فرشاد گلزاری

 با احتساب امروز (شنبه)‌، «جو بایدن» 10 روز است که وارد کاخ‌سفید شده و طی این مدت دست به اقدامات بسیار زیاد و البته مثبتی زده است. امضای 17 فرمان اجرایی تنها دو ساعت پس از برگزاری مراسم تحلیفش، به خوبی نشان داد که او به دنبال آن است تا بتواند به هر ترتیب که شده یک تحول عظیم را در ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی - نظامی آمریکا به وجود بیاورد. بایدن خیلی واضح و بدون حاشیه به تیمش و سایر افکار عمومی آمریکا اعلام کرد که به دنبال وقت تلف کردن نیست و می‌خواهد در اولین روزهای دولتش به نوعی بخشی از مشکلاتی که تمام دنیا انتظار حل شدنش را داشتند، عملیاتی کند.

بنابراین علاوه بر لغو محدودیت‌های سفر شهروندان چندین کشور مسلمان از جمله ایران به آمریکا، ما شاهد بازگشت ایالات متحده به پیمان آب و هوای پاریس و حتی بازگشت به سازمان بهداشت جهانی بودیم. از سوی دیگر گفت‌وگوهای بایدن و تیم او با همتایان و مقامات کشورهای دیگر هم به خوبی نشان می‌دهد که دموکرات‌ها در درجه اول به دنبال چندجانبه‌گرایی هستند و در وهله دوم نهادگرایی را در دستور کار خود گذاشته‌اند.

به عنوان مثال همین چند روز پیش بود که بایدن با دبیرکل ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) به صورت تلفنی گفت‌وگو کرد و در همان ابتدای گفت‌وگو، رئیس‌جمهوری آمریکا بر تعمیق پیمان با ناتو و همچنین همکاری با سایر کشورهای عضو این نهاد بین‌المللی تاکید کرد. اگرچه مانور بایدن با محوریت ناتو یک تهدید علنی برای روس‌ها خواهد بود، اما به هر ترتیب این اقدام نشان می‌دهد که دموکرات‌ها نهادگرایی را در دستور کار قرار خواهند داد. بر این اساس است که ناتو احتمالاً حضورش را علاوه بر محیط و حیاط خلوت روسیه، در عراق و افغانستان افزایش خواهد داد؛ چراکه دموکرات‌ها نه تنها از حیث راهبردی و سیاست کلان، بلکه در تاکتیک‌ها هم به نوعی برون‌گرا هستند و این به معنای آن است که برخلاف تیم ترامپ، بایدن به دنبال بازگرداندن سربازان خود به افغانستان و عراق خواهد بود. این بدان معنی نیست که دموکرات‌ها به دنبال امنیتی شدن منطقه و اوضاع و احوال دو کشور همسایه ایران هستند، بلکه دموکرات‌های کاخ‌سفید به دنبال آن هستند تا بتوانند به هر ترتیب که شده، انضباط سیاسی - امنیتی را به منطقه و کشورهای هدفشان بازگردانند. به عنوان مثال روز گذشته (جمعه) آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در تماس تلفنی با فواد حسین، همتای عراقی خود اعلام کرد که دولت جدید آمریکا به روابط دوجانبه میان دو کشور اهمیت می‌دهد و وزارت خارجه آمریکا ستون‌های گفتگو را بر اساس ادامه روندی که در دوره‌های پیشین از گفتگوی استراتژیک به آن دست یافته شده است، بنا خواهد کرد. این بدان معناست که آمریکایی‌ها به دنبال بازتعریف سیاست‌های خود در عراق هستند.

 بر اساس توافق دوحه شمار نیروهای آمریکا در افغانستان باید از 2500 نفر به صفر برسد،‌ اما واقعیت این است که این تعداد نیرو فعلاً برای مبارزه با القاعده و داعش کافی است ولی مشخص نیست که اگر این تعداد، از افغانستان خارج شوند چه اتفاقی در صحنه عملیاتی و سیاسی رخ خواهد داد

کشور دیگری که در این میان برای آنها بسیار مهم خواهد بود افغانستان و البته توافقی است که طالبان با تیم ترامپ در دوحه به امضا رساند. همین چند روز پیش بود که اعلام شد بایدن قصد دارد زلمی خلیلزاد، که رهبری تیم مذاکراتی آمریکا با طالبان در دوحه را به عهده داشت مجدداً در سمت خود ابقا کند که این نشان می‌دهد دمکرات‌ها احتمالاً به دنبال بازنگری در این توافق هستند. چندی پیش وزیر خارجه کابینه بایدن اعلام کرد قصد بازبینی توافق دوحه را دارد و حالا این موضوع به یک چالش جدی میان کاخ‌سفید و طالبان تبدیل شده است.

