فرشاد گلزاری

 لبنان این روزها به تیتر یک اخبار رسانه‌های عربی و سایر مطبوعات فرامنطقه‌ای تبدیل شده و دلیلش مجدداً به رفتار «سعد حریری» برمی‌گردد. سه روز پیش (دوشنبه) بود که نخست وزیر اسبق لبنان و رئیس جریان المستقبل از تعلیق فعالیت سیاسی خود خبر داد و از اعضای حزب المستقبل خواست تا همین اقدام را انجام دهند. حریری در بیانیه خود اعلام کرده بوده که «در راستای مسئولیت‌پذیری خودم و اینکه متقاعد شده‌ام که با وجود نفوذ ایران در لبنان و سردرگمی بین‌المللی، تفرقه ملی و فرقه‌گرایی، هیچ فرصت مثبتی برای لبنان وجود ندارد، تعلیق فعالیت سیاسی خود را اعلام می‌کنم و از اعضای جریان المستقبل هم می‌خواهم که اقدام مشابه را انجام دهند». حریری در بخش دیگری از سخنان خود اعلام کرد که در انتخابات پارلمانی ماه مه هیچ نامزدی از جریان المستقبل و یا به نام المستقبل معرفی نخواهد شد. سپس به صورت مستقیم و با کلامی تهدید‌آمیز گفت که می‌خواهیم هر گونه نقش یا مسئولیت در دولت، پارلمان یا سیاست به معنای سنتی آن را تعلیق کنیم. با نگاهی به این اظهارات حریری به صورت کاملاً مشخص می‌توان دریافت که او در این میان دو هدف کلی را دنبال کرده است. در وهله اول به ایران و جریان حزب‌الله لبنان حمله کرد که این اتفاق تازه‌ای به شمار نمی‌آید توجه داشته باشید که حریری و جریان 14 مارس که از احزابی مانند حزب فالانژ لبنان، قوات اللبنانیه، حزب سوسیال دموکرات و غیره تشکیل شده است، از سال‌ها پیش به دنبال قطع نفوذ ایران در بیروت بوده‌اند و نمونه تلاش آخر آنها را می‌توان انفجار بندر بیروت و وقایع پس از آن دانست. پرونده بندر بیروت که هنوز هم بلاتکلیف است، اسنادی را در بطن خود دارد که چندان به نفع حریری و جریان 14 مارس نیست اما آنها با نفوذی که در ساختار سیاسی و امنیتی لبنان دارند، این پرونده را فعلاً مختومه جلوه می‌دهند. نکته دوم بحث انتخابات پارلمانی آتی لبنان است که حدود 4 ماه دیگر برگزار خواهد شد. توجه داشته باشید که پرونده انتخابات آینده لبنان به نوعی به موضع اول حریری که علیه ایران بوده، متصل است. حریری با تعلیق فعالیت سیاسی خود و سرایت آن به سایر جریان‌ها و چهره‌های سیاسی لبنان به دنبال آن است تا بتواند عملاً یک بن‌بست سیاسی در داخل لبنان ایجاد کند. طبیعی است که نبود نامزدهای متعدد و تکثر احزاب (تحزب) باعث می‌شود تعداد نامزدها از طیف اهل تسنن و مسیحیان در انتخابات آتی کم شود و همین مساله بدون شک مشارکت عمومی را کاهش خواهد داد. کم شدن میران مشارکت شاید یک مشکل پیش پا افتاده در فضای سیاسی - اجتماعی بیروت باشد، اما واقعیت این است که تشدید چند دستگی در انتخابات پارلمانی، بدون تردید اوضاع داخلی را بیش از حالا بحرانی می‌کند و باز هم سناریوی خلأ قدرت و مسائل اینچنینی را شاهد خواهیم بود. نکته مهم این است که حریری پس از اعلام تعلیق فعالیت سیاسی خود در بیروت، عازم امارات شد و همین مساله حالا این سوال را مطرح می‌کند که آیا اقدام وی به صورت خودجوش و یا حداقل برآمده از یک تصمیم حزبی و جمعی بوده، یا اینکه مجدداً او را از خارج مرزهای لبنان تحریک کرده‌اند؟

