فرشاد گلزاری

شاید شما هم این مثال را شنیده باشید که می‌گویند «بهترین دفاع، حمله است». این عبارت کوچک در جمع‌های خصوصی در قبال تنش‌ افراد با یکدیگر مطرح یا به عنوان یک راهکار نسبتاً زیرکانه از سوی دوستان و نزدیکان پیشنهاد می‌شود که به نوعی نشان می‌دهد گاهی نباید در مورد یک موضوع خاص توضیح دهید، بلکه به هر طریقی که شده باید از لاک دفاعی و عقب‌گرد به حالت هجومی تغییر موضع دهید. این راهکار یا استراتژی را اگر در قالب یک راهبرد نظامی یا سیاسی در نظر بگیرید، یعنی اوضاع را باید به سمتی برد که دست پیش را داشته باشیم و طرف‌های خود را در یک فشار کلی یا چارچوب یک‌طرفه قرار دهیم. آنچه این روزها استفاده از تئوری مذکور را به ذهن متبادر می‌کند و سیاستمداران سعی دارند از آن استفاده کنند، پرونده‌هایی است که بر اساس تنش‌های امنیتی- نظامی یا رقابت‌های اقتصادی بنا نهاده شده و در حال سیر تحولات خود هستند. نمونه عینی و بارز این تحولات که حالا دنیا را دستخوش تغییر قرار داده، جنگ اوکراین است. درست است که در ظاهر روسیه و اوکراین در این منازعه و از حیث شکلی با یکدیگر درگیر هستند، اما باید توجه داشت که ایالات متحده و اروپا هم بازیگران مهم این پرونده هستند. به گونه‌ای که مجموعه غرب به صورت کلی در قالب ناتو وارد میدان شده و حالا به دنبال آن است تا حمایت تمام عیار خود از کی‌یف علیه مسکو را به رخ بکشد و از جهت دیگر در حال وارد کردن متحدان خود به زمین بازی اوکراین هستند. واقعیت غیرقابل انکار این است که کمتر از یک ماه دیگر سالگرد حمله روس‌ها به اوکراین است و در آن تاریخ علاوه بر خطابه‌های اروپا و آمریکا علیه کرملین و شخص پوتین، روسای جمهور و مقامات مطرح سیاسی دنیا در اینباره جلسات و گفت‌‌وگوهای تلفنی و حضوری در داخل یا خارج اوکراین خواهند داشت که به مسکو تفهیم کنند این حمایت نه تنها طی یکسال اخیر از بین نرفته، بلکه در حال تقویت و افزایش است تا نوعی از اتحاد غربی‌ها را علیه روسیه به نمایش بگذارند. این اقدام در فاز سیاسی خواهد بود اما در فاز عملیاتی و نظامی هم اتفاقاتی در حال رخ دادن است که نشان می‌دهد اوضاع برای روسیه و متحدانش مانند بلاروس یا کره‌شمالی چندان مناسب نیست. باید این موضوع را پذیرفت که ایالات متحده و متحدانش که در قالب ناتو دور یکدیگر جمع شده‌اند، در حدود یکسال گذشته بیش از توان خود از اوکراین حمایت کردند که این موضوع نشان می‌دهد اهمیت این کشور و به خصوص نواحی شرقی اروپا برای غرب بسیار زیاد است و به هر ترتیب آنها می‌کوشند تا اوضاع را به نفع خود کنترل کنند. به همین جهت اگر حالا به سفر دبیرکل ناتو به کره جنوبی و ژاپن نگاهی گذرا بیندازیم می‌بینیم که اوضاع برای مسکو آن هم در آستانه سالگرد حمله به اوکران چندان مطلوب نیست.

آمریکا و متحدانش که در قالب ناتو دور یکدیگر جمع شده‌اند، طی یکسال گذشته بیش از توان خود از اوکراین حمایت کردند که این موضوع نشان می‌دهد اهمیت نواحی شرقی اروپا برای غرب بسیار زیاد است و به هر ترتیب آنها می‌کوشند تا اوضاع را به نفع خود کنترل کنند

ناتوی آسیایی تاسیس می‌شود؟

استولتنبرگ همکاری نزدیکتر ناتو با شرکای هند و اقیانوس آرام را یک راهبرد کلی می‌داند و در این راه باید توجه داشت چین کشوری است که ناتو برای نخستین‌بار از آن به عنوان یک چالش امنیتی در سند استراتژیک کلیدی خود در سال گذشته میلادی (2022) نام برد

