فرشاد گلزاری

اسرائیل طی دو سال، چهار دور انتخابات برگزار کرده که آخرین آنها در مارس گذشته بود و هیچ یک نتیجه قطعی در بر نداشت. منظور از «نتیجه قطعی» این است که هیچکدام از این چهار انتخابات نتوانستند خلأ قدرت در سرزمین‌های اشغالی را از بین ببرند و به تشکیل دولت منتهی شود. بدون شک این وضعیت برآمده از یک بحران سیاسی در حوزه داخلی است که البته رگ و ریشه‌های اجتماعی هم در آن پیدا می‌شود. به عنوان مثال اگر به فهرست احزاب سیاسی در تل‌آویو نگاهی گذرا بیاندازید و تعداد احزاب را با چند سال پیش مقایسه کنید، به خوبی می‌فهمید که تعداد احزاب در سرزمین‌های اشغالی بیش از گذشته شده است. شاید عده‌ای معتقد باشند که این اقدام در چارچوب «تَحَزب» یا همان تکثیر احزاب قابلیت تحلیل دارد که البته سخن نامربوط به حساب نمی‌آید؛ اما آنچه باید مورد توجه ما قرار بگیرد این است که اساساً تحزب و دسته دسته شدن احزاب می‌تواند ریشه‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی داشته باشد، نه صرفاً سیاسی. در رژیم صهیونیستی هم حالا این اتفاق رخ داده، اما دلیل آن می‌تواند تعمیق اختلاف‌ها میان احزاب باشد. تکثیر احزاب بزرگتر به جریان‌های سیاسی کوچکتر بدون تردید نشان دهنده وجود یک مشکل اساسی در ساختار سیاسی اسرائیل و خصوصاً کنست است. اینکه چهار مرتبه انتخابات به درخواست و رهبری بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل برگزار می‌شود و حتی نزدیکترین افراد مانند بنی گانتس هم با او نمی‌تواندکنار بیاید و ناچار دولت را ترک می‌کند، در نمای اول نشان می‌دهد که مشکل اساسی عدم انسجام سیاسی در کنست اسرائیل است. اما در نمای دوم آنچه در این میان باعث تشدید اختلاف و شکاف سیاسی می‌شود، حضور نتانیاهو و یک‌ جانبه‌گرایی او در عالم سیاست داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی است. نتانیاهو بیش از ۱۲ سال به صورت ممتد نخست‌وزیری اسرائیل را به عهده داشته و طی این مدت از حیث سیاست خارجی سعی کرده تا حرف اول و آخر را خودش بزند. از جنگ‌های ریز و درشت در منطقه گرفته تا ترورهای سفارش داده شده از سوی او و کابینه‌اش، همه و همه بنیاد ایدئولوژیک راست‌گرای او را به نمایش گذاشته است که هزینه‌های زیادی برای شهروندان اسرائیل و حتی ساختار سیاسی - نظامی این رژیم در بر داشته است. آخرین نمونه آنرا باید جنگ 11 روزه غزه دانست که به گفته کارشناسان نظامی و امنیتی اسرائیل، نه تنها گنبد آهنین و سامانه‌های پدافندی این رژیم نتوانستند به خوبی با حملات راکتی جریان‌های فلسطینی مقابله کنند، بلکه مشکل اساسی دیگر این بود که فشار روانی به شهروندان و سربازان در بالاترین حد وارد شد. آنها معتقدند که طولانی شدن جنگ مذکور علیرغم آنچه نتانیاهو فرض می‌کرد، صرفاً آبروی ارتش و ساختار نظامی - سیاسی رژیم صهیونیستی را به خطر انداخت و هیچ دستاوردی نداشته است. از اینرو اگر به تحرک احزاب پس از آتش‌بس در غزه نگاه کنیم، می‌بینیم که تمام سیاستمداران و به خصوص یائیر لاپیر، رهبر حزب آینده‌ای هست و مامور تشکیل کابینه جدید اسرائیل، به دنبال آن بودند که با تمام قدرت نتانیاهو را کنار بزنند تا از تکرار فجایع این‌چنینی جلوگیری کنند. این فجایع فقط در حوزه داخلی نمایان نشد، بلکه در سیاست خارجی هم ما شاهد بروز مشکلاتی بودیم که صدای بسیاری را در آورد. به عنوان نمونه اخیراً، 35 سفیر و سرکنسول رژیم صهیونیستی که ابقا یا انتصاب آن‌ها در این سمت‌ها به تأخیر افتاده، در نامه‌ای به نخست‌وزیر، وزیر خارجه و وزیر جنگ این رژیم نسبت به تبعات این تأخیر هشدار دادند که یگانه دلیل آن صرفاً نبود دولت مستقر در تل‌آویو عنوان شده است.

