فرشاد گلزاری

این روزها پی‌درپی شاهد انتشار یک خبر جنجال‌برانگیز در منطقه هستیم. منطقه‌ای که اگرچه پژوهشگران به آن خاورمیانه می‌گویند اما بسیاری دیگر عقیده‌ دارند که این جغرافیا در حقیقت همان نمادِ آخرالزمان است! آخرالزمانی که هر روز یک گوشه آن صحنه درگیری، انفجار، قتل و ترور می‌شود و چندی بعد بوی خون، باروت و قحطی و آوارگی از کُنج دیگر آن به مشام جهانیان می‌رسد. به درستی که خاورمیانه را باید آخرالزمانی دانست که در برزخ قرار دارد؛ چراکه گویا قرار نیست این منطقه روی آرامش به خود ببیند. همین چند روز پیش بود که اولین سالگرد انفجار بندر بیروت با افراشته شدن پرچم این کشور در میان آوارهای به جا مانده از بندری که روزی لنگرگاه عروس خاورمیانه نام برده می‌شد، از سوی بسیاری از بازماندگان این فاجعه گرامی داشته شد. فاجعه‌ای که برخی‌ها در آن فرزندان یا مردهای خانه خود را از دست دادند و حالا در میان خیل عظیمی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و حتی نظامی اسیر شده‌اند و نمی‌دانند که به چه کسی و کجا پناه ببرند. واقعیت این است که انفجار بیروت صرفاً خانه‌های اطراف این بندر و کیلومترها آنطرف‌تر را تخریب نکرد، بلکه انفجار بندر بیروت در اصل ساختار سیاسی، اقتصادی و امنیتی این کشور را به صورت جدی تخریب کرده و همین دلیل باعث شده تا میان دولت و مردم لبنان فاصله زیادی بیفتد؛ به گونه‌ای که در تظاهرات مردمی روزهای اخیر، نه تنها مقامات سیاسی و مذهبی لبنان مورد توهین و تحقیر قرار گرفتند و از آنها به عنوان فاسد انتقاد شد، بلکه به اکثر حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای لبنان هم توهین شد! این دقیقاً همان سناریویی است که طراحان و حتی  مجریان انفجار بندر بیروت می‌خواستند و به نظر می‌رسد که این هدف‌گذاری تا‌حدودی محقق شده است. با این تفاسیر به راحتی می‌توان فهمید که لبنان درگیر یکسری از بحران‌های بهم تنیده است که حالا این بحران‌ها آرام آرام رنگ و بوی سخت و البته جناحی به خود گرفته است. سه‌شنبه هفته گذشته آویخای ادرعی، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که رزمایش نیروهای این رژیم برای بررسی میزان آمادگی و توانایی آنها در مرز لبنان آغاز شده است و در همان موقع بود که حزب‌الله لبنان و چندین نفر از ژنرال‌های ارتش لبنان نسبت به این رزمایش هشدار دادند. این هشدار البته بسیار کلی بود و کسی به آن توجه نکرد اما اتفاقی در منطقه خلده واقع در جنوب بیروت رخ داد که قرار بود خروجی آن یک جنگ داخلی کوچک باشد. این منطقه یکشنبه هفته گذشته شاهد تنش گسترده در حین عبور موکب تشییع شهروند لبنانی به نام علی شبلی بود که یک روز قبل به دست جوانی از عشایر آل غصن کشته شد. در این درگیری‌های منطقه خلده که در جنوب بیروت واقع شده چهار تن کشته و ۱۰ تن زخمی شدند و بر اساس آمار موجود در میان چند تن از دستگیرشدگان وابستگانی وجود داشتند که به دنبال ایجاد تنش و قبیله‌ای نشان دادن مساله بودند تا پای حزب‌الله لبنان را به میان بکشند. اگرچه این سناریو با استقرار ارتش و تجهیزات نظامی به بن‌بست خورد و از وقوع یک جنگ داخلی جلوگیری شد، اما واقعیت این است که چندی بعد یک بحران جدید و گسترده‌تر کلید خورد.

حمله جنگنده‌های اسرائیل بدان جهت اهمیت دارد که مرزهای جنوبی لبنان از سال 2006 میلادی و با صدور قطعنامه 1701 شورای امنیت به منطقه امن و دور از منازعه تبدیل شد و نیروهای یونیفل به همین دلیل در آنجا مستقر شدند

