فرشاد گلزاری

 روز یکشنبه (13 مهرماه) انتخابات پارلمانی قرقیزستان برگزار شد. قبل از آنکه این انتخابات برگزار شود بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که این انتخابات را می‌توان آزمونی بزرگ برای سرمایه سیاسی و توانایی رئیس‌جمهوری این کشور یعنی «سورونبای جینبکف» در تشکیل ائتلاف‌های جدید در بحبوحه بدترین بحران اقتصادی در دو دهه گذشته دانست. این طیف از تحلیلگران حوزه قفقاز و اوراسیا که به نوعی در جناح بی‌طرف قرار داشتند در همان ساعات اولیة انتخابات پارلمانی در صفحات توئیتر و فیسبوک خود اعلام کرده بودند که حامیان رئیس جمهوری قرقیزستان تعداد چشمگیری کرسی در پارلمان به دست خواهند آورد اما ائتلاف کنونیِ طرفدار ریاست جمهوری به دلیل تفرقه‌های داخلی و نارضایتی گسترده رای‌دهندگان، با مشکلات زیادی روبرو است. آنها معتقد بودند که کارزار انتخاباتی با اتهام خرید رای روبروست و در نظرسنجی اوت که از سوی «موسسه جمهوری‌خواهی بین‌المللی» برگزار شده و اتفاقاً مورد حمایت آمریکا هم قرار دارد، مشخص شد که ۱۵ درصد از شرکت‌کنندگان حامی ایده رای دادن علیه تمامی احزاب سیاسی هستند! با این تفسیر اگر نگاهی به ساختار سیاسی قرقیزستان بیندازیم می‌بینیم که ۱۶ حزب سیاسی باید برای کسب ۱۲۰ کرسی در پارلمان تک مجلسی قرقیزستان به رقابت بپردازند و اگر هیچ‌یک از آنها نتوانند آرای مناسب را کسب کنند، رای‌گیری مجدد برگزار می‌شود. اما آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد این است که این کشور ۶.۵ میلیون نفری تاریخچه‌ای از ناآرامی سیاسی دارد؛ به گونه‌ای که در ۱۵ سال گذشته، دو رئیس‌جمهوری با انقلاب سرنگون شده و سومین رئیس‌جمهور هم با دستور جانشینش به زندان افتاده است. نکته جالب اینکه کمتر از یک هفته پیش از انتخابات، رئیس جمهوری قرقیزستان برای دیدار با ولادیمیر پوتین،‌ رئیس‌جمهوری روسیه به این کشور سفر کرد و پوتین به وی درباره حمایت مسکو اطمینان داد. اطمینان مسکو به بیشکک دلایل بسیار زیادی دارد ولی یکی از مهمترین آنها، ناآرامی‌های سیاسی است که پیش‌تر به آن اشاره شد. مسکو معتقد است که ناآرامی‌های بیشتر می‌تواند به تهدید منافع کرملین بدل شود. دلیل دیگر این است که مسکو یک پایگاه نیروی هوایی در قرقیزستان دارد و در عین حال درگیر بحران‌های گسترده در بلاروس و ارمنستان است. از سوی دیگر ادعای مطرح شده درباره دست داشتن در مسمومیت الکسی ناوالنی، منتقد کرملین هم یکی دیگر از چالش‌های پیش‌روی مسکو به حساب می‌آید. مجموعة این نگرانی‌ها را اگر در کنار وضعیت ناپایدار دولت و رئیس‌جمهوری قرقیزستان قرار دهیم به خوبی می‌توانیم درک کنیم که چرا تحلیلگرانِ این کشور، نسبت به ختم به خیر شدن نتایج انتخابات پارلمانی در بیشکک ابراز شک و تردید داشتند. در این میان  باید توجه داشت که انشعاب در احزاب جریان اصلی هم یکی از مولفه‌های تحلیلِ کارشناسان، قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی قرقیزستان بوده است. بر اساس اسناد منتشر شده از سوی برخی رسانه‌های مخالف دولت قرقیزستان، حزب سوسیال دموکراتیک این کشور که در انتخابات ۲۰۱۵ بر پارلمان تسلط داشت و هسته اصلی ائتلاف طرفدار ریاست جمهوری به حساب می‌آمد، پس از درگیری بین سورونبای جینبکف و آلمازبک آتمبایف،‌ (رئیس جمهوری سابق) دچار تفرقه شده است و همین موضوع باعث شده تا عده‌ای اعلام کنند این انتخابات با مشکل روبرو می‌شود که اتفاقاً تحلیلشان هم درست از آب درآمد!

منشأ تحولات قرقیزستان را باید اعلام پیروزی در انتخابات پارلمانی به نفع چهار حزبی دانست که دو حزب از آنها به سورونبای جینبکف، رئیس‌جمهوری این کشور نزدیک است و دیگری هم از درون دولت تغذیه می‌شود

آتش واشنگتن در خرمن مسکو!

