رامین پرتو

دیدار پنجم بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، با دونالد ترامپ در کاخ سفید، اگرچه در ظاهر با فضای صمیمی، لبخندهای رسانه‌ای و تمجیدهای متقابل همراه بود، اما در عمق خود حامل پیام‌ها و نشانه‌هایی از تداوم بحران، اختلافات پنهان و تلاش برای مدیریت هم‌زمان چند پرونده پیچیده منطقه‌ای و داخلی بود. این دیدار که در دولت دوم ترامپ انجام شد، از نگاه بسیاری از ناظران نه یک نقطه عطف، بلکه تلاشی برای ترمیم شکاف‌ها، مهار بحران‌های فزاینده و خرید زمان تلقی می‌شود که هم برای نتانیاهو که با چالش‌های بی‌سابقه داخلی و بین‌المللی روبه‌رو است و هم برای ترامپ که می‌کوشد نقش خود را به‌عنوان بازیگر اصلی معادلات خاورمیانه تثبیت کند.

بر اساس گزارش شبکه سی‌ان‌ان، این دیدار در اقامتگاه مارالاگو در فلوریدا برگزار شد و محور گفت‌وگوها مجموعه‌ای از پرونده‌های حساس از جمله جنگ غزه، تحولات کرانه باختری، تهدیدهای ادعایی علیه اسرائیل، و آینده ترتیبات امنیتی منطقه بود. ترامپ در آغاز نشست دوجانبه با نتانیاهو اعلام کرد که قصد دارد درباره «پنج موضوع اصلی» با نتانیاهو گفت‌وگو کند و حتی مدعی شد که در پنج دقیقه نخست این دیدار، سه موضوع از این موارد تقریباً حل‌وفصل شده که در عمل با واقعیت‌های بعدی نشست همخوانی نداشت!

در این مسیر رویترز اعلام کرد که با گذشت بیش از یک ساعت گفت‌وگو، هیچ دستاورد عملی یا توافق مشخصی از این نشست اعلام نشد و آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد، فضای تعریف و تمجید متقابل بود؛ فضایی که بیش از آنکه بیانگر هم‌گرایی راهبردی باشد، نشانه‌ای از نیاز دو طرف به نمایش وحدت در برابر فشارهای داخلی و خارجی تلقی شد.

نمایش اتحاد در سایه بحران‌های حل‌نشده

در جریان این دیدار، نتانیاهو با لحنی اغراق‌آمیز اعلام کرد که اسرائیل هرگز دوستی همانند دونالد ترامپ در کاخ سفید نداشته است. ترامپ نیز در پاسخ گفت اگر نتانیاهو نبود، «امروز اسرائیلی وجود نداشت». این جملات، که بیشتر رنگ و بوی تبلیغاتی داشت، به‌خوبی نشان می‌داد که هر دو شخص در تلاش‌ هستند تصویری از اتحاد بی‌چون‌وچرا ارائه دهند که در واقعیت با چالش‌های جدی روبه‌رو است. اوج این فضای نمایشی، زمانی بود که نتانیاهو اعلام کرد قصد دارد بالاترین نشان غیرنظامی اسرائیل را به ترامپ اعطا کند. ترامپ نیز با استقبال از این موضوع، نتانیاهو را «رهبر دوران جنگ» نامید و در مقابل، نگرانی‌ها درباره کُندی روند اجرای توافق آتش‌بس در غزه را کم‌اهمیت جلوه داد. 

با این حال، حتی در این فضای دوستانه، اختلافات پنهان، قابل انکار نبود. ترامپ به‌صراحت اعلام کرد که واشنگتن با الحاق کرانه باختری به اسرائیل موافق نیست و این موضع را همسو با دیدگاه بسیاری از کشورهای غربی و عربی دانست. او همچنین تأکید کرد که آمریکا و اسرائیل در موضوع کرانه باختری «صددرصد هم‌نظر نیستند».

مهم‌تر آنکه دو طرف نتوانستند درباره آغاز مرحله دوم توافق آتش‌بس غزه به تفاهم برسند؛ موضوعی که به‌طور مستقیم آینده بازسازی غزه و ثبات نسبی منطقه را تحت‌الشعاع قرار داده است. ترامپ اگرچه تلاش کرد این بن‌بست را کم‌اهمیت جلوه دهد، اما همزمان نگرانی‌ها در درون دولت آمریکا نسبت به کندی و تعلل اسرائیل افزایش یافته است؛ به‌ویژه در شرایطی که جمهوری‌خواهان از ترامپ می‌خواهند تمرکز خود را بر مسائل داخلی آمریکا معطوف کند.

گسترش هم‌زمان بحران و همکاری نظامی

در حاشیه این دیدار، گزارش‌های منتشرشده از سوی آکسیوس نشان داد که نتانیاهو با درخواست ترامپ برای ازسرگیری مذاکرات امنیتی با دولت انتقالی سوریه موافقت کرده که در ظاهر نشانه‌ای از تمایل به کاهش تنش‌ها است، اما هم‌زمان با تحرکات نظامی جدید اسرائیل در خاک سوریه همراه شد. این در حالیست که منابع محلی از پیشروی نیروهای اسرائیلی در اطراف شهرک «المعلقه» در جنوب قنیطره خبر دادند. همچنین گزارش‌هایی از شلیک موشک‌های زمین به زمین از پایگاه آمریکایی الشدادی به مناطق بادیه سوریه منتشر شد که پیش‌تر محل فعالیت هسته‌های داعش بوده‌اند. این تحرکات در حالی رخ می‌دهد که دمشق بارها تأکید کرده به دنبال جنگ با اسرائیل نیست و خواهان پایبندی به توافق عدم درگیری سال ۱۹۷۴ است.

