فرشاد گلزاری

بسیاری از تحلیلگران مسائل آمریکا و روسیه که عموماً از 24 فوریه 2022 مطالعات و تجزیه و تحلیل خود را بر منازعه اوکراین معطوف کرده‌اند، بر این عقیده هستند که پرونده مذکور روز به روز ابعاد جدیدی به خود می‌گیرد. این تحلیل منشعب از چندین داده پیرامونی و غیر پیرامونی است. به نظر آنها، روسیه از آنچه در غزه و منطقه خاورمیانه اتفاق افتاده کمال بهره را برده است؛ به عبارتی دیگر مسکو در بازه زمانی که ایالات متحده در حال حمایت از اسرائیل در غزه بود توانست اقداماتی را علیه اوکراین رقم بزند که عموماً اقدامات پیرامونی و سیاسی به حساب می‌آمد. زمانی که ایالات متحده برای حمایت از اسرائیل با همراهی بریتانیا وارد دریای سرخ شد و چندین و چند حمله را علیه یمنی‌ها ترتیب داد، روسیه مجدداً تحرکات خود را تشدید کرد؛ به گونه‌ای در ماه گذشته چند نوبت حمله به زیرساخت‌های اوکراین از سوی مسکو صورت گرفت و حتی ولادیمیر پوتین به صورت صریح در روزهای ابتدایی ژانویه سال جاری میلادی اعلام کرد که روسیه حملات خود به زیرساخت‌های اوکراین را تشدید خواهد کرد. از سوی دیگر باید متوجه بود که حمایت مالی و کمک‌های لجستیکی ایالات متحده از کی‌یف هم تا حد زیادی کاهش پیدا کرده است. بخشی از این افت کمک به درگیر بودن آمریکا در منطقه و به خصوص حواشی جنگ در غزه ربط دارد و بخشی دیگر هم به انتقادهای جمهوریخواهان مستقر در کنگره ربط دارد که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات متحده باعث شده تا بایدن مورد هجمه‌های عمومی قرار بگیرد. ناگفته نماند که این هجمه‌ها توسط طیف حامی دونالد ترامپ در کنگره و سایر ساختارهای سیاسی و رسانه‌ای هم در دستور کار قرار گرفته است. در این راستا باید توجه کنیم که این روند حالا به جایی رسیده که آمریکایی‌ها توجه کمتری نسبت به اوکراین دارند. آنها همین حالا در عراق، سوریه، دریای سرخ، غزه و اسرائیل درگیر بحران‌های متعدد هستند و همین موضوع موجب شده تا اروپایی‌ها از این روند احساس خطر کنند. کشورهای حاکم بر قاره سبز به نوعی نگران آن هستند که عدم توجه ایالات متحده به پرونده اوکراین می‌تواند روسیه را برای آسیب رساندن به آنها جسورتر از گذشته کند و به همین دلیل است که اخیراً بریتانیا در پرونده اوکراین فعال‌تر عمل می‌کند. در این میان برخی از مفسران معتقدند که لندن پس از اجرای برگزیت به نوعی در حال پذیرش نقش‌های جدید در عرصه و مقیاس بین‌المللی است و به نوعی می‌خواهد این روند را در پرونده اوکراین هم در عالی‌ترین سطح و به عنوان مکمل آمریکا اجرایی کند. بر این اساس باید دانست که بریتانیا سعی می‌کند تا ایالات متحده را در قبال مقابله با روسیه به عنوان اولین و مهمترین تهدید بالقوه و بالفعل ناتو با خود همسو کند که حالا به نظر می‌رسد این مهم در خاک بریتانیا در حال محقق شدن است. 

آمریکا در حالی قرار است تسلیحات هسته‌ای خود را در بریتانیا مستقر کند که بن‌بست میان روسیه و ناتو بر سر درگیری اوکراین همچنان ادامه دارد و در عین حال برخی سیاستمداران غربی خواستار کسب آمادگی برای درگیری مسلحانه با مسکو شده‌اند

توازن هسته‌ای؟ 

قصد پوتین از سفر به کالینینگراد این بود که به غرب یادآوری کند پس از پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو، دریای بالتیک به هیچ وجه دریای ناتو نیست و نخواهد بود و همچنین روسیه می‌تواند از دارایی‌های نظامی خود در کالینینگراد استفاده کند

