فرشاد گلزاری

یکی از ویژگی‌های جنگ اوکراین این بود که مناسبات برخی از بازیگران دخیل در این پرونده با یکدیگر روز به روز عمیق‌تر شد و در این میان همبستگی‌هایی در شرق اروپا با کی‌یف به ثبت رسید که البته برخی از آنها مستقل و برخی دیگر غیرمستقل محسوب می‌شود. منظور از مستقل یا غیرمستقل بودن این هم‌بستگی‌ها آن است که کشورهایی مانند لهستان که در همسایگی اوکراین قرار دارند عملاً چاره‌ای جز حمایت از آوارگان جنگ اوکراین نداشتند، ولی در مورد ارسال تجهیزات نظامی از سوی آمریکا و اروپا به کی‌یف این ورشو نیست که تصمیم‌گیری می‌کند، بلکه ایالات متحده به عنوان رهبری جبهه غربیِ این جنگ به این کشور دستور می‌دهد. آنچه در مورد این جنگ مهم است شراکت‌ها و اختلافاتی است که 24 فوریه 2022 رخ داده و معلوم نیست تا کجا ادامه خواهد داشت. به عنوان مثال در فرانسه علاوه بر امانوئل مکرون و تیم وی، برخی دیگر از دولتمردان و پارلمانتاریسم‌ها مخالف آن هستند که پاریس بیش از اندازه با دستورات واشنگتن و سناریوی آن همراهی کند. این موضوع البته در زمان روسای جمهور سابق فرانسه هم وجود داشت اما به نظر می‌رسد که رئیس جمهور جوانِ فرانسه سعی دارد به هر ترتیبی که شده خود را مخالف نسبی سیاست‌های ایالات متحده معرفی کند. حتی نزدیک شدن وی به چین و سفری که اخیراً به پکن داشت هم مفهوم اینچنینی را اثبات می‌کند اما مساله اینجاست که الیزه هم نمی‌تواند به صورت کامل مدعی جدا کردن راه خود در سیاست خارجی از کاخ‌سفید شود. مدل فرانسه البته بخشی از اختلاف‌های درونی جناح غربی جنگ اوکراین را به نمایش می‌گذارد که جهش سینوسی آن چندان جدی به نظر نمی‌رسد اما آنچه در این میان باید موردتوجه قرار بگیرد بازیگرانی هستند که اگرچه با ایالات متحده روابط تنگاتنگی دارند، اما از ادامه همکاری و همیاری با این کشور در پرونده اوکراین چندان راضی نیستند. به عنوان مثال آلمان به عنوان موتور صنعتی و اقتصادی اتحادیه اروپا از دیرباز با ایالات متحده در هماهنگی کامل است اما بعد از جنگ جهانی دوم که روس‌ها پیروز میدان اعلام شدند و برلین به تسخیر سربازان شوروی درآمد، این روند به جایی رسید که آلمانی‌ها به سمت تعمیق روابط خود با مسکو رفتند. برخی دلیل این کار را اجبار و برخی دیگر خواست برلین می‌دانند؛ تا جایی که آلمانی‌ها خط لوله نوراستریم 1 و 2 را با روس‌ها تکمیل کردند ولی در این میان انفجاری  که در این خط لوله در میانه جنگ اوکراین رخ داد، پای ایالات متحده نوشته شد که نشان می‌دهد واشنگتن به دنبال قطع این ارتباط به نفع خود بود. این موضوع حالا در جای دیگری هم دیده می‌شود که البته جغرافیای آن دیگر در عمق جنگل‌های سبز اروپا نیست، بلکه در اسرائیل شاهد آن هستیم.

در همان روزهای ابتدای جنگ اوکراین کابینه بنت به وی فشار می‌آوردند که به کی‌یف سلاح ارسال کند، اما بنت به دلیل درهم‌تنیدگی روابط اسرائیل با روسیه چنین اقدامی را عملیاتی نکرد

همکاری با واشنگتن علیه مسکو؟!

