فرشاد گلزاری

یکی از مناطقی که از دیرباز تاکنون برای اسرائیل اهمیت زیادی داشته و دارد، شمال آفریقا است. اساساً این منطقه برای تل‌آویو صرفاً اهمیت اقتصادی یا سیاسی ندارد، بلکه راهبردهای این رژیم در مقیاس کلی همه چیز را دربرمی‌گیرد. منطقه شمال آفریقا که ابتدای آن را مصر تشکیل می‌دهد و از آن به عنوان دروازه ورود خاورمیانه به قاره آفریقا سخن گفته می‌شود، به حدی برای اسرائیل مهم است که در سپتامبر 1978 شاهد امضای توافق تل‌آویو و قاهره ذیل عنوان «توافق کمپ‌دیوید» بودیم. این توافق در نهایت به جنگ اعراب و اسرائیل پایان داد. از سوی دیگر باید توجه داشت که کشورهای شمال آفریقا عملاً در آرگونومی نظامی - امنیتی اسرائیل به عنوان دولت‌های مستقر در حلقه دوم امنیتی تل‌آویو شناخته می‌شوند و در ساختار سیاست خارجی هم به عنوان کشورهای خارجِ نزدیک به حساب می‌آیند که سال‌های سال اسرائیل به صورت پنهان با آنها روابط داشت و این موضوع با امضای توافق ابراهیم در سپتامبر 2020 علنی شد. در این میان باید توجه کنیم که این کشورها از منظر احاطه بر مدیترانه شرقی هم برای اسرائیل مهم قلمداد می‌شوند. اسرائیل عملاً مدیترانه شرقی را به دلیل مباحث ژئوانرژی و همچنین مسائل اشراف نظامی یک منطقه استراتژیک می‌داند که درون خود مولفه‌های حائز اهمیتی را دارد. بر همین اساس اگر به روند توافق ابراهیم و کشورهای دخیل در آن توجه کنیم می‌بینیم که امنیت، پررنگ‌ترین عنصری است که در این میان مورد نظر رژیم صهیونیستی بوده و خواهد بود. اسرائیلی‌ها معتقدند که از حیث امنیتی باید تمامی کشورهایی که با آنها وارد صلح آشکار شده‌اند را به نفع خود راهبری کنند و آنها هم ملزم به ارائه خدمات به تل‌آویو هستند. به عنوان مثال در مورد امارات بارها شاهد بودیم که اسرائیل از یک تَحَکُم امنیتی علیه ابوظبی استفاده کرد. در مورد اول تل‌آویو اجازه نداد که جنگنده‌های اف 35 مدرن با آخرین تکنولوژی و تسلیحات از سوی آمریکا به امارات تحویل داده شود، زیرا آنها معتقدند دست برتر در عرصه هوایی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا همچنان باید با تل‌آویو باشد؛ که ایالات متحده هم این موضوع را قبول کرده است. مورد دوم بحث پروازهای از تل‌آویو به سمت امارات است. بر اساس پروتکل‌های بین‌المللی، هر هواپیمایی که وارد خاک یک کشور می‌شود، دولت میهمان یا پذیرنده ملزم به تامین امنیت مسافران و همچنین چِک کردن مدارک است، اما در مورد اسرائیل باز هم شاهد هستیم که تل‌آویو بر امارات اعمال فشار کرده تا این مراحل در خاک اسرائیل و توسط کارمندان هواپیمایی آن انجام شود و جالب اینجاست که ابوظبی هم این موضوع را پذیرفته است! همین دو نمونه نشان می‌دهد که ستون فقرات تمام توافقنامه‌هایی که بین اسرائیل با کشورهای عربی منعقد شده، امنیت حرف اول و آخر را می‌زند. حتی برخی تحلیلگران معتقدند که اسرائیل از دریچه امنیت به اقتصاد و سیاست‌های داخلی و خارجی خود نگاه می‌کند و اگر هم یک قرارداد تجاری را با کشوری یا شخصی یا کمپانی خاصی منعقد می‌کند، صرفاً بحث اقتصادی و سود و زیان آن مطرح نیست، بلکه امنیت در این قراردادها حرف اصلی را می‌زند.

اسرائیل با فروش تجهیزات و تسلیحات تولیدِ خود به مراکش به دنبال آن است تا حلقه‌های دفاعی متعددی را به دور خود ایجاد کند تا درصورت هرگونه حمله احتمالی، در چند مرحله بتواند میزان تلفات و شدت آسیب‌های وارده را کاهش دهد

سیطره امنیتی بر رباط!  