با عنایت به همگرایی لندن و واشنگتن برای تقابل با روسیه حالا به نظر می‌رسد که این موضوع ابعاد جدید و البته خطرناکی به خود گرفته که می‌تواند امنیت بین‌الملل را خدشه‌دار کند. در همین راستا روزنامه تلگراف با استناد بر اسناد پنتاگون نوشته است که ایالات متحده قصد دارد تسلیحات هسته‌ای خود را برای اولین بار در ۱۵ سال اخیر در بریتانیا مستقر کند. این گزارش درحالی منتشر می‌شود که بن‌بست میان روسیه و ناتو بر سر درگیری اوکراین همچنان ادامه دارد و در عین حال برخی از سیاستمداران غربی خواستار آماده‌سازی برای درگیری مسلحانه با مسکو شده‌اند. روزنامه تلگراف چاپ لندن با استناد به قراردادهای خرید برای تاسیسات جدید در ایستگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در «لیکن‌هیث» واقع در «سافِک» از قصد و نیت واشنگتن برای آوردن تسلیحات هسته‌ای به این پایگاه خبر داد. انتظار می‌رود که بمب‌های  بی-61 که سه برابر قدرتمندتر از بمب‌های پرتاب شده در هیروشیما در سال ۱۹۴۵ هستند، در این پایگاه مستقر شوند. البته در سال گذشته میلادی، ایالات متحده جنگنده‌های اف-۳۵ با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای را به این پایگاه فرستاد. هم‌زمان درحالیکه روزنامه تلگراف چنین گزارشی را منتشر کرده، یک مقام دفاعی آمریکا این موضوع را نه تایید و نه رد کرده است. طبق گزارش خبرگزاری تاس، این مقام دفاعی گفته است که ایالات متحده به طور معمول تاسیسات نظامی خود را در کشورهای متحد ارتقا می‌دهد. اسناد اداری طبقه‌بندی نشده‌ای وجود دارند که نه چیزی را پیش‌بینی می‌کنند و نه قصد دارند وضعیت خاص یا جزئیات پایگاهی را افشا کند و این سیاست ایالات متحده است که حضور یا عدم حضور تسلیحات هسته‌ای در جایی را نه تایید و نه رد می‌کند. اما آنچه در این میان باعث می‌شود تا موضوع کمی بیشتر از حد معمول جدی گرفته شود سفر اخیر ولادیمیر پوتین به کالینینگراد است. روزنامه تلگراف که مجدداً منبع خبر مذکور بوده و آنرا تحلیل کرده در گزارشی می‌نویسد که سفر اعلام نشده رئیس‌جمهور روسیه در پنجشنبه گذشته به این منطقه که جزو قلمروی روسیه خارج از سرزمین اصلی آن و بین لیتوانی و لهستان قرار گرفته، موجی از نگرانی را درباره خطر بروز جنگ احتمالی با متحدان ناتو و اروپا باعث شده است. این سفر از آن جهت نگرانی را در میان کشورهای حوزه بالتیک به وجود آورده که او برای رفتن به کالینینگراد نزدیک به حریم هوایی استونی، از سواحل لتونی و لیتوانی پرواز کرده است. همچنین با نزدیک شدن پوتین به دریای بالتیک، جنگنده‌ها در سواحل شرقی جزیره گوتلند سوئد مستقر شدند. در این میان، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین گفته که این سفر با هدف پیام به ناتو برای اعلام جنگ انجام نشده بلکه هدف از آن، تقویت و توسعه روابط است! در این خصوص کامیل گراند، تحلیلگر اندیشکده شورای اروپا در امور خارجه در مورد این سفر گفته است که پوتین پیام‌های زیادی در این سفر داشته که شامل یادآوری به مردم در کالینینگراد است مبنی بر اینکه شما روس هستید! او معتقد است که پوتین با این سفر می‌خواسته بگوید پس از درخواست فنلاند و سوئد برای پیوستن به ناتو، دریای بالتیک به هیچ وجه دریای ناتو نیست و نخواهد بود و همچنین می‌خواسته به غرب یادآوری کند که روسیه دارایی‌های نظامی در کالینینگراد دارد که می‌تواند از آن استفاده کند یا آنها را همانند اقدامی که آمریکا قرار است در بریتانیا انجام دهد، به‌روزرسانی کند. بر این اساس می‌توان گفت که این دو اقدام متقابل می‌تواند صدور پیام هشدار از سوی طرفین علیه یکدیگر با محوریت پرونده اوکراین باشد.