فرشاد گلزاری

کمتر از دو هفته است که شاهد یک نزاع مشهود سیاسی میان عربستان سعودی و ایالات متحده هستیم که ریشه و درون‌مایه آن به زعم بسیاری از ناظران و مفسران بین‌المللی، اقتصادی است. چندی پیش بود که عربستان سعودی به عنوان رهبر و گرداننده «اوپک پلاس» از زبان این نهاد اعلام کرد که قرار است روزانه حدود 2 میلیون بشکه از تولید نفت را به حالت تعلیق درآورد. این اقدام سعودی‌ها از دید بسیاری از اقتصاددانان یک توجیه قابل مشاهده و لمس دارد و آنهم بحث عرضه و تقاضا است. به گمانِ این طیف، کاهش تولید نفت توسط اوپک‌پلاس با مطالعات دقیق صورت پذیرفته و حتی می‌تواند این موضوع را به ما گوشزد کند که غرب در شرایط فعلی به گاز بیشتر از نفت نیاز دارد که این موضوع هم به بحران انرژی خلق شده از جنگ اوکراین مربوط است. به باور این عده از کارشناسان تولید این میزان نفت اگرچه به درخواست ایالات متحده و برخی دیگر از متحدان اروپایی آن رخ داده اما همین افزایش تولید باعث شده بالانس عرضه و تقاضا در این میان بهم بخورد. دسته‌ای دیگر اما مخالف این تحلیل هستند. آنها اعتقاد دارند که تصمیم اوپک‌پلاس و در رأس آن عربستان سعودی چه از حیث شکلی و چه از منظر ماهوی یک تصمیم سیاسی علیه ایالات متحده به حساب می‌آید. آنها بر این نظریه استوار هستند که ریاض با مسکو در این راه هماهنگی کامل داشته تا بتواند از این طریق به ایالات متحده که در هدایت کردن جنگ اوکراین نقش اصلی را دارد ضربه اقتصادی وارد کنند. شاید تا چند روز پیش این تصمیم اوپک پلاس و عربستان سعودی اقتصادی خوانده می‌شد اما از حدود 5 روز پیش تاکنون داده‌هایی در فضای سیاسی و سپس در فضای مجازی منعکس شده که نشان می‌دهد این تصمیم عملاً یک قصدِ سیاسی را در بطن خود جای داده است. واقعیت این است که اگر تاریخ روابط عربستان و آمریکا را به صورت گذرا مرور کنیم می‌بینیم که اصولاً ساختار پادشاهی در این کشور که یک نگاه محافظه‌کارانه را دنبال می‌کند، روابطش با جمهوریخواهان آمریکا و دولت‌های برآمده از آن بهتر از دموکرات‌ها بوده است. شاید همه به یاد داشته باشند که رقص شمشیر ترامپ با پادشاه عربستان آنهم چهار ماه پس از به روی کار آمدنش (21 می 2017) انتقادهای زیادی از او را به وجود آورد. در ایران طیف راستگراها  او را «کاسب مَسلک» و عربستان را به تعبیری «گاو شیرده» خواندند اما هیچکس نخواست درک کند که اساساً نگاه سعودی‌ها به جمهوریخواهان نافذتر و روابطشان با این طیف گرمتر از دموکرات‌ها است. این در حالیست که بایدن با یک مانور قدرت و بزرگنمایی رسانه‌ای به اسرائیل و سپس به عربستان سفر کرد و اعضای شورای همکاری خلیج فارس را فراخواند تا به انها در مورد سیاست آمریکا در قبال بحث انرژی و تولید نفت گوشزد کند.

شمشیر ریاض بر گردن بایدن؟!

در سفر بایدن به منطقه طرز برخورد او با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که اخیراً هم به عنوان نخست‌وزیر از سوی پادشاه این کشور برگزیده شد، به مذاق دربار سعودی چندان خوش نیامده است و به همین دلیل برخی‌ها معتقدند که بن‌سلمان با کاهش تولید دو میلیون بشکه‌ای نفت درصدد تسویه حساب سیاسی با بایدن است. حالا اما به نظر می‌رسد که این نزاع سیاسی به داخل کنگره آمریکا هم کشید شده است. روز یکشنبه تام تیفانی، نماینده جمهوریخواه ویسکانسین از نانسی پلوسی خواسته است تا جلسات استماع را درخصوص درخواست دولت جو بایدن از عربستان سعودی مبنی بر «تعویق تصمیم کاهش تولید نفت تا پس از انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا» برگزار کند. این درخواست پس از آن مطرح شده که در بیانیه روز پنجشنبه عربستان سعودی به عنوان کشوری که اوپک‌پلاس را رهبری می‌کند، آمده است: «پادشاهی سعودی از طریق رایزنی‌های مداوم خود با دولت آمریکا تصریح کرد که همه تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهند که به تعویق انداختن تصمیم اوپک‌پلاس حتی به مدت یک ماه، پیامدهای اقتصادی منفی خواهد داشت». این موضع عربستان سعودی دقیقاً یک نوع افشاگری به حساب می‌آید. ریاض در زمانی که دولت بایدن به صورت پنهانی و تا حدودی نیمه آشکار این درخواست را از سعودی‌ها کرده‌اند تا بتوانند قیمت بنزین در داخل را کنترل کنند، یکباره محتوای در خواست دموکرا‌ت‌ها را علنی کرده تا بتواند بر آینده سیاسی بایدن و دموکرات‌ها در انتخابات آتی کنگره تاثیر منفی بگذارد. در این راستا جمهوریخواهان در کنگره معتقدند که اگر چنین اطلاعاتی درست باشد، این مسئله ممکن است به عنوان درخواست غیرقانونی کاخ سفید به نفع تلاش‌های کمپین دموکرات‌ها در انتخابات میان‌دوره‌ای ماه نوامبر تلقی شود؛ چراکه با افزایش بنزین بدون شک مردم آمریکا به سمت محافظه‌کاران خواهند رفت و این همان نتیجه‌ای است که روسیه و عربستان خواهان آن هستند. حال باید دید که آیا دموکرات‌ها می‌توانند بر این سناریوی ریاض و مسکو فائق آیند یا خیر؟!