فرشاد گلزاری

 ترکیه این روزها بیش از آنکه به نقل محافل سیاسی و امنیتی تبدیل شود، به مثالی برای ظهور یک ابر بحران اقتصادی بدل شده است. از تهران گرفته تا پایتخت‌های اروپایی، همه و همه در حال نظاره‌ کردن وضعیت وخیم اقتصادی ترکیه هستند. برای ایرانی‌هایی که قصد سرمایه‌گذاری در ترکیه را دارند یا آنهایی که همین حالا در ترکیه املاک و مستغلات خریده‌اند، اخبار اقتصادی ترکیه بدون تردید جایگاه خاصی را دارد اما در مورد اروپایی‌ها این موضوع تا حد زیادی تفاوت دارد. آنها به این موضوع با دید امنیتی و سیاسی نگاه می‌کنند؛ چراکه ترکیه از حدود 5 سال پیش تاکنون میلیون‌ها سوری که از خانه و کاشانه خود آواره شده‌اند را در خود جای داده است و در تمامی این سال‌ها هرازگاهی برای آنکه آنکارا بتواند اروپایی‌ها را تحت فشار قرار دهد، تهدید به گسیل این جمعیت به سوی کشورهای اروپایی می‌کرد. ترکیه با این اقدام به نوعی سعی کرده تا در این سال‌ها بتواند از اروپایی‌ها بودجه‌های کلان دریافت کند که البته در چند نوبت این اقدام انجام شده اما به نظر می‌رسد که این حربه اردوغان و هم‌قطارانش دیگر بی‌اثر شده است؛ چراکه اتحادیه اروپا تحریم‌‌های خود را علیه ترکیه افزایش داده و همین باعث شده تا آنکارا یا انقباض مشهود و علنی را تجربه کند. بر این اساس اروپایی‌ها به خوبی در حال رصد وضعیت اقتصاد فعلی ترکیه هستند تا مبادا اردوغان باز هم دست به چنین کاری بزند و از کارت پناهجویان استفاده کند. با این تفاسیر نمی‌توان از مولفه آمریکا و همچنین ماجراجویی اردوغان در منطقه غافل ماند. واقعیت این است که بخشی از وضعیت فعلی اقتصاد ترکیه به سناریوهایی که حزب عدالت و توسعه طی کمتر از یک دهه گذشته آن را پیگیری می‌کرد ربط دارد. بلندپروازی‌های اردوغان در خاورمیانه، شمال آفریقا و حتی قفقاز و اخیرا افغانستان باعث شده تا اقتصاد کشورش به شدت آسیب ببیند. او فقط در خاورمیانه میلیون‌ها دلار بابت لشگرکشی و آماده‌باش ارتش کشورش هزینه کرد و در لیبی هم حمایت تسلیحاتی از جناح غربی این کشور که ریشه اخوانی داشتند را در دستور کار قرار داد. اردوغان در قفقاز و به خصوص در جمهوری آذربایجان با حمایت تمام قد از دولت الهام علی‌اف، باعث شد تا ارمنستان به حاشیه برود و در این میان حالا بحث حضور در افغانستان و همکاری در فرودگاه کابل در کنار طالبان مطرح شده است. اینها دقیقاً همان هزینه‌هایی است که اردوغان در چارچوب سیاست خارجی به ترکیه تحمیل کرد. اما در سوی مقابل باید توجه داشت که ایالات متحده هم به نوعی در این روند دخیل و مقصر است. واشنگتن در زمان ترامپ دست ترکیه را برای اعلام حضور در پرونده‌های مذکور باز گذاشت و در این میان ترکیه با فرمان دونالد ترامپ در بسیاری از نقاط ورود کرد و حالا تاوان همان مواضع را می‌دهد. حالا که ترامپ در کاخ سفید نیست و دموکرات‌ها به رهبری جو بایدن در کاخ‌سفید سکنی گزیده‌اند، به نظر می‌آید که ترکیه از ناحیه حقوق بشر و مسائل مدنی زیر ذره‌بین قرار دارد. تمامی این علل نه تنها باعث شده تا اقتصاد ترکیه با بحران جدی روبرو شود، بلکه حالا کسانی که این بحران را پیش‌بینی کرده‌اند، از سوی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ترکیه تحت تعقیب قرار گرفته‌اند. حال سوال این است: پرده بعدی نمایش اردوغان در وضعیت وخیم اقتصادی فعلی چیست؟

اردوغان فقط در خاورمیانه میلیون‌ها دلار بابت لشگرکشی و آماده‌باش ارتش کشورش هزینه کرد و در لیبی هم حمایت تسلیحاتی از جناح غربی این کشور که ریشه اخوانی داشتند را در دستور کار قرار داد و حالا کسری بودجه باعث متزلزل شدن اقتصاد این کشور شده است