نتانیاهو در شرایطی که از داخل تحت فشار است و از بیرون چندان مورد قبول جو بایدن و تیم وی نیست، چاره‌ای جز چراغ سبز نشان دادن به واشنگتن در قضیه حمایت تسلیحاتی از اوکراین ندارد

زمان آغاز جنگ اوکراین اولین مقامی که به مسکو سفر کرد و با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه در مورد این کارزار نظامی به گفت‌وگو پرداخت، نفتالی بنت، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل بود. در این سفر بنت سعی کرد تا در مورد اوکراین از پوتین تضمین دریافت کند اما بعداً مشخص شد که او به دنبال اخذ تضمین برای حفظ جان اوکراینی‌های یهودی‌الاصل بوده است. از همان روزها کابینه بنت به وی فشار می‌آوردند که باید به اوکراین سلاح ارسال شود، اما بنت به دلیل درهم‌تنیدگی روابط اسرائیل با روسیه چنین اقدامی را عملیاتی نکرد. این روند ادامه داشت تا اینکه بنیامین نتانیاهو مجدداً بعد از یک گوشه‌نشینی مختصر وارد میدان شد و کابینه اسرائیل را تشکیل داد. تیم راستگرایی که او تشکیل داده بود هم نسبتاً با ارسال سلاح به اوکراین موافق بودند، اما کسانی در این تیم حضور داشته و دارند که ادامه روابط با روسیه را لازمه سیاست خارجی تل‌آویو می‌دانند. در این میان باید توجه داشت که حالا اسرائیل به هر ترتیب در حال ارسال تسلیحات به اوکراین است. به عنوان مثال اخیراً وب‌سایت عبری واللا به نقل از مقامات اسرائیل و اوکراین گزارش داده که فرماندهی جبهه داخلی اسرائیل قصد دارد سیستم هشدار موشکی در حال توسعه خود را طی ماه آتی میلادی در کی‌یف آزمایش کند. طبق گفته این منابع، هدف از این آزمایش عملیاتی کردن سیستم مذکور در تابستان است. این رسانه در ادامه می‌نویسد که توسعه سیستم هشدار غیرنظامی، مهمترین اقدامی است که اسرائیل تاکنون برای ارائه کمک دفاعی به اوکراینی‌ها در برابر حملات موشکی روسیه انجام داده است. در اینجا استفاده از واژه «کمک دفاعی» در حقیقت برای آن است که روس‌ها بیش از این اسرائیل را مورد خطاب قرار ندهند اما این برآورد تل‌آویو غلط است؛ چراکه مسکو در حال ضربه زدن به حیثیت و منافع اسرائیل به سبک خود است. برای نمونه باید به بیانیه روز گذشته (یکشنبه) مرکز آشتی روسیه در سوریه اشاره کرد. اولگ گورینوف، معاون این مرکز در پایگاه «حمیمیم» سوریه اعلام کرد که شب ۲۹ آوریل، از ساعت 0۰:۴۷ تا ۱ بامداد، چهار جنگنده تاکتیکی اف-۱۵ نیروی هوایی اسرائیل که از دریای مدیترانه و با عبور از شمال لبنان به پرواز درآمده بودند، به زیرساخت‌های غیرنظامی در حمص حمله موشکی انجام دادند. بر اساس داده‌های طرف سوری، در نتیجه این حمله چهار کامیون حامل سوخت آتش گرفت و سه غیرنظامی زخمی شدند. بدیهی است از حیث سیاسی (به خصوص در چارچوب روابط دوجانبه تل‌آویو و مسکو) انتشار چنین اخباری به صورت واضح مخابره یک پیام تهدید جدی به اسرائیل از سوی فدراسیون روسیه تلقی می‌شود. از سوی دیگر چندی پیش روزنامه عبری زبان یسرائیل هیوم اعلام کرد انبارهای مهمات آمریکایی در اراضی اشغالی به دلیل کمک به اوکراین در حال خالی شدن هستند و این مساله موجب نگرانی مقامات تل‌آویو شده است. این خبر و افشای آن از سوی رسانه‌ها به خوبی نشان می‌دهد که ایالات متحده اسرائیل را مجبور به حمایت تسلیحاتی از اوکراین کرده و نتانیاهو در شرایطی که از داخل تحت فشار است و از بیرون چندان مورد قبول جو بایدن و تیم وی نیست، چاره‌ای جز چراغ سبز نشان دادن به واشنگتن ندارد. حال روسیه به‌رغم روابطی که با اسرائیل دارد در حال تلافی‌جویی و تحریک رقبای وی در منطقه است که دلیل آن حمایت از کی‌یف ارزیابی می‌شود.