فرشاد گلزاری

مقوله جاسوسی و ضدجاسوسی قدمتی به درازای حیات مادی و معنوی بشر دارد. دو امر کاملاً متضاد با یکدیگر که یکی نمایانگر تجسس و سرکشی پنهان به امور جاری و گذشته اشخاص، نهادها و دولت‌ها است، و دیگری (ضدجاسوسی) سعی می‌کند تا به نوعی جاسوسی را به کانال دیگر هدایت و در نهایت عامل اجرای سناریو را از میان خروارها اطلاعات گمراه‌کننده بیرون بکشد.

امروزه اگرچه تمام دولت‌‌های غربی جاسوسی فنی و انواع و اقسام مدل‌های آ نرا تقبیح می‌کنند، اما خودشان همین حالا مشغول شنود و دستبرد زدن به اطلاعات حیاتی کشورها هستند تا بتوانند چند قدم از آنها جلوتر باشند

این دو فرآیند به صورت کلاسیک در زمان جنگ سرد بیشترین دوران بلوغ خود را سپری کردند و پس از آن دوران بود که یکباره اسناد، کتب، مقالات و مصاحبه‌ها از جاسوسان و مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشورهای درگیر در این جنگ بیرون آمد و دنیا را تکان داد. دلیل آنکه دنیا با شنیدن خاطرات و خواندن اسناد و اطلاعات یکباره در سکوت فرو می‌رفت این نبود که ذاتاً دولت‌‌ها و انسان‌ها مشغول به جاسوسی از یکدیگر بوده‌اند، بلکه موضوع اصلی این بود که چه تاکتیک‌هایی در این میان استفاده می‌شده است. بدون تردید زمانی که یک شخص یا نهاد و حتی یک دولت وارد جنگ اطلاعاتی و نظامی می‌شود، آنچه بیشتر از خودِ آن جنگ برای طرفین اهمیت ویژه دارد، پشت پرده‌ها و اطلاعاتی است که هیچکس از آن خبر ندارد یا بدان دسترسی نخواهد داشت.

بر این اساس تاکتیک‌هایی در این میان برای کسب و جمع‌آوری اطلاعات و اخبار مورد استفاده قرار می‌گیرد که شاید از بسیاری مناظر قبیح باشد و حتی اجرا کننده آن تاکتیک به شدت نکوهش شود، اما واقعیت این است که عرصه جاسوسی تنها هرمی در دنیا به حساب می‌آید که در آن تمام حاضرین به زعم خود به کسب منافع ملی در پرتو جمع‌آوری اطلاعات و داده‌ها مشغول هستند و از انجام هیچ کارِ خیر یا شری ترس ندارند. بر این اساس در طول دو سه دهه گذشته ما شاهد آن بوده‌ایم که شیوه‌های جاسوسی نه تنها روز به روز دستخوش تغییر و بلوغ شده، بلکه در این میان رقابت‌هایی میان تمام کشورها برای جاسوسی از یکدیگر و ربایش اطلاعات مهم به راه افتاده است که همین حالا هم در حال پوست انداختن و تکامل است. به عنوان مثال اخیراً خبری در دنیا منتشر شده که با وجود گذشت بیش از یک هفته از انتشار آن، همچنان به عنوان یک خبر مهم مورد استناد قرار می‌گیرد و واکنش‌های آن روز به روز ابعاد گسترده‌تری می‌یابد. اصل ماجرا از این قرار است که هفته گذشته خبری مبنی بر افشای جاسوسی اسرائیل و برخی دیگر از دولت‌های هم‌پیمان آن مانند هند و مراکش از مقامات ارشد کشورهای مختلف توسط جاسوس‌افزاری به نام پگاسوس منتشر شد که یکباره موجی از انتقادها را به راه انداخت.

بر اساس گزارش‌های موجود جاسوس‌افزار پگاسوس ساخت شرکت اسرائیلی به نام NSO (ان.اس.او) است که گفته می‌شود از زیرمجموعه‌های وزارت دفاع رژیم صهیونیستی به حساب می‌آید. در ابتدا تحقیقات ۱۷ سازمان رسانه‌ای که اخیراً منتشر شد، نشان داد جاسوس‌افزار پگاسوس برای هک ۳۷ تلفن هوشمند متعلق به خبرنگاران، مقامات دولتی و فعالان حقوق بشری مورد استفاده قرار گرفته است. کمی بعد فهرست افشا شده‌ای متشکل از ۵۰۰۰۰ شماره تلفن افراد متعلق به اقشار مختلف یک توفان رسانه‌ای را بر سر این رسوایی جاسوسی به راه انداخت و کمی بعد شالی هولیو، مدیر عامل شرکت NSO ادعا کرد که این فهرست که متشکل از ۵۰۰۰۰ شماره تلفن است، هیچ ارتباطی به ما ندارد.