حمله به مرزهای 2006

ظهر روز چهارشنبه یکباره خبری از شلیک سه موشک از خاک لبنان به سه شهرک در منطقه الجلیل در اراضی اشغالی به تیتر یک اخبار دنیا و منطقه تبدیل شد. خبری که باز هم تئوری آخرالزمانی بودن خاورمیانه را تایید کرد و نشان داد که این منطقه هیچ روزی نیست که اسیر بحران نباشد. بر اساس اعلام منابع خبری پس از شلیک این موشک‌ها آژیر خطر در شهرک کریات شمونه، کفار جلعادی و تل حی واقع در الجلیل در اراضی اشغالی که در نزدیکی مرزهای جنوبی لبنان قرار دارند به صدا درآمد. در پی این حمله ارتش رژیم صهیونیستی بخش‌هایی از جنوب لبنان را در چند نوبت هدف حمله موشکی و توپخانه‌ای قرار داد. منابع اسرائیلی با تایید این حمله موشکی اعلام کردند که نیروهای ارتش در الجلیل به حالت آماده‌باش کامل درآمده بودند و دستور داده شده بود که تمام اسرائیلی‌ها به پناهگاه نقل مکان کنند. هاآرتص در این میان گزارش داد که سامانه گنبد آهنین در رهگیری دو فروند از این موشک‌ها شکست خورده اما به هر ترتیب توپخانه رژیم صهیونیستی به این حملات پاسخ داد و مناطقی در جنوب لبنان از جمله منطقه الخیام را هدف گرفت که به دنبال آن صدای انفجار از جنوب این کشور به گوش رسید. پس از این تبادل آتش، بنی‌گانتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی پس از شلیک موشک از لبنان دستور داد پیام شدیداللحنی به یونیفل (نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در لبنان) ارسال شود.

ظهر روز گذشته (جمعه) شبکه کان رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ۱۰ تا 20 موشک از مزارع شبعا در جنوب لبنان به سمت الجلیل در اراضی اشغالی شلیک شده است، اقدامی که باعث شد پس از آن هواپیماهای جنگی اسرائیل بر فراز منطقه العرقوب در جنوب لبنان به پرواز درآیند

این روند تا صبح روز پنجشنبه ادامه داشت تا اینکه مخابره یک خبر باعث شد تا فرمانده یونیفل از خواب بیدار شود. بر اساس اعلام روزنامه الاخبار چاپ بیروت، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بامداد پنجشنبه در اقدام خطرناک و نادر دو حمله هوایی به منطقه الدمشقیه در خارج از  شهرک المحمودیه (مابین شهرستان‌های جزین، مرجعیون و النبطیه) صورت دادند. این دو حمله که توسط دو جنگنده اف16 انجام شد، یک منطقه غیرمسکونی را هدف قرار داد که به گفته رسانه‌های صهیونیستی محل شلیک موشک‌هایی است که روز چهارشنبه اطراف شهرک صهیونیست نشین کریات شمونه را هدف گرفتند. این حمله بدان جهت اهمیت دارد که مرزهای جنوبی لبنان از سال 2006 میلادی و با صدور قطعنامه 1701 شورای امنیت به منطقه امن و دور از منازعه تبدیل شد و نیروهای یونیفل به همین دلیل در آنجا مستقر شدند.

بر همین اساس دیروز (جمعه) بعد از بالا گرفتن تنش، نشست سه جانبه میان نمایندگان رژیم صهیونیستی، لبنان و فرمانده حافظان صلح بین‌المللی (یونیفل) در ناقوره و در مقر نیروهای یونیفل برگزار شد. در این نشست دیل کول، فرمانده نیروهای یونیفل از رژیم صهیونیستی و لبنان خواست برای برقراری امنیت و ثبات در منطقه مشترک مرزی تلاش کنند؛ چراکه ماهیت حضور آنها بر اساس قطعنامه 1701 است که شورای امنیت آنرا در ۱۱ اوت ۲۰۰۶ (۲۰ مرداد ۱۳۸۵) و برای پایان دادن به جنگ میان حزب‌الله لبنان و اسراییل صادر کرد. فارغ از اینکه اتحادیه عرب در مورد این درگیری‌ها ابراز نگرانی کرده و جدای از آنکه سازمان ملل خواهان تحقیق در اینباره شده است، اما به نظر می‌رسد که اوضاع همچنان ملتهب است؛ چراکه ظهر روز گذشته (جمعه) شبکه کان رژیم صهیونیستی اعلام کرد که ۱۰ الی 20 موشک از مزارع شبعا در جنوب لبنان به سمت الجلیل در اراضی اشغالی شلیک شده است؛ اقدامی که پس از آن باعث شد تا هواپیماهای جنگی اسرائیل بر فراز منطقه العرقوب در جنوب لبنان به پرواز درآیند. حزب‌الله لبنان هم در بیانیه‌ای اعلام کرد ساعت ۱۱:۱۵ ظهر دیروز (جمعه) در پاسخ به حملات پنجشنبه اسرائیل به مناطق الجرمق و الشواکر، اطراف پایگاه‌های اسرائیل در مزارع شبعا را با ده‌ها موشک هدف قرار دادند. حال باید دید که آیا یونیفل می‌تواند دو طرف را به کانال قطعنامه 1701 برگرداند یا تبادل آتش همچنان ادامه خواهد داشت.