فرشاد گلزاری

سفر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده به عربستان سعودی که از سه‌شنبه هفته گذشته آغاز شد و پنجشنبه شب پایان یافت برای بسیاری از تحلیلگران و ناظران تحولات منطقه یک موضوع عادی به حساب می‌آید؛ چراکه سعودی‌های همیشه برای آمریکا متحد استراتژیک در منطقه و حاشیه خلیج فارس به حساب می‌آیند و از این بابت هرچند وقت یکبار شاهد رفت و آمدهای دیپلماتیک به این کشور از جانب مقامات واشنگتن هستیم.

در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ شاهد آن بودیم که وی عربستان را صرفاً به دلیل مسائل مالی و تجاری در صدر اولویت‌های منطقه‌ای خود در چارچوب سیاست خارجی خود قرار داد و ریاض هم به مرکزیت محمد بن سلمان قصد داشت تا از حمایت همه‌جانبه ترامپ به نفع خود استفاده کند و حتی برخی‌های معتقد بودند که میزان حمایت ترامپ از وی به حدی خواهد بود که وی بدون شک در این دوران بر تخت پادشاهی خواهد نشست، اما در نهایت تمام این معادلات غلط از آب درآمد.

در این راستا از زمانی که دولت جو بایدن وارد کاخ سفید شد و سکان اداره ایالات متحده را در دست گرفت، کمی متفاوت‌تر از ترامپ در قبال عربستان عمل کرد. بایدن بر خلاف اسلاف خود در همان ابتدای شروع به کارش در کاخ سفید به عربستان سفر نکرد، بلکه او به دلیل خط مشی حقوق بشری دموکرات‌ها، سعی کرد تا ولیعهد سعودی را مورد هجمه قرار دهد و از پرونده قتل جمال خاشقجی و اعدام مخالفان داخلی به عنوان یک اهرم فشار بر ریاض استفاده کند؛ غافل از آنکه این راهبرد واشنگتن باعث شد تا سعودی‌ها به سمت چین و روسیه گام منسجم بردارند! با این تفاسیر حالا به نظر می‌رسد که رفتار تیم بایدن با عربستان تا حد زیادی تفاوت پیدا کرده است؛ چراکه پس از سفر وی به ریاض، سپس جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا و حالا آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور وارد عربستان شده‌اند و هر کدام با دستور کار مشخصی که از قبل طراحی شده به رایزنی با مقامات سعودی پرداختند.

عده‌ای از تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند که ریاض درخواست فعالیت هسته‌ای خود را بدان جهت مطرح کرده که بتواند حداکثر چانه‌زنی را در مواجهه با اسرائیل به نفع خود انجام دهد، ولی عده‌ای دیگر معتقدند سعودی‌ها عقب‌نشینی کرده‌اند

آنچه در مورد دولت ترامپ و بایدن باید مورد نظر قرار بگیرد این است که هر دو کابینه موضوع عادی‌سازی روابط اسرائیل با عربستان را در دستور کار خود داشته و دارند. ترامپ در سال 2020 باعث شد امارات، بحرین و سپس مراکس و سودان با اسرائیل توافق ابراهیم را امضاء کنند ولی از آنموقع تاکنون عربستان در صدر لیست تل‌آویو و واشنگتن قرار دارد.

اینکه سعودی‌ها چرا تن به عادی‌سازی روابط با اسرائیل نمی‌دهند، دلایل زیادی دارد که بخشی از آن ایدئولوژیک است و بخشی دیگر سیاسی قلمداد می‌شود. ریاض که خود را پرچمدار دنیای اسلام و خادمین حرمین می‌داند و در جهان عرب هم خود را پدرخوانده یا برادر بزرگتر این کشورها می‌نامد، اساساً از کشورهایی بوده که طی دهه‌های اخیر حمایت ضمنی از فلسطیمن را در دستور کار داشته است و در این میان هنوز هم معتقد است که باید این پرونده قبل از صلح با تل‌آویو حل و فصل شود که البته هنوز تکلیف آن مشخص نیست.

اسرائیل اعلام کرده انتظار دارد واشنگتن در هر توافق آمریکایی - سعودی که بر امنیت داخلی آن تاثیر می‌گذارد، با آن مشورت کند و این دقیقاً بدان معناست که نگاه اسرائیل به فعالیت هسته‌ای عربستان از منظر تهدید امنیت ملی خواهد بود

چانه‌زنی   یا   عقب‌نشینی؟!