شنود تا پشت‌درهای الیزه

تا به اینجای کار همه فکر می‌کردند که اوضاع چندان هم  بد نیست اما چیزی نگذشت که تمام کشورهایی که در این پروژه قربانی شدند فهمیدند که این صرفاً بخش کوچکی از این کوه یخ بزرگ است؛ چراکه افرادی در این میان مورد جاسوسی از طریق پگاسوس قرار گرفتند که خودشان هم باورشان نمی‌شود. از جمله کسانی که توسط این جاسوس‌افزار مورد جاسوسی فنی قرار گرفته امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه است. کاخ الیزه در ابتدا این موضوع را تکذیب و کمی بعد اعلام کرد که در حال تحقیق در این مورد هستیم و در نهایت روز گذشته (یکشنبه) مکرون با نفتالی بنت، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تماس گرفت و در این خصوص از وی توضیح خواست.

کاخ الیزه در ابتدا موضوع جاسوسی از رئیس‌جمهور فرانسه را تکذیب و کمی بعد اعلام کرد که در حال تحقیق در این مورد است و در نهایت روز گذشته (یکشنبه) مکرون با نفتالی بنت، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تماس گرفت و در این خصوص از وی توضیح خواست

گفته می‌شود علاوه بر رئیس‌جمهوری فرانسه بسیاری از مقامات سیاسی و امنیتی و حتی دیپلمات‌های این کشور در سراسر دنیا مورد جاسوسی قرار گرفته‌اند؛ اما داستان به اینجا ختم نشد. در گزارش‌های تکمیلی که روزنامه واشنگتن‌پست منتشر کرده افرادی مانند آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، رهبران انصارالله و دولت مستعفی یمن، محمد ششم، پادشاه مراکش، برهم صالح، رئیس جمهوری عراق، لطیفه دختر محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دوبی و شاهدخت هیا بنت الحسین، همسر سابق وی نیز در فهرست این جاسوسی‌ها قرار داشته‌اند. علاوه بر این گفته شده آیت‌الله علی سیستانی، مرجعیت  شیعیان عراق و بسیاری از مقامات ارشد و رده بالای عراق و همچنین مقامات چین در این میان مورد جاسوسی با پگاسوس قرار گرفته‌اند.

علاوه بر این دیپلمات‌های پاکستان، افغانستان، ایران و عربستان هم هدف این پروژه جاسوسی گسترده قرار داشتند و در اینجاست که پای هند به این پرونده باز می‌شود. بر اساس اسناد موجود، اسرائیل نسخه‌ای از این نرم‌افزار را به هند فروخته است و دهلی هم بدون هیچگونه تعلل، از پاکستان و عمران‌خان، نخست‌وزیر این کشور به مدت زیادی جاسوسی فنی کرده است. اگرچه وزارت دفاع رژیم صهیونیستی اعلام کرده که صادرات محصولات سایبری نظیر جاسوس‌افزار پگاسوس، برای استفاده قانونی و با هدف مبارزه با جنایت و مقابله با تروریسم انجام شده، اما واقعیت این است که بسیاری از کشورها از جمله چین نگران این موضوع هستند.

باید این مساله مهم را درک کنیم که جاسوسی صرفاً جنبه سیاسی یا امنیتی ندارد بلکه در جهان کنونی که تکنولوژی، صنعت و اقتصاد حرف اول و آخر حیات و ممات کشورهای دنیا را می‌زند، همه به دنبال آن هستند تا بتوانند طرح‌هایی را به سرقت ببرند که به نوعی به توسعه پایدار کشورها یا صنعت و تجارت آنها مربوط است. از این جهت هند و حتی اسرائیل که در حال رصد پیشرفت‌های اقتصادی اما ساکتِ چینی‌ها هستند، به دنبال آن هستند تا همانند ایالات متحده طرح‌های امنیتی و اقتصادی و حتی راهبردهای توسعه‌طلبانه چین را به سرقت ببرند. این دقیقاً همان جاسوسی فنی و صنعتی است که امروزه اگرچه تمام دولت‌‌های غربی آن را تقبیح می‌کنند، اما خودشان همین حالا مشغول شنود و دستبرد زدن به اطلاعات حیاتی کشورها هستند. امری که پگاسوس آن را بیش از گذشته میسر کرد و حالا باید گفت که امنیت بین‌الملل زیر تیغ تهدید قرار گرفته است؛ چراکه دیگر گفت‌وشنودها در خصوصی‌ترین مکان‌ها به منزله داد زدن با صدای بلند است که همه آن را می‌شنوند!