طبق توافق برای تشکیل دولت تغییر، نفتالی بنت تا سپتامبر ۲۰۲۳ نخست‌وزیر خواهد بود و سپس لاپید تا نوامبر ۲۰۲۵ جایگزین وی می‌شود که انتظار می‌رود مراسم تحلیف نخست‌وزیر جدید ظرف ۱۰ روز آینده برگزار شود

کنار زدن بنیامین

با این وجود و با توجه به اینکه تداوم بی‌دولتی در اسرائیل در حال هزینه‌زایی بیش از حد برای تل‌آویو طی دو سال گذشته بوده است، منابع اسرائیلی جمعه شب از توافق نفتالی بنت، رهبر حزب یمینا با یائیر لاپید، رهبر حزب آینده‌ای هست و مامور تشکیل کابینه جدید اسرائیل، برای تشکیل دولت چرخشی خبر دادند. در این راستا شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که نفتالی بنت با موضوع تشکیل دولت تغییر با لاپید که هدف آن جایگزینی دولت فعلی به ریاست بنیامین نتانیاهو است، موافقت کرده و انتظار می‌رود این مساله ظرف ۱۰ روز محقق شود. طبق این توافق، نفتالی بنت تا سپتامبر ۲۰۲۳ نخست‌وزیر خواهد بود و سپس لاپید تا نوامبر ۲۰۲۵ جایگزین وی می‌شود. به گفته این منابع، انتظار می‌رود مراسم تحلیف نخست‌وزیر جدید ظرف ۱۰ روز آینده برگزار شود. از سوی دیگر کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل توضیح داد که این موضوع هنوز به آیلت شاکد، دومین قطب در رهبری حزب یمینا بستگی دارد و از آن جا که عناصری چون شاکید در حزب یمینا، اشتیاق کمتری برای ورود به چنین دولتی دارند، این مسئله بر سرنوشت دولت تغییر اثرگذار خواهد بود. طبق برآوردهای اولیه، تشکیل دولت تغییر به نظر تنها با اتکا بر نمایندگان حداقل یکی از احزابی که شهروندان فلسطینی‌تبار اسرائیلی در آن حاضر هستند، ممکن خواهد بود. بدون تردید تنها کسی که قربانی این ائتلاف خواهد شد، نتانیاهو است و انتشار خبر این ائتلاف برای او به مانند شلیک تیر خلاص به بدنه حزب لیکود تلقی می‌شود. به موازات انتشار خبر ائتلاف لاپید و بنت، جمعه شب  نتانیاهو که در ویلای خود در شهر ساحلی قیساریا در استان حیفا به سر می‌برد، فیلمی از خودش منتشر کرد که در آن به شدت به بنت حمله می‌کند و می‌گوید این سیاستمدار راست‌گرا حالا می‌خواهد نخست‌وزیر «دولت چپ» شود. عصبانیت نتانیاهو برای همه قابل درک است؛ چراکه نفتالی بنت عملاض وارد ائتلاف با او نشد و حالا با ائتلاف مذکور به اردوگاه چپ، یعنی رقبای نتانیاهو پیوسته است. اینم مساله البته از نظر نتانیاهو پشت کردن به اصول راست‌گرایی است و به همین خاطر است که نتانیاهو خود را بیش از گذشته در خطر می‌بیند.

به موازات انتشار خبر ائتلاف لاپید و بنت، نتانیاهو فیلمی از خودش منتشر کرد که در آن به شدت به بنت حمله می‌کند و می‌گوید این سیاستمدار راست‌گرا حالا می‌خواهد نخست‌وزیر «دولت چپ» شود

در سوی دیگر لاپید هم پس از انتشار خبر مذکور سعی کرد بر وحدت احزاب رژیم صهیونیستی مانور دهد. او اعلام کرد: «در دولت اسرائیل بنتِ راست‌گرا باید کنار نیتزان هوروویتز، رهبر حزب چپ‌گرای «مرتز» بنشنید تا نظام خدمات درمانی کشور را بهبود بخشند. گیدئون صعر، رهبر حزب «امید نو» که تازه از لیکود جدا شده کنار میراو میخائیلی، رهبر چپ‌گرا و فمینیست «حزب کارگر» بنشیند تا شکاف‌های اجتماعی کاهش یابند؛ و آویدور لیبرمن، رهبر حزب «اسرائیل خانه ما» که نماینده اقلیت روس‌زبان کشور است و گرایش سکولاریسم شدید دارد با چیلی تروپر، وزیر حزب میانه‌گرای «آبی و سفید» که گرایش مذهبی دارد در این زمینه همکاری کند که دولت اسرائیل، دولتی یهودی باشد که در آن اصل عدم اجبار در دین رعایت می‌شود». بر این اساس به نظر می‌رسد که طی روزهای آینده باید شاهد روی کار آمدن دولت تغییر در تل‌آویو باشیم که قربانی اصلی آن نتانیاهو و حزب لیکود خواهد بود.