فرشاد گلزاری

 این روزها جنب و جوش‌های زیادی در منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس به چشم می‌خورد که تمام مولفه‌ها اعم از سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی را دربرمی‌گیرد. به عنوان مثال روز گذشته (شنبه) خبرگزاری رسمی امارات (وام) اعلام کرد که رزمایش توپخانه‌های آهنین۲۲ بین نیروی دریایی امارات و نیروهای آمریکایی آغاز شد و تا ۲۳ ژوئن ادامه دارد.

هدف از این رزمایش مشترک نیز، تبادل مهارت‌های نظامی برای افزایش مهارت و آمادگی جنگی و تقویت روابط دفاعی میان امارات و آمریکا اعلام شد. این در حالیست که اوایل سال جاری میلادی یعنی 31 ژانویه، امارات در بزرگترین رزمایش دریایی خاورمیانه با رهبری آمریکا در بحرین شرکت کرد و در این رزمایش که تا ۱۷ فوریه ادامه داشت ۶۰ کشور و نهاد بین‌المللی از جمله ترکیه، مصر، عربستان و بحرین حضور داشتند. این رزمایش در حالی برگزار شده که چندی بعد قرار است جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا به عربستان سعودی سفر کند و با سایر رهبران کشورهای منطقه به بحث و گفت‌وگو بنشیند. در این میان اما بحثی که باید موردنظر قرار بگیرد تحرکات کشورهایی است که در حاشیه این روند قرار دارند و سعی می‌کنند خود را به نوعی در سایه نگه دارند. بدون شک رژیم صهیونیستی محور اصلی این تحولات است و به صورت خزنده و بعضاً علنی در حال جای‌گیری در منطقه و تحولات جاری جغرافیای حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه است. نمونه این مساله را باید حمله اخیر جنگنده‌های اسرائیل به غزه دانست. سایت عربی 21 روز گذشته (شنبه) اعلام کرد که جنگنده‌های ارتش رژیم صهیونیستی پایگاهی را در مرکز نوار غزه هدف قرار دادند و در اخبار تکمیلی اعلام شد که جنگنده‌های ارتش رژیم صهیونیستی از نوع اف ۱۶ حدود ۱۰ موشک به پایگاه صلاح‌الدین وابسته به گردان‌های القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در مرکز نوار غزه شلیک کردند. این اقدام اگرچه ممکن است از منظر بسیاری از تحلیلگران عادی به نظر برسد اما واقعیت این است اسرائیل بک حاشیه امن و یک چراغ سبز از سوی آمریکا دریافت کرده که دست به چنین اقداماتی می‌زند. بخشی از تحرکات اسرائیلی‌ها هم سیاسی است و در هماهنگی کامل با کشورهای عربی انجام می‌شود.

چند روز قبل از اعلام سفر ولیعهد سعودی به ترکیه، شهرداری واشنگتن نام خیابانی که سفارت عربستان در آن قرار دارد را به جمال خاشقجی تغییر داد به این معنا که هنوز سایه اهرم فشار پرونده خاشقجی در بالای سر ریاض و ولیعهد این کشور نمایان است

به عنوان مثال در روزهای اخیر شاهد بودیم که بحث عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان داغ‌تر از هر زمان دیگر شده است و حتی بسیاری از کارشناسان جهان عرب اعلام کرده‌اند که اسرائیل همین حالا و از حدود 5 تا 10 سال پیش در عربستان حضور دارد ولی آل‌سعود جرأت علنی کردن این موضوع را فعلاً ندارد و احتمال دارد که بایدن این مساله را علنی و به دنیا اعلام کند. از منظری دیگر ترکیه هم در حال ترمیم روابط خود با اسرائیل و اعراب است و به نوعی گام برمی‌دارد که هم در شمال عراق و سوریه مشغول متشنج کردن اوضاع است و هم در افغانستان، لیبی، قره‌باغ و حتی در قطر و حاشیه خلیج فارس به دنبال تامین منافع خود است.