اظهارات حریری علیه ایران و حزب‌الله در زمان اعلام تعلیق فعالیت سیاسی‌اش نشان می‌دهد که او و جریان 14 مارس حالا به نوعی می‌خواهند اوضاع را به سمتی ببرند که یک سناریوی چند ضلعی را به نفع خود و در اثنای انتخابات پارلمانی طرح و اجرا کنند

پای ریاض در میان است!

حریری قصد دارد موج اعتراضات گسترده ایجاد کند تا هرگونه تلاشی برای انتخاب جایگزین برای وی را ناکام بگذارد و نبرد انتخاباتی بدون وی علیه حزب‌الله با نظارت عربستان و آمریکا را سخت کند

پاسخ به سوال فوق شاید چندان سخت نباشد. پایگاه خبری العهد روز گذشته (چهارشنبه) در گزارش خود اعلام کرده که اگر انتخابات پارلمانی ماه مه در لبنان نبود شاید سعد حریری، نخست وزیر سابق لبنان هرگز به بیروت باز نمی‌گشت و تعلیق فعالیت سیاسی‌اش را اعلام نمی‌کرد. این رسانه با انتشار گزارش خود که بر اساس داده‌های ارائه شده از سوی 3 منبع سیاسی و امنیتی گردآوری شده، اعلام می‌کند که حریری از عربستان وارد بیروت شده و حتی در این میان به اقدامی که در سال 2017 رخ داد اشاره کرد که در آن هنگام حریری به ریاض فراخوانده شد و پس از مدتی به بیروت بازگشت و کناره‌گیری از نخست‌وزیری را اعلام کرد که در سال 2019 هم چنین اتفاقی مجدداً رخ داد. برخی تحلیلگران و ناظران بین‌المللی معتقدند که یک دعوای پشت‌پرده میان حریری و ولیعهد عربستان وجود دارد و به نوعی ریاض می‌خواهد او را از صحنه قدرت حذف کند و مثلاً شخصی مانند سمیر جعجع، رئیس حزب القوات البنانیه که باعث انزوای حریری و کنار گذاشته شدن او از سوی ولیعهد عربستان شد، به روی کار بیاورند. به همین دلیل عجیب نیست که حامیان حریری به صورت مستقیم تیر خود را به سمت محمد بن سلمان پرتاب می‌کنند و به خاطر کناره‌گیری وی از فعالیت سیاسی اعتراض می‌کنند. آن‌ها همچنین تیر خود را به سمت سمیر جعجع هم پرتاب می‌کنند که می‌خواهد به آرای اهل تسنن در انتخابات آتی دست یابد. بر این اساس دلایل سفر وی به امارات حالا تاحدودی می‌تواند مشخص شود. حریری قصد داشت با تصمیم خود یک شوک دوگانه را ایجاد کند؛ یکی نزد مردم که قبلاً به دلیل عملکرد سیاسی‌اش او را مواخذه می‌کردند اما اکنون او را قربانی توطئه داخلی و خارجی می‌دانند و دیگری نزد مقامات عربستان برای اینکه در برخورد با او بازنگری کنند و از تصمیمشان برای حذف او از نظر مالی و سیاسی منصرف شوند. در آخر باید خاطرنشان کرد که حریری قصد دارد موج اعتراضات قوی را ایجاد کند تا هرگونه تلاشی برای انتخاب جایگزین برای وی را ناکام بگذارد و نبرد انتخاباتی بدون وی علیه حزب‌الله با نظارت عربستان و آمریکا را سخت کند. حال باید دید که این سناریو به ثمر می‌نشیند یا او باز هم مغلوب می‌شود.