرف خانگی خریده بودم.

کیفرخواست

به دنبال اظهارات ضد و نقیض مادر و پسر بری نیما به اتهام مباشرت در قتل و  برای مادرش به اتهام معاونت در قتل  کیفرخواست صادر و انها شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان به  ریاست قاضی قربانزاده پای میز محاکمه ایستادند.

در آن جلسه که چندی پیش  برگزار شد پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. 

سپس نیما در جایگاه ایستاد و بعد از شرح دوباره ماجرا در آخرین دفاعش گفت: با وسوسه های مادرم مرتکب قتل شدم و حالا پشیمانم. از خدا طلب مغفرت دارم و از پدربزرگ و مادربزرگم می خواهم مرا ببخشند.

 در ادامه زن میانسال نیز در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: در قتل نقشی نداشتم و پسرم دروغ می گوید. او خودش نقشه قتل را کشید و به تنهایی مرتکب قتل شد.

در پایان جلسه هیات قضایی  وارد شور شد و با توجه به مدارک های موجود  در پروندهپسر جوان را به قصاص و مادرش را به 18 سال زندان محکوم کرد. دیروز این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.