مراکش نه تنها بر مدیترانه شرقی احاطه دارد بلکه در ادامه آن صحرای غربی اشراف بی‌نظیری بر اقیانوس آتلانتیک شمالی دارد و به نوعی بر مرزهای آبی ناتو هم مشرف است و به همین دلیل اسرائیل به دنبال نفوذ امنیتی - نظامی در این کشور است

آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اسرائیل از فروش تسلیحات هم سود خوبی از منظر سیاسی و امنیتی به جیب می‌زند. به عنوان مثال فروش سامانه‌های دفاعی به امارات، باعث شده تا قراردادهای کلانی نصیب تل‌آویو شود ولی در مورد مراکش اوضاع تاحدود زیادی فرق می‌کند. توجه داشته باشید که اسرائیل با فروش تجهیزات و تسلیحات تولیدِ خود به دنبال آن است تا حلقه‌های دفاعی متعددی را به دور خود ایجاد کند تا درصورت هرگونه حمله احتمالی، در چند مرحله بتواند میزان تلفات و شدت آسیب‌های وارده را کاهش دهد. به عنوان مثال حضور اسرائیل در یمن یا فروش تسلیحات پدافند هوایی به امارات و بحرین در این راستا معنا می‌شود اما واقعیت این است که مراکش را نمی‌توان از این دایره بیرون دانست. مراکش به عنوان کشوری که در شمال آفریقا متاثر از فرهنگ و نفوذ پادشاهی اسپانیا بوده و حالا هم به نوعی نفوذ اسپانیا در آن مشهود است، برای رژیم صهیونیستی اهمیت بیش از حدی دارد. این کشور نه تنها بر مدیترانه شرقی احاطه دارد بلکه در شمال آن مهمترین اقامتگاه پادشاهی عربستان بنا نهاده شده است. از سوی دیگر مراکش و در ادامه آن صحرای غربی اشراف بی‌نظیری بر اقیانوس آتلانتیک شمالی دارد و به نوعی این کشور بر مرزهای آبی ناتو هم مشرف است. از جهتی دیگر هم باید دانست که مراکش در همسایگی الجزایر قرار دارد؛ کشوری که همین حالا اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و تل‌آویو معتقد است که اگر تهدید الجزایر برای رژیم صهیونیستی بیشتر از ایران نباشد، بدون شک کمتر از آن هم نخواهد بود. بر همین اساس است که در توافق ابراهیم مراکش هم مورد نظر اسرائیل بود و آنها معتقدند که با نفوذ به عمق رباط صرفاً نباید منافع اقتصادی را مدنظر قرار داد، بلکه محورهای امنیتی و نظامی از اهمیت ویژه‌ای برای آنها برخوردار است. بر این اساس اخیراً وزارت جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که نیروهای مسلح مراکش سامانه‌های امنیتی و دفاعی را دریافت کردند که گروهی از شرکت‌های نظامی اسرائیل از جمله شرکت صنایع فضایی اسرائیل و شرکت سامانه‌های «البیت» و شرکت «رافائل» آن را ارتقا داده‌اند. منابع خبری در رباط هم اعلام کردند که ارتش مراکش این سامانه‌های دفاعی نظامی پیشرفته‌ را برای رهگیری موشک‌ها و راکت‌ها از رژیم صهیونیستی تحویل گرفته است. در این میان یائیر کولاس، رئیس بخش صادرات سلاح در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی هم اعلام کرد که مراکش با تل‌آویو موافقتنامه نظامی امضا کرد تا بتواند موشک‌هایی به ارزش ۵۶۰ میلیون دلار را خریداری کند،‌ اما موضوع زمانی مهم می‌شود که روز گذشته (شنبه) روزنامه مراکشی دیفنس (فعال در زمینه اخبار نظامی و دفاعی) اعلام کرد مراکش وارد مذاکرات با رژیم صهیونیستی برای خرید موشک‌های کروز ساخت این رژیم موسوم به «موشک‌های دلیله» شده است تا زرادخانه نیروی هوایی خود را تجهیز کند. طبق این گزارش، مراکش در مرحله نخست درصدد نصب این موشک‌ها بر جنگنده‌های اف‌ـ۵ است. برخی دیگر از منابع هم اعلام کردند که نهایی شدن توافق میان شرکت «البیت سیستمز»، شرکت هوافضا، صنایع جنگ‌افزاری و فناوری اطلاعات اسرائیلی و نیروهای مسلح مراکش درگرو موافقت نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی است و با توجه به نزدیکی روابط میان رباط و تل‌آویو به نظر نمی‌رسد مشکلی در مسیر نهایی شدن این توافق پیش بیاید. بر این اساس باید گفت که نوسازی نظامی و تسلیحاتی مراکش آن هم توسط اسرائیل به نوعی در راستای تامین منافع امنیتی تل‌آویو در شمال آفریقا و آن هم در کشوری است که موقعیت استراتژیکی در آفریقا دارد.