فرشاد گلزاری

سال 2011 میلادی و در جریان شکل‌گیری داعش و خلق جریان‌های تروریستی در سوریه، صرفاً یک بحران امنیتی به وجود نیامد، بلکه در دل این سناریوی چند ضلعی، اتفاق‌های دیگری هم رخ داد که تا به امروز بسیاری از آنها حل و فصل نشده است. به عنوان مثال در تمام حملاتی که ارتش روسیه علیه داعش و القاعده در جای جای سوریه انجام داد، بسیاری از زیرساخت‌های این کشور مورد آسیب جدی قرار گرفت و اساساً بخشی از این تاسیسات برای همیشه از بین رفت. متعاقباً زمانی که تروریست‌ها هم حملات خود را اجرایی می‌کردند، صرفاً خون هزاران انسان بی‌گناه به زمین نمی‌ریخت بلکه وحشت از حیث روحی و روانی بر تمام کسانی که در نقطه به نقطه سوریه حضور داشتند تزریق شد و حالا آرام آرام آثار اجتماعی آن تُرک‌تازی‌های بنیادگرایان رادیکال در حال مشهود شدن است. از سوی دیگر ستون فقرات یا همان شاکله استقرار و سلامت اجتماعی یک کشور را باید عنصر اقتصاد دانست و کشوری که نتواند اقتصاد و زیرشاخه‌های آن را به صورت درست و معین جلو ببرد، در نهایت نخواهد توانست به ثبات و سرمنزل مقصود برسد. به عنوان مثال زمانی که ونزوئلا درگیر بحران مالی و تحریم‌های کمرشکن از ناحیه آمریکا و اروپا شد، آنارشی در این کشور تا سر حد مرگ جولان داد و مردم برای تکه‌ای نان و دارو به جان هم افتادند که در نهایت افزایش نرخ جرایم و جنایات انفرادی و سازمان یافته را شاهد بودیم. در سوریه هم جنگ و طناب‌کشی‌های سیاسی و امنیتی باعث شد اوضاع به حدی نابسامان شود که هیچ کشوری در این سرزمین اقدام به سرمایه‌گذاری خارجی نکند و از سوی دیگر تحریم‌های سیاسی هم موجب افزایش این مشکلات شد. اکثر نمایندگی‌های دیپلماتیک از سوی کشورهای عربی منطقه و شمال آفریقا در سوریه بسته شد و در پس این اقدام صرفاً عربستان سعودی و سپس امارات متحده عربی قرار داشتند و قطر هم چند وقتی این سناریو را دنبال کرد که در نهایت زودتر از سایرین خود را از این روندِ تخریبی کنار کشید. باید این موضوع مهم را در نظر داشته باشیم که اساساً وضعیتی که امروز سوریه در آن گرفتار است و دست و پا می‌زند، حاصل جمع سیاست‌های داخلی و سیاست خارجی بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین دولت‌های شرقی و غربی بوده است و در پس این پرده خونین ایالات متحده، روسیه، ریاض، ابوظبی و بسیاری از دولت‌های عربی منطقه قرار دارند؛ به عبادتی پرونده سوریه یک معادله چند مجهولی است و حالا این مجهول‌ها در حال تحرک سیاسی هستند تا بتوانند دمشق را پس از 12 سال با برچسب «عربیت» و نه «اسلامیت» به دامان «خانه عربی» بکشانند و به نوعی اختلاف‌ها را کنار بگذارند.

محمد حلبوسی در دمشق و در جمع خبرنگاران اعلام کرد که کشورهای عربی از سوریه بی‌نیاز نیستند و سوریه نیز از جهان عربی بی‌نیاز نیست و به همین دلیل اتحادیه بین‌المجالس در تمام سطوح و زمینه‌ها برای بازگشت سوریه به جهان عرب تلاش خواهد کرد و امیدوار است دمشق به خانه عربی بازگردد

اعلام حضور اتحادیه بین‌المجالس عرب از دمشق

بسیاری معتقد بودند سفر رئیس پارلمان مصر به دمشق بخشی از یک سناریوی «آشتی سیاسی» است که البته این تحلیل درست از آب درآمد؛ چراکه یک روز پس از ورود وی، وزیر خارجه مصر هم به دمشق رسید و مشخص شد یک سناریوی جدید در حال پیاده‌سازی است