بدون شک ورود ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو به کره‌جنوبی و اقامت دو روزه او در این کشور، برای کره‌شمالی یک رویداد مثبت تلقی نمی‌شود و به همین دلیل سرویس اطلاعاتی این کشور و همچنین رسانه‌هایی که تحت تسلط حزب کمونیست مستقر در پیونگ‌یانگ قرار دارند، درگیر ماجرا هستند. در این میان البته تحلیلگران کره‌شمالی هم ساکت ننشستند و نظرات خود را در این باب با همگان به اشتراک گذاشتند. به عنوان مثال کیم تونگ-میونگ، محقق سازمان مطالعات سیاست بین‌الملل کره شمالی در مقاله‌ای برای آژانس خبری مرکزی کره شمالی (KCNA) نوشته است که سفر دبیرکل ناتو به کره‌جنوبی به نظر با هدف انجام اقداماتی برای ایجاد نسخه آسیایی ناتو انجام شده است. در ادامه این مقاله همچنین آمده که سفر دبیرکل ناتو به کره‌جنوبی و ژاپن مقدمه و پیش‌زمینه‌ای برای تقابل و جنگ است و ابرهای تیره و تار جنگ سرد جدیدی را بر فراز منطقه آسیا-پاسیفیک می‌گستراند. در این میان البته دبیرکل ناتو به دنبال چیز دیگری است و اساساً اشاره چندانی در سخنانش به کره شمالی نداشته و ندارد اما متن سخنانش نشان می‌دهد که او از سوی اروپا و آمریکا ماموریت پیدا کرده تا برای دو ماموریت کلی به منطقه شرق آسیا سفر کند. ماموریت اول دبیرکل ناتو ایجاد یک اتحاد و اجماع میان دو متحد آمریکا در شرق آسیا (کره‌جنوبی و ژاپن) علیه مسکو است. در این باره دبیرکل ناتو در سخنرانی در محل انستیتوی مطالعات پیشرفته Chey در سئول، از کره جنوبی بابت کمک‌های غیر مهلک که به اوکراین ارائه داده تشکر کرد، اما همچنان از این کشور خواست تا اقدامات بیشتری در این راستا انجام دهد و بر نیاز مبرم اوکراین به مهمات تاکید کرد. استولتنبرگ در بخشی از سخنانش با اشاره به عدم کمک نظامی برخی متحدان ناتو به اوکراین گفت که  چند کشور متحد سازمانِ پیمان آتلانتیک شمالی که سیاستشان صدور سلاح به کشورهای درگیر در جنگ نبود، اکنون این سیاست را تغییر داده‌اند. این سخنان وی به نوعی نشان از این دارد که کره‌جنوبی و همچنین ژاپن راهی جز ارائه کمک‌های نظامی به کی‌یف از طریق ناتو ندارند؛ چراکه دبیرکل ناتو قرار است پس از سئول به توکیو سفر کند و در آنجا هم احتمالاً همین موارد را به ژاپنی‌ها گوشزد خواهد کرد. اما ماموریت دوم دبیرکل ناتو در این دو سفر، برجسته کردن تهدید چین و کره‌شمالی برای توکیو و سئول است. استولتنبرگ در جایی از صحبت‌هایش می‌گوید: «آنچه در اروپا اتفاق می‌افتد برای هند و اقیانوسیه مهم است و آنچه در آسیا اتفاق می‌افتد برای ناتو اهمیت دارد؛ چراکه امنیت ما به یکدیگر متصل است». این دقیقاً همان چیزی است که کره‌جنوبی و ژاپن منتظر شنیدنش بودند و حالا این اتفاق رخ داد. استولتنبرگ همکاری نزدیکتر ناتو با شرکای هند و اقیانوس آرام را یک راهبرد کلی می‌داند و در این مسیر تهدیدات چین و کره‌شمالی را بسیار جدی می‌داند. باید متوجه بود که چین کشوری است که ناتو برای نخستین‌بار از آن به عنوان یک چالش امنیتی در سند استراتژیک کلیدی خود در سال گذشته میلادی (2022) نام برد. به همین دلیل باز هم به این مثال قدیمی برمی‌گردیم که بهترین دفاع، حمله است؛ چراکه ناتو در حال تشکیل یک زنجیره به ظاهر تدافعی علیه روسیه، چین و کره‌شمالی است اما در باطن یک مشی تهاجمی را برگزیده است.