فرشاد گلزاری

جغرافیای اروپای شرقی از دیرباز تاکنون محل منازعه قدرت‌های بزرگی مانند آمریکا و روسیه بوده و در طی سه دهه اخیر این روند نه تنها متوقف نشده، بلکه ابعاد جدیدی از آنرا شاهد و نظاره‌گر بوده‌ایم. یک واقعیت در مورد شرق اروپا وجود دارد و آن این است که اساساً باید این جغرافیا را محل تلاقی و برخورد اراده غرب و شرق دانست. اگرچه نطفه این مدل از تقابل در زمان جنگ جهانی دوم گذاشته شد اما باید توجه داشت که تشدید این تقابل در سال‌های جنگ سرد رخ داد. هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم جنگ سرد بر اوضاع و احوال شرق اروپا تاثیرگذار نبوده است، بلکه برعکس، باید به این نکته توجه شود که کشورهای حاضر در این جغرافیا طی آن سال‌ها به محل نزاع و درگیری‌های اطلاعاتی تبدیل شد که تا به امروز سوژه بسیاری از کتاب‌ها، مستند‌ها و فیلم‌های سینمایی قرار گرفته است. به عنوان بوداپست، پایتخت مجارستان یکی از نقاطی بود که طی جنگ سرد قدم‌های سنگینِ ابرجاسوسان آمریکا و شوروی سابق را روی شانه‌های خود حس کرده است. شهری که شخصی مانند «کارلا»، بزرگترین و حرفه‌ای‌ترین افسر اطلاعاتی ک.گ.ب را در خود جای داده بود و توانت تا ریاست وقتِ سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا (MI6) رخنه کند و در جریان حیاتی‌ترین پرونده‌های امنیتی علیه مسکو کمی جلوتر و زودتر از لندن باخبر شود. در کشورهایی مانند لهستان، رومانی، بلغارستان، کرواسی و غیره هم در فهرست وقایع جنگ سرد قرار دارند؛ به گونه‌ای که در جمهوری چکِ فعلی به مرکزیت پراگ، از زمان جنگ سرد تاکنون یک جنگ روانی و رسانه‌ای به شدت مهیب ادامه دارد که میراث آن روزها رسانه‌ای است به نام رادیو آزادی. ماموریت این رادیو که توسط سازمان سیا در همان بحبوحه جنگ سرد بنا شد، پخش برنامه‌های ضد شوروی و همچنین اجرای عملیات روانی علیه مسکو؛ البته بعدها مشخص شد که از این رادیو برای شنودِ متحدان شوروی در شرق اروپا هم استفاده می‌شد اما به هر ترتیب این نمونه‌هایی که ذکر شد، نشان می‌دهد که اروپای شرقی هنوز هم برای شرق و غرب اهمیت خاصی دارد. بخشی از این اهمیت نظامی و مربوط به ناتو و استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در حوزه بالکان علیه روسیه است و بخشی دیگر از آن اهمیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد. به گونه‌ای که اخیراً هم چین در کشورهای شرق اروپا اقدام به سرمایه‌گذاری کرده است که این موضوع چندان مطلوب آمریکا و اروپایی‌ها نیست. با گذر از این مسائل و با عنایت به رقابت‌ روسیه با آمریکا، ناتو و اروپا در شرق این قاره، حالا دو کشور «کوزوو» و «صربستان» به جان یکدیگر افتاده‌اند و بار دیگر شاهد شعله‌ور شدن یک تنش جدید در مرزهای مشترک دو طرف هستیم که آرام آرام پای ناتو را هم به این پرونده باز کرده است.

مقام‌های کوزوو می‌گویند، توافق ۲۰۱۶ با میانجی‌گری اتحادیه اروپا که با صربستان انجام شد، منقضی شده و تنها پلاک‌های کوزوویی معتبر هستند تا به این کشور وارد شوند اما کوزوو می‌گوید که این کشور از سال 2008 مستقل است

در صربستان که از پرچم و زبان گرفته تا آداب و رسوم محلی‌شان با روس‌ها گره خورده، شاهد اجرای یک سناریوی دیگر هستیم که هدف آن ناامن کردن مرزهای همسایه جنوبی یعنی کوزوو است