هنوز چند ساعتی از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی قرقیزستان نگذشته بود که طیف عظیمی از مردم معترض به این نتایج، وارد خیابان‌های بیشکک شدند. هیچ‌کس باور نمی‌کرد که کمی پس از شامگاه دوشنبه و تا صبح سه‌شنبه، این حجم از معترضان به سمت ساختمان‌های دولتی و نهادهای امنیتی حمله‌ور شوند و برخی مکان‌ها را به آتش بکشند و در ادامه مسیر، اپوزیسیون هم مدعی تصرف قدرت شود! منشأ این تحولات خشن، اعلام پیروزی به نفع چهار حزبی است که دو حزب از آنها به سورونبای جینبکف، رئیس جمهوری قرقیزستان  نزدیک است و دیگری هم از درون دولت تغذیه می‌شود. بر اساس آنچه رویترز گزارش داده، پلیس قرقیزستان شامگاه دوشنبه برای متفرق کردن معترضان وارد عمل شده اما معترضان ساعاتی بعد به میدان مرکزی بیشکک، پایتخت این کشور بازگشتند و وارد ساختمانی شدند که محل استقرار ریاست جمهوری و پارلمان است. این ساختمان که در قرقیزستان به عنوان «کاخ سفید» نامیده می‌شود، صبح روز گذشته (سه‌شنبه) دچار آتش‌سوزی شد که گفته می‌شود این اتفاق توسط معترضان رخ داده و حتی تمام اسناد دولتی از پنجره اتاق رئیس‌جمهوری به بیرون ساختمان ریخته شده است که نشان از گستردگی نفوذ معترضان به ساختمان مذکور دارد. معترضان سپس به سمت مقر کمیته امنیت ملی کشور قرقیزستان حرکت کردند و آلمازبیک آتامبایف، رئیس‌جمهوری سابق را که امسال به اتهام فساد به حبس محکوم شده و از سوی غرب حمایت می‌شود آزاد کردند. گروه‌های اپوزیسیون در قرقیزستان هم روز گذشته (سه‌شنبه) پس از آنکه ساختمان‌های دولتی را در پایتخت به کنترل خود درآوردند، از تصرف قدرت در بیشکک خبر دادند. رئیس جمهوری قرقیزستان هم بلافاصله اعلام کرد که با تلاش برای کودتا مواجه است. ساعاتی بعد اپوزیسیون قرقیزستان از آغاز رایزنی‌ها برای تشکیل دولت موقت خبر داد ولی هنوز مشخص نیست که آیا رئیس‌جمهوری کنونی قرقیزستان قدرت را ترک خواهد کرد، یا اینکه همانند لوکاشنکو (همتای خود در بلاروس) به سرکوب معترضان ادامه خواهد داد. این در حالیست که میان معترضان به نتیجه انتخابات و پلیس قرقیزستان درگیری به وقوع پیوست و پلیس برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک‌آور و خودروهای آب‌پاش استفاده کرد. همچنین پلیس با استفاده از بمب‌های صوتی سعی در متفرق کردن هزاران معترضی داشت که در میدان آلاتو تجمع کرده بودند و بالاخره کمیسیون مرکزی قرقیزستان برای آرام کردن مردم، نتایج انتخابات پارلمانی را باطل اعلام کرد. پس از اعلام این خبر، قرار بر این شد که جلسه اضطراری پارلمان قرقیزستان امروز (چهارشنبه) تشکیل شود و این پارلمان درباره درخواست‌ها برای عزل رئیس‌جمهوری این کشور رایزنی خواهد کرد. رهبران اپوزیسیون قرقیزستان هم در این راستا خواستار تشکیل جلسه دولت برای تعیینِ ترکیب جدید برای کابینه شده‌اند. این مولفه‌ها و مسائلی که طی کمتر از 72 ساعت اخیر رخ داده، به خوبی نشان می‌دهد که نه تنها سورونبای جینبکف، رئیس‌جمهوری قرقیزستان به سرنوشت روسای‌جمهور قبلی دچار خواهد شد، بلکه شلیک تیر اخطار برای روسیه به حساب می‌آید؛ چراکه قرقیزستان یکی از مهمترین کشورهایی است که مسکو آن را با وجود فروپاشی شوروی، همانند بلاروس، ارمنستان، قزاقزستان، گرجستان، اوکراین و حتی آذربایجان همچنان جزئی از حوزه نفوذ سنتی خود می‌داند و اساساً بیشکک یکی از مولفه‌های مهم مسکو برای تقابل با آمریکا و ناتو به حساب می‌آید. بر این اساس باید بگویم که درگیر شدن یکبارة کشورهایی مانند بلاروس، قرقیزستان، ارمنستان و غیره را نمی‌توانیم یک امر عادی در نظر بگیریم؛ بلکه ما را یکباره به یاد انقلاب 2014 اوکراین می‌اندازد که هزینه‌های زیادی برای کرملین داشت و آمریکا هم قطب اصلی آن بود. به این جهت باید گفت که شورشی جدید در حیات خلوت مسکو کلید خورده است.

درگیر شدن یکبارة کشورهایی مانند بلاروس، قرقیزستان، ارمنستان و غیره را نمی‌توانیم یک امر عادی در نظر بگیریم؛ بلکه ما را یکباره به یاد انقلاب 2014 اوکراین می‌اندازد که هزینه‌های زیادی برای کرملین داشت و آمریکا هم قطب اصلی آن بود