درخواست از ابوظبی

اگر تماس‌های اخیر اردوغان با نفتالی بنت، در مورد پرونده زوج یهودی که مظنون به جاسوسی در استانبول بودند را در کنار سفر بن زاید به ترکیه قرار دهیم، به این نتیجه ضمنی می‌رسیم که احتمالاً قرار است ترکیه هم در آینده‌ای نه چندان دور تل‌آویو را به رسمیت بشناسد

اینکه اردوغان قرار است در این وضعیت چه اقدامی انجام دهد، موضوعی است که چندان پیچیده به نظر نمی‌رسد. شاید مخاطبان به یاد داشته باشند که حدود سه سال پیش و پس از آنکه کشورهای عربی دست به محاصره دیپلماتیک قطر زدند، ترکیه اولین کشوری بود که به کمک دوحه آمد و خط پروازی روزانه برای رساندن کالای استراتژیک به قطر اختصاص داد. کمی بعد هم امیر قطر به دعوت اردوغان به ترکیه سفر کرد و حدود 15 میلیارد دلار در ترکیه سرمایه‌گذاری خارجی کرد. در آن هنگام هم ترکیه با بحران اقتصادی روبرو شده بود ولی به وخامت وضعیت کنونی نبود. حالا هم به نظر می‌رسد که اردوغان برای فرار از «کوران اقتصادی» به ابوظبی پناه برده است. در شرایط ویژه این روزهای اقتصادی ترکیه، آنکارا سعی کرده اختلاف‌های ۱۰ ساله خود با ابوظبی را حل کند. از این رو سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه پنجشنبه گذشته میزبان سیف بن زاید آل نهیان، معاون نخست‌وزیر و وزیر کشور امارات در آنکارا بود؛ دیداری که در آن روابط دو جانبه و تحولات منطقه مورد بررسی قرار گرفت و خروجی آن سفر امروز (چهارشنبه) ولیعهد امارات به آنکارا است. روز گذشته (سه‌شنبه) خبرگزاری رسمی امارات (وام) اعلام کرد که محمدبن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی بنا به دعوت رجب‌طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه به این کشور سفر می‌کند. وی قرار است روابط دوجانبه و راه‌های توسعه همکاری را در زمینه‌های مختلف با اردوغان بررسی کند. آخرین تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی مورد توجه دو کشور هم از دیگر محورهای این دیدار خواهد بود. به گواه اسناد و مدارک موجود، آخرین سفر رسمی محمد بن زاید به ترکیه در فوریه ۲۰۱۲ انجام شد و از آن تاریخ تاکنون روابط دو طرف رو به انجماد سیاسی رفت؛ اما در نهایت 31 آگوست رئیس‌جمهوری ترکیه و ولیعهد امارات در تماسی تلفنی روابط دوجانبه و مسائل منطقه ای را بررسی کردند که این دقیقاً اولین سیگنال ترمیم روابط میان دو طرف بود. نکته بسیار مهمی که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اماراتی‌ها در میان کشورهای حاشیه خلیج‌فارس دقیقاً در بزنگاه‌ها وارد یک پرونده می‌شوند. اینکه ولیعهد امارات در میانه بحران اقتصادی ترکیه وارد آنکارا خواهد شد، نشان از آن دارد که ابوظبی در پشت‌پرده با ترکیه توافق‌های سیاسی زیادی را انجام داده‌اند که این می‌تواند بر اوضاع و احوال منطقه هم تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر توجه داشته باشید که اماراتی‌ها پس از عادی‌سازی روابطشان با رژیم صهیونیستی به پیمانکار و عامل اسرائیلی‌ها در منطقه و کشورهای اسلامی تبدیل شده‌اند. به همین دلیل اگر تماس‌های اخیر اردوغان با نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل در مورد پرونده زوج یهودی که مظنون به جاسوسی در استانبول بودند را در کنار سفر بن زاید به ترکیه قرار دهیم، به این نتیجه ضمنی می‌رسیم که احتمالاً قرار است ترکیه هم در آینده‌ای نه چندان دور تل‌آویو را به رسمیت بشناسد و روابطش را با اسرائیل عادی کند. دلیل این امر فقط سفر ولیعهد ابوظبی به آنکارا پس از 10 سال نیست، بلکه اردوغان بعد از 8 سال با نخست‌وزیر اسرائیل که حالا بنت بر صندلی آن تکیه زده، گفت‌وگو کرد!