اتهام‌زنی و احتمال خلق بحران

پس از آنکه بایدن اعلام کرد به دنبال بازبینی در توافق دوحه است، بسیاری از کارشناسان افغانستان اعلام کردند که هر لحظه ممکن است توافق میان طالبان و ایالات متحده به بن‌بست برسد؛ چراکه فرکانس‌های ارسالی از سوی طالبان تا حد زیادی منفی یا حداقل مبهم بود. به عنوان مثال برخی تحلیلگران آمریکایی معتقدند که سفر اخیر دو تیم طالبان به ایران و روسیه به نوعی در راستای احساس خطر طالبان از آمدن تیم بایدن است.

اندیشکده‌های آمریکایی تلویحاً اعلام کرده‌اند که راهبرد بایدن با ترامپ در مواجهه با طالبان کاملاً متفاوت است و همین موضوع طالبان و حتی پاکستان را نگران کرده است. به عنوان مثال روز گذشته (جمعه) شیر محمد عباس استنکزی، معاون دفتر سیاسی طالبان در قطر با حضور در نشست خبری مسکو اعلام کرد که ما (طالبان) آماده امضای توافق با دولت منتخب آمریکا هستیم و اگر دولت جو بایدن در حال بررسی این توافق است، به این معنا نیست که می‌خواهد از آن خارج شود؛ بلکه بررسی توافق یک مساله داخلی است. این مواضع طالبان اگرچه برای همه احساس خوش‌بینی را به تصویر می‌کشد اما واقعیت امر این است که آمریکایی‌ها در حال اعمال فشار بر طالبان از چند ناحیه هستند.

اندیشکده‌های آمریکایی تلویحاً اعلام کرده‌اند که راهبرد بایدن در مواجهه با طالبان با ترامپ کاملاً متفاوت است و همین موضوع طالبان و حتی پاکستان را نگران کرده است که دلیلش را می‌توان سفرهای اخیر به ایران و روسیه دانست

اولین موضوعی که در اواخر دولت ترامپ شاهد کلید خوردنش علیه طالبان بودیم، ارتباط این جریان با «سازمان القاعده» است. بارها و بارها شاهد بوده‌ایم که آمریکایی‌ها در ماه‌های اخیر با استناد به گزارش‌های میدانی و آمارهای مختلف، اعلام کرده‌اند که طالبان بر خلاف آنچه در توافق دوحه امضا کرده، همچنان با سازمان القاعده که در صدر فهرست تهدیدهای امنیتی آمریکا قرار دارد، همکاری می‌کند و این به منزله تهدید توافق است. دومین موضوع، سخنان روز گذشته جان کربی، سخنگوی پنتاگون است. او در جریان یک نشست خبری اعلام کرد که طالبان به تعهداتش پایبند نبوده و لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا در حال بررسی این موضوع است و با شرکا و متحدان ناتو نیز درباره این مساله گفتگویی داشته است. اینکه سخنگوی پنتاگون به گفت‌وگوی آستین با اعضای ناتو اشاره کرده، به نوعی نشان می‌دهد که احتمالاً تعداد سربازان آمریکا در افغانستان افزایش

خواهد یافت.

 براساس توافق دوحه طالبان باید حملات به نیروهای آمریکایی را متوقف کند، سطح خشونت‌ها در افغانستان را به شدت کاهش دهد و گفت‌وگوهای صلح با دولت افغانستان را پیش ببرد و در خلال این روند هم آمریکایی‌ها از افغانستان خارج خواهند شد. این در حالیست که از 6 ماه پیش تاکنون آمریکایی‌ها و بازوهای رسانه‌ای و اندیشکده‌هایشان مرتباً در حال القای این فضا هستند که طالبان همچنان به دنبال برپا کردن آشوب در افغانستان است و به همین دلیل است که چشم‌انداز صلح افغانستان باز هم مه‌آلود شد.

همه می‌دانند که در ماه مه و بر اساس توافق دوحه شمار نیروهای آمریکا باید از 2500 نفر به صفر برسد؛ اما واقعیت این است که این تعداد نیرو صرفاً برای مبارزه با القاعده و داعش کافی است و مشخص نیست که اگر این تعداد، از افغانستان خارج شوند چه اتفاقی در صحنه عملیاتی و سیاسی رخ خواهد داد. سوال این است که آیا اعضای طالبان باز هم به سراغ سلاح می‌روند یا پای میز مذاکره خواهند ماند؟