در این میان اما باید توجه داشت که چندی پیش عربستان سعودی صراحتاً اعلام کرد که چندین محور را برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل در نظر دارد. ریاض مجموعه‌ای از شروط را در قالب خواسته‌هایی که می‌خواهد از واشنگتن به دست آورد و نیز شرطی برای اسرائیل مطرح کرد که مربوط به شروع یک روند سیاسی با فلسطینی‌ها است و به جدایی بین دو طرف یعنی تشکیل کشور مستقل فلسطین ختم می‌شود. از دیگر سو، ریاض از واشنگتن می‌خواهد تا معاملات تسلیحاتی بزرگی را که عربستان سعودی با دولت دونالد ترامپ منعقد کرده بود و با ورود جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا به کاخ سفید، متوقف شده به جریان بیندازد. همچنین عربستان سعودی می‌خواهد که با آمریکا یک توافقنامه ائتلاف دفاعی منعقد کند و حمایت واشنگتن از برنامه هسته‌ای خود را جلب کند. این سه شرط در نوع خود به حداکثر درخواست‌های ریاض از واشنگتن و تل‌آویو اشاره می‌کند اما آنچه در این میان باید مورد نظر قرار بگیرد این است که موضوع سوم یعنی بحث فعالیت هسته‌ای عربستان است. در این میان و از زمانی که ریاض این موضوع را مطرح کرده، مقامات رژیم صهیونیستی بارها و بارها با عناوین مختلف مخالفت خود با این مساله را اعلام کرده‌اند اما آخرین اظهارنظر یک مقام اسرائیلی در این خصوص بیش از هر چیز توجه همه را جلب کرده است. دقیقاً سه‌شنبه هفته پیش و چند ساعت قبل از آنکه وزیر خارجه آمریکا برای دیدار با مقامات سعودی وارد ریاض شود، یسرائیل کاتس، وزیر انرژی اسرائیل اعلام کرد که تل‌آویو مخالف توسعه برنامه هسته‌ای عربستان برای اهداف مسالمت‌آمیز است. کاتس در گفت‌وگو با شبکه ماهواره‌ای وای‌نت در پاسخ به سوالی درباره احتمال وجود برنامه‌ هسته‌ای غیرنظامی برای عربستان گفت که اسرائیل به چنین اموری تشویق نمی‌کند و فکر نمی‌کنم تل‌آویو موظف باشد با چنین مسایلی موافقت کند. این در حالیست که چندی پیش و قبل از سفر بلینکن به ریاض، نیویورک‌تایمز نوشته بود که اسرائیل اعلام کرده انتظار دارد واشنگتن در هر توافق آمریکایی - سعودی که بر امنیت داخلی آن تاثیر می‌گذارد، با آن مشورت کند. این دقیقاً بدان معناست که نگاه اسرائیل نه تنها به فعالیت هسته‌ای عربستان، بلکه به فعالیت اینچنینی تمام کشورهای منطقه با دید تردید و از منظر تهدید امنیت ملی می‌نگرد و از سوی دیگر معتقد است ریاض از صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای خود عدول خواهد کرد.

با همه این تفاسیر آنچه جای تعجب دارد، سخنان وزیر خارجه عربستان در کنفرانس خبری با وزیر خارجه آمریکا بود. فیصل بن فرحان با ادعای اینکه عادی سازی روابط با اسرائیل به نفع منطقه است، گفت که ابتداً باید به موضوع فلسطین رسیدگی شود. این بدان معناست که سعودی‌ها دریافته‌اند که اسرائیل به هیچ وجه نمی‌گذارد ریاض به فعالیت هسته‌ای دست پیدا کند و در این مورد به هر طریقی که شده با این موضوع مخالفت خواهند کرد. آنچه در این میان باید مور نظر قرار بگیرد این است که عده‌ای از تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند که ریاض این درخواست را بدان جهت مطرح کرده که بتواند حداکثر چانه‌زنی را در مواجهه با اسرائیل به نفع خود انجام دهد ولی عده‌ای دیگر معتقدند سعودی‌ها به عقب نشسته‌اند.