هم‌زمان با این تحولات میدانی، پنتاگون از امضای قرارداد ۸.۶ میلیارد دلاری با شرکت بوئینگ برای فروش ۲۵ فروند جنگنده اف-۱۵ به اسرائیل خبر داد که امکان خرید ۲۵ فروند دیگر را نیز فراهم می‌کند و اجرای آن تا سال ۲۰۳۵ ادامه خواهد داشت. این اقدام، که در چارچوب برنامه فروش نظامی خارجی آمریکا انجام می‌شود، بار دیگر جایگاه واشنگتن را به‌عنوان تأمین‌کننده اصلی تسلیحات اسرائیل تثبیت کرد. اعلام این قرارداد درست پس از دیدار ترامپ و نتانیاهو، این پیام را مخابره کرد که علی‌رغم اختلافات سیاسی، همکاری‌های نظامی و امنیتی میان دو طرف همچنان در بالاترین سطح ادامه دارد که برای بسیاری از کشورهای منطقه نگران‌کننده تلقی می‌شود.

بحران داخلی اسرائیل و محاسبات شخصی نتانیاهو

در کنار پرونده‌های منطقه‌ای، دیدار پنجم نتانیاهو و ترامپ به‌شدت تحت تأثیر بحران‌های داخلی اسرائیل قرار داشت. اسحاق هرتزوگ، رئیس‌جمهور اسرائیل اعلام کرد که برخلاف ادعای ترامپ، هیچ گفت‌وگویی درباره عفو نتانیاهو صورت نگرفته است. این در حالی است که ترامپ پیش‌تر خواستار عفو نتانیاهو شده و حتی مدعی شده بود که این روند در حال انجام است. این موضوع موجی از انتقادها را در داخل اسرائیل برانگیخت و بسیاری آنرا دخالت آشکار آمریکا در امور داخلی اسرائیل دانستند. نتانیاهو در حالی با پرونده‌های متعدد فساد، رشوه و خیانت در امانت مواجه است که دیوان کیفری بین‌المللی نیز در سال ۲۰۲۴ حکم جلب او را به اتهام جنایات جنگی صادر کرده است.

در این میان، روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی مفصل، سال ۲۰۲۶ را سالی سرنوشت‌ساز برای نتانیاهو توصیف کرده است. به‌نوشته این روزنامه، نخست‌وزیر اسرائیل با مجموعه‌ای از بحران‌ها مانند جنگ فرسایشی غزه، فشارهای آمریکا، شکاف‌های اجتماعی، بحران سربازی، اصلاحات قضایی جنجالی و کاهش شدید محبوبیت در نظرسنجی‌ها روبرو است. بر اساس این گزارش، نتانیاهو تلاش می‌کند با تعویق تصمیمات سرنوشت‌ساز، زمان بخرد و از فروپاشی سیاسی جلوگیری کند. اما نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اردوگاه حامی او تنها حدود ۵۲ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را در اختیار دارد، در حالی که مخالفان و احزاب عرب در مجموع اکثریت را در دست دارند.

بر این اساس در چنین شرایطی، نتانیاهو دو مسیر پیش رو دارد که یا با پیشبرد اصلاحات قضایی و اتکا به متحدان راست‌گرا، قدرت را حفظ کند که به تضعیف بیشتر دموکراسی منجر می‌شود، یا با پذیرش نوعی معامله قضایی، راه را برای کناره‌گیری تدریجی خود هموار کند.

فرجام سخن

پنجمین سفر نتانیاهو به آمریکا در دولت دوم ترامپ را باید تلاشی چندلایه برای مدیریت بحران دانست. برای نتانیاهو، این سفر فرصتی بود برای کسب حمایت سیاسی، کاهش فشارهای بین‌المللی، و نمایش تداوم اتحاد با مهم‌ترین حامی خارجی‌ وی اما او تلاش کرد با برجسته‌سازی روابط شخصی با ترامپ، هم مخالفان داخلی را مرعوب کند و هم پیام ثبات به متحدان منطقه‌ای بفرستد. در مقابل، ترامپ نیز اهداف مشخصی را مانند حفظ نقش رهبری آمریکا در خاورمیانه، جلوگیری از تشدید بحران‌ها پیش از تمرکز بر مسائل داخلی، و نمایش موفقیت دیپلماسی شخصی خود را دنبال کرد اما با این حال، او به‌خوبی می‌داند که حمایت بی‌قید و شرط از نتانیاهو می‌تواند هزینه‌های سیاسی داخلی و خارجی سنگینی برایش داشته باشد.

از سوی دیگر نگاه کشورهای منطقه، به‌ویژه کشورهای عربی، به این دیدار آمیخته‌ای از تردید و نگرانی است. از یک سو، تداوم حمایت نظامی آمریکا از اسرائیل و بی‌توجهی به مسئله فلسطین، بی‌اعتمادی را تشدید کرده و از سوی دیگر، برخی بازیگران عرب امیدوار هستند واشنگتن بتواند تل‌آویو را به مهار تنش‌ها و پذیرش راه‌حل‌های سیاسی سوق دهد. در مجموع، پنجمین دیدار نتانیاهو و ترامپ بیش از آنکه نشانه حل بحران‌ها باشد، بازتاب‌دهنده عمق پیچیدگی‌ها و تضادها در خاورمیانه است. این دیدار نه‌تنها آینده غزه و کرانه باختری را در ابهام نگه داشت، بلکه نشان داد که روابط واشنگتن و تل‌آویو نیز وارد مرحله‌ای حساس و پرهزینه شده است که پیامدهای آن، هم برای ثبات منطقه و هم برای سیاست داخلی آمریکا، تعیین‌کننده خواهد بود.