انقضای توافق 2016

اصل ماجرا از این قرار است که چند روز پیش منابع خبری روسیه اعلام کردند که مرز کوزوو با صربستان به واسطه اعتراضات صرب‌های کوزوو که مقام‌های کوزوو آن را آغاز برای حذف پلاک‌های صرب از ماشین‌های ورودی به این کشور می‌دانند، بسته شد و تمام ترددها به حالت مسکوت درآمد. این خبر توسط خبرگزاری نووستی روسیه منتشر شد و هیچ توضیح دیگری درباره آن داده نشد و به همین دلیل بسیاری از کارشناسان آنرا یک شیطنت سیاسی- رسانه‌ای از سوی مسکو اعلام کردند. ساعاتی بعد خبرگزاری خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرد که کامیون‌ها جاده به گذرگاه مرزی یارینیه و برینیاک را مسدود کرده‌اند؛ جایی که گروه‌های کوچکی از صرب‌ها شب را در چادر گذراندند و این شب‌خوابی‌ها از سال‌ها پیش شروع شده است. این تنش‌ها زمانی بیشتر شد که پلیس ویژه کوزوو با خودروهای زرهی به مرز اعزام شد تا به اجرای قوانین برای رانندگانی بپردازد که پلاک‌های خود را به صورت موقت برای ورود به کوزوو برمی‌دارند. در هیمن رابطه مقام‌های کوزوو می‌گویند، توافق ۲۰۱۶ با میانجی‌گری اتحادیه اروپا که با صربستان انجام شد، منقضی شده و تنها پلاک‌های کوزوویی معتبر هستند تا به این کشور وارد شوند. این در حالیست که پلیس صربستان سال‌هاست که پلاک‌های ثبت شده خودروها در کوزوو که وارد صربستان می‌شوند را برمی‌دارد؛ چراکه صربستان، کوزوو را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمی‌شناسد و مرز مشترک را یک مرز اداری و موقت می‌داند. در این میان باید توجه داشت که کوزوو در ۲۰۰۸ اعلام استقلال کرد و از سوی آمریکا و چند کشور غربی نیز به رسمیت شناخته شده اما صربستان به همراه چین و روسیه آن را به رسمیت نمی‌شناسند. اینجا دقیقاً همان نقطه‌ای است که نشان می‌دهد تنش میان دو قطب شرق و غرب همچنان ادامه دارد. یکی از نکاتی که نباید فراموش شود، مسابقات ژئوپلیتیکی است که با آمدن جو بایدن به کاخ‌سفید تشدید شده است. تقریباً هر دو یا سه روز یکبار در تمام رسانه‌های دنیا به وضوح می‌بینیم که یا مقامات آمریکا چین و روسیه را به خاطر مسائلی مانند حقوق بشر یا موضوعات نظامی مورد انتقاد قرار می‌دهند، یا اینکه پکن و مسکو در جایی از دینا دست به اجرای یک سناریوی طرح‌ریزی شده می‌زنند که به هر ترتیی واکنش واشنگتن را به دنبال دارد. حالا هم در صربستان که از پرچم و زبان گرفته تا آداب و رسوم محلی‌شان با روس‌ها گره خورده، شاهد اجرای یک سناریوی دیگر هستیم که هدف آن ناامن کردن مرزهای همسایه جنوبی یعنی کوزوو است. کمی قبل‌تر از آن یعنی در اردیبهشت ماه سال جاری هم شاهد بودیم که نشست سران کشورهای غرب منطقه بالکان در اسلوونی با تنش بین رهبران صربستان و کوزوو بر سر تغییر مرزهای این منطقه همراه بود و حالا این نزاع جنبه عملی‌تر به خود گرفته است. این سابقه کوچ نشان می‌دهد که پرونده نزاع میان دو کشور چندان جدید نیست اما تا حدی برای اروپایی‌ها اهمیت دارد که ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو از رهبران صربستان و کوزوو خواسته است تا برای کاهش تنش در شمال کوزوو اقدام کنند. دلیل ورود آشکار ناتو هم تا حد زیادی مشخص است؛ چراکه پلیس کوزوو از گاز اشک‌آور برای متفرق کردن معترضان استفاده کرده اما این اعتراضات و مسدود بودن جاده همچنان ادامه دارد و تنش تا جایی ادامه پیدا کرده که به گفته پلیس، یک اداره ثبت خودرو در شهر زوبین پوتوک به آتش کشیده شده و صرب‌ها با نارنجک‌های دست‌ساز به اداره ثبت احوال در شهر زاواکان حمله کردند. حال باید دید نزاع میان دو همسایه تا کجا پیش می رود.