مهمترین دلیل سفر بن‌سلمان به اردن، ترکیه و مصر، انجام مشورت‌های لازم برای هماهنگ کردن مواضع عربستان با اَمان و قاهره پیش از برگزاری نشست ریاض خواهد بود که قرار است در نیمه ماه ژوئیه با حضور جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا برگزار شود

بن‌سلمان در آنکارا!

به یاد داریم که ماه گذشته رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه در کمال ناباوری به جده سفر کرد و مورد استقبال ملک سلمان، پادشاه عربستان قرار گرفت، شاهد ملاقات او با ولیعهد سعودی نیز بودیم. این اقدام برای بسیاری از منتقدان اردوغان به خصوص کسانی که هنوز پرونده جمال خاشقجی را ناتمام می‌دانند، به عنوان مدلی از مماشات با قاتلی تلقی شد که تمام نهادهای حقوق بشری دنیا آن را محکوم کرده‌اند اما به نظر می‌آید که دو طرف (ترکیه و عربستان) در حال بازسازی روابطی هستند که چندین سال نوسانات زیادی داشته است. بر همین اساس روز جمعه بسیاری از رسانه‌ها از جمله خبرگزاری آناتولی و واس اعلام کردند که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی قرار است ۲۲ ژوئن به ترکیه سفر کند. خبرگزاری آلمان هم در این میان اعلام کرده که بن‌سلمان قرار است علاوه بر ترکیه به اردن و مصر هم سفر کند.

رویترز هم به نقل از یک مقام ترکیه‌ای اعلام کرد که محور این سفر مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله برجام، جنگ یمن، پیامدهای بحران اوکراین بر منطقه و تقویت روابط میان این کشورها و ریاض و امضای توافق‌های مربوط به انرژی و تجارت خواهد بود. اینکه چهار روز دیگر (اول تیر و برابر با 22 ژوئن) قرار است ولیعهد عربستان در ترکیه چه مسائلی را مطرح کند و اردوغان چه درخواست‌هایی از وی خواهد داشت معلوم نیست اما آنچه در این میان باید مدنظر قرار بگیرد این است که سفر بن سلمان دقیقاً قبل از سفر بایدن به ریاض و دیدارش با رهبران شورای همکاری خلیج فارس انجام می‌شود که به نوعی نشان می‌دهد یک هماهنگی علنی در پشت صحنه میان واشنگتن و ریاض در مورد این سلسله سفرها انجام شده است. توجه داشته باشید که منابع عربی اعلام کرده‌اند دلیل دیگر سفر بن‌سلمان به این سه کشور، انجام مشورت‌های لازم برای هماهنگ کردن مواضع عربستان، اردن و مصر پیش از برگزاری نشست ریاض است که قرار است در نیمه ماه ژوئیه با حضور جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا برگزار شود؛ به گونه‌ای که نخست‌وزیر عراق و رئیس‌جمهوری مصر هم به عنوان میهمانان ویژه در این نشست حضور خواهند داشت. نکته دیگر این است که سه روز پیش (پنجشنبه) منابع خبری اعلام کردند که شهرداری واشنگتن خیابانی را که سفارت عربستان در آمریکا در آن قرار دارد به نام «جمال خاشقجی» نام‌گذاری کرده است.

 این اقدام در اثنای سفر ولیعهد سعودی به ترکیه می‌تواند یک پیام معنادار از سوی واشنگتن به ریاض باشد؛ به این معنی که آمریکایی‌ها با این اقدام به بن سلمان می‌گویند که هنوز سایه اهرم فشار پرونده خاشقجی در بالای سر ریاض و ولیعهد این کشور نمایان است و او باید با پروژه‌های منطقه‌ای آمریکا و اسرائیل همسو شود.

بر این اساس آنچه در سفر ولیعهد سعودی به خصوص در اثنای وضعیت فعلی که صداهای ناهمگون از منطقه علیه ایران به گوش می‌رسد باید مدنظر قرار بگیرد، بحث هماهنگی عربستان با راهبرد واشنگتن - تل‌آویو است که باید آن را تکمیل بخشی از پازل منطقه‌ای واشنگتن دانست!