سجاد موسوی راضی

واشنگتن پست نوشت:‌ ایتالیا مدت‌ها است که به بحران مخفی اتحادیه اروپا تبدیل شده است. حالا این بحران بیشتر سرباز می‌کند.

مسئله بسیار ساده است. اقتصاد ایتالیا فراموش کرده که چطور رشد کند. در واقع اگر همه‌چیز را در بهترین حالت برای جمعیت رو به پیری این کشور در نظر بگیریم، اقتصاد ایتالیا همچنان همان اندازه‌ای است که در سال 2003 بود. این عدم رشد اقتصادی به همراه کارنامه سیاه میراث دهه 1980 این کشور، ایتالیا را مجبور می‌کند برنامه کسری بودجه بیشتر را در پیش بگیرد تا بار اضافه بدهی‌های خود را از دست بدهد. ترکیب این عدم رشد، به همراه ریاضت‌های اقتصادی تمام عیار، به نظر به یک واکنش سیاسی غیرقابل اجتناب ختم می‌شود؛‌ دقیقا همان چیزی که اوایل سال جاری میلادی با آن روبرو شد. حزب ظاهرا چپگرای موسوم به جنبش 5 ستاره ایتالیا، نظر جنوب نشینان تهی‌دست را با برنامه اقتصادی درآمد حداقلی برای فقرا به خود جلب کرد و در همین حال حذب شدیدا راست‌گرای لیگ، توانست اکثریت آرا را با وعده کاهش مالیات و بیرون انداختن مهاجرین به شمال‌ نشینان، به خود جلب کند؛ آن‌ها سپس در قالب دولت ائتلافی، برنامه بودجه‌ای با حداقل تخلف از قوانین حاکم اتحادیه اروپا را ارائه کردند. 

خب این چطور به بحران تبدیل شد؟‌ جواب این است که اروپا این رفتار را تنها یک تخلف کوچک از سوی ایتالیا نمی‌داند. حزب پوپولیست ایتالیا، کسری از تولید ناخالص ملی خود را از هشت دهم درصد به 2 و چهار دهم درصد افزایش داده است و در واقع این چالشی برای هدف اتحادیه‌ای نزدیک‌تر به شمار می‌رود. افزایش کسری از یک منظر، مثل کاری که فرانسه در سال آینده انجام می‌دهد و بابت آن عذرخواهی می‌کند و خودش، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور کشور را به عنوان نماد اتحادیه اروپا در اختیار دارد، کار منطقی است؛ اما زمانی که شما کلا قوانین را به استهزا بگیرید و اصلا متعهد به ایده پروژه اروپای متحد به نظر نیایید، داستان فرق می‌کند. اینجاست که کمسیون اروپا، بدنه فراملیتی که قدرت رد برنامه بودجه کشورهای عضو را دارد، پا پیش می‌گذارد و اقدام بی‌سابقه‌ای را در صورت عدم تبعیت رم و مانع‌تراشی بیشتر برای قوانین کسری بودجه که همه آن را به عنوان برنامه جامع مالی اتحادیه اروپا پذیرفته‌اند، به اجرا می‌گذارد.

همین مسئله به نوبه خود کافی است تا ارزش بدهی‌های ایتالیا، بسیار افزایش یابد. هرچند که هنوز این افزایش کمتر از میزان سال 2011 است که تهدید این کشور برای خروج از اتحادیه اروپا بود، اما همین مقدار از هزینه‌های سال 2016 این کشور بالاتر است. در واقع بازار میزان بدهی وام‌های ایتالیا را خطرناک‌تر از هر دولت دیگری می‌داند.

در واقع می‌توان یک نتیجه‌گیری از این موضوعات کرد: سرمایه‌گذاران در اوراق عرضه رم نگران خود برنامه بودجه‌ای رم نیستند؛‌ آنها تنها به دنبال میزانی از کسری در بودجه هستند که بدهی کلی آنها را ثبات ببخشد؛ بلکه این بازار است که نگران واکنش اتحادیه اروپا علیه برنامه بودجه‌ای ایتالیا می‌شود.

تنها راه جلوگیری از افزایش بدهی، این است که بانک مرکزی اتحادیه بگوید جلوی آن را می‌گیرد. به عبارت دیگر این بانک مرکزی است که با عرضه نامحدود یورو، برای خرید اوراق عرضه ایتالیا، جلوی افزایش بدهی‌های آن را بگیرد.

ولی در چند سال اخیر این مسئله رویه بانک مرکزی اتحادیه نبوده است، چرا که این بانک این کار را برای بازیابی قویتر کل اتحادیه اروپا در دست اقدام دارد. اما این کار ممکن است بر اساس زمان‌بندی در انتهای سال جاری میلادی برای ایتالیا انجام شود. اما برای این منظور بانک اتحادیه احتمالا از ایتالیا بخواهد که برنامه ریاضتی جدیدی را برای دریافت کمک اجرا کند؛‌ اما بعید است ایتالیا این اقدام را انجام دهد؛ چرا که مقاومت این کشور برای جلوگیری از شکل گیری چنین اتفاقی بوده است. بر همین اساس بازارها پیش‌بینی می‌کنند که بانک مرکزی اجازه دهد هزینه بدهی‌های ایتالیا بالا رود. 

از طرفی همچنان که ارزش اوراق ایتالیا پایین می‌آید، نرخ بهره آن بالا می‌رود و این خبر بدی برای صاحبان بدهی ایتالیا است و آنها کسی جز بانک‌های ایتالیا نیستند. کاهش ارزش دارایی‌های بانک‌ها منجر می‌شود که آنها وام‌‌دهی‌های خود را قطع کنند و در بدترین حالت ممکن است اعلام ورشکستگی کنند و در نهایت سیستم بانکی ایتالیا وابسته به کمک بانک مرکزی اتحادیه است.

در واقع ایتالیا بر برنامه کسری بودجه خود اصرار می‌کند و اروپا می‌گوید از قدرت خود برای جلوگیری از آن استفاده می‌کند. اگر اروپا این فشار را بیاورد، ممکن است ایتالیا از اتحادیه خارج شود و برای حفظ سیستم بانکی اقدام به چاپ واحد پولی خود کند و اینکار برای کسی که سومین وام‌دار بزرگ دنیا به شمار می‌رود کار راحتی نیست.

از طرفی خروج ایتالیا از اتحادیه می‌تواند فشار را به دیگر کشورها وارد کند. چرا که اگر چنین اتفاقی برای یک کشور ممکن است بیفتد، برای دیگران هم می‌تواند اتفاق بیفتد. اتحادیه می‌تواند جلوی فروپاشی مالی ایتالیا را بگیرد، اما اگر اینکار را انجام دهد، احتمالا با آلمان هم همین مسئله را تکرار کند. در واقع این تئاتر مضحک است: 60 سال یکپارچگی، با چند رقم اعشار در ارزش کسری بودجه، دچار بحران می‌شود. به اتحادیه اروپای 2018 خوش آمدید.