اوایل هفته جاری بود که محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان عراق و رئیس اتحادیه بین‌المجالس عربی پس از پایان کنفرانس اتحادیه پارلمان‌های عربی در بغداد اعلام کرد که یک هیأت از این اتحادیه برای سفر به سوریه تشکیل شده است و به زودی به دمشق خواهند رفت. حلبوسی گفت که تقویت پایه‌های اقدام مشترک کشورهای عربی مهم است و ما با هرگونه افراط‌گرایی، قاطعانه مخالفت می‌کنیم. منظور او به صورت روشن اتفاقاتی بود که در سوریه طی بیش از یک دهه اخیر رخ داده است. توجه داشته باشید که اتحادیه عرب در نوامبر ۲۰۱۱ پس از آغاز بحران سوریه توسط تروریست‌ها، تصمیم گرفت عضویت سوریه در این اتحادیه را تعلیق کند و سخنان حلبوسی را باید در چارچوب اقدام مذکورِ اتحادیه عرب دانست. به هر ترتیب ظهر روز یکشنبه 26 فوریه، خبرگزاری دولتی سوریه (سانا) اعلام کرد که محمد الحلبوسی، رئیس اتحادیه بین‌المجالس عربی در رأس هیأتی از اتحادیه بین‌المجالس عرب شامل تعدادی از روسای پارلمان‌های عربی وارد دمشق شدند. حموده صباغ، رئیس پارلمان سوریه در فرودگاه دمشق اعلام کرد این سفر برای تاکید بر این نکته است که سوریه مرکز اقدام عربی مشترک است و ما از تمامی هیأت‌هایی که به دمشق آمدند، تشکر می‌کنیم. در این سفر حنفی جبالی، رئیس پارلمان مصر نیز به عنوان اولین مقام مصری پس از ۱۱ سال وارد سوریه شد که باید این موضوع را در نوع خود بسیار مهم دانست. بسیاری از کارشناسان مسائل کشورهای عربی معتقد بودند که سفر رئیس پارلمان مصر به دمشق احتمال دارد بخشی از یک سناریوی «آشتی سیاسی» باشد که البته این تحلیل درست از آب درآمد؛ چراکه یک روز پس از ورود رئیس پارلمان مصر به سوریه، سامح الشکری، وزیر خارجه این کشور هم به دمشق رسید و در اینجا بود که مشخص شد یک سناریوی سیاسی جدید در حال پیاده‌سازی است. آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اساساً زلزله اخیر در سوریه به نوعی یک بهانه مشخص را به وجود آورده که روسای پارلمان‌های عربی بتوانند پس از 12 سال به دمشق بیایند. در این خصوص رویترز در گزارشی نوشت که هیأت اتحادیه بین‌المجالس عرب شامل رؤسای پارلمان‌های عراق، اردن، فلسطین، لیبی، مصر، امارات و نمایندگانی از عمان و لبنان به دمشق سفر کرده و با نمایندگان پارلمان سوریه و بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه دیدار کردند. این دیدارها به نوعی نشان داد که مقامات کشورهای عربی در حال اعلام این پیام هستند که به زودی روابطشان با سوریه را از سر خواهند گرفت. نمونه بارز این موضوع را می‌توان سخنان محمد حلبوسی دانست. او که ریاست اتحادیه بین‌المجالس عرب را به عهده دارد در دمشق و در جمع خبرنگاران اعلام کرد که کشورهای عربی از سوریه بی‌نیاز نیستند و سوریه نیز از جهان عربی بی‌نیاز نیست و به همین دلیل اتحادیه بین‌المجالس عرب در تمام سطوح و زمینه‌ها برای بازگشت سوریه به جهان عرب تلاش خواهد کرد و امیدوار است دمشق به خانه عربی بازگردد. منظور از خانه عربی دقیقاً همان اتحادیه عرب است که حالا به نظر می‌رسد اعضای آن به دنبال برگرداندن سوریه به آن هستند، اما باید دید که آیا عربستان سعودی با بازگشت دمشق به خانه عربی مخالفت خواهد کرد یا خیر؟!