فرشاد گلزاری

 از حدود شش ماه پیش که صحنه نبرد در لیبی به بالاترین حد از زد و خورد رسید تا امروز؛ ترکیه با انواع و اقسام سناریوهای مورد نظرش به دنبال آن بود تا بتواند اوضاع را به نفع خود هدایت و کنترل کند. در این میان آنکارا به رهبری رجب طیب اردوغان همانند گذشته از دو عنصر ایدئولوژی و برتری نظامی - امنیتی برای نیل به اهدافش استفاده کرد. بسیاری بر این عقیده بودند که ورود ترکیه به مناقشه لیبی صرفاً جنبه سیاسی دارد و به نوعی این کشور در حال تامین منافع ژئواستراتژیک خود در شمال آفریقاست.

 مساله اینجاست که ترکیه با ورود به پرونده لیبی و به طور کلی شمال آفریقا، درصدد است تا علاوه بر مانور سیاسی و اعلام حضور خود در این منطقه، یک کانال بادوام برای فروش تسلیحات سبک و سنگین خود به وجود بیاورد و از سوی دیگر بتواند با حضور در لیبی و پشتیبانی از دولت وفاق ملی لیبی، ریشه‌های اخوانی را میان آنکارا و طرابلس تقویت کند؛ تا جایی که گفته می‌شود ترکیه از حدود سه ماه پیش اقدام به ارائه بورس‌های دانشگاهی به شهروندان لیبی کرده است و به دنبال آن است تا از حیث فرهنگی هم در این کشور جای پای خود را محکم کند.

موضوع دیگری که در مورد حضور ترکیه در لیبی باید به آن توجه کرد، تقابل با دشمنان درجه یک خود یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. آنکارا به دنبال آن است تا بتواند به هر ترتیب که شده مقابل ابوظبی و ریاض بایستد و با تمام قوا در مقطع کنونی می‌کوشد که قطب‌بندی‌ها را به نفع خود در منطقه بشکند و با تمام قوا اقدام به ساخت نظم جدید منطقه‌ای کند. بر این اساس است که ما می‌بینیم ترکیه به دنبال بازی‌های جدی در شمال آفریقا رفته و تا حدی این روند را دنبال می‌کند که به نیأت و قصد اصلی خود برسد. در مقابل، کشورهای دیگری هم در لیبی حضور دارند که مهمترین آنها  را باید فرانسه دانست. پاریس از زمان قرارداد سایکس پیکو که در سال 1916 میان بریتانیا و فرانسه منعقد شد، لیبی را حوزه نفوذ سنتی خود می‌داند. درست است که ایتالیا هم طی قرن‌ها و دهه‌های اخیر توانسته نفوذ خوبی در لیبی به جهت همجوار بودن ساحل جنوبی آن با پهنة دریایی شمالی لیبی، برای خود به وجود بیاورد اما حقیقت این است که نفوذ قدیمی و اصلی در لیبی متعلق به فرانسه است و ترکیه هم این موضوع را به خوبی می‌داند.

اینکه چه ارتباطی میان حضور ترکیه در لیبی با نفوذ پاریس در این کشور وجود دارد موضوعی است که باید آن را در چارچوب منافع فرامنطقه‌ای آنکارا دانست. شک نکنید که ترکیه و در رأس آن اردوغان، با توجه به منافعی که کمی آنطرف‌تر از لیبی یعنی در آب‌های یونان و قبرس وجود دارد، وارد لیبی شد. دولت ترکیه پس از آنکه وارد لیبی شد در گام اول عملیات اکتشاف‌های دریایی را با هماهنگی دولت طرابلس عملیاتی کرد که مصر و امارات با این اقدام آنکارا مخالفت کردند؛ اما فرانسه در آن زمان فقط نظاره‌گر بود.

زمانی که ترک‌ها آرام آرام کشتی‌های اکتشافی خود را از لیبی به سمت آب‌های شرق مدیترانه و به خصوص یونان و قبرس حرکت دادند، آنگاه بود که فرانسوی‌ها قدری بیشتر توجه خود را به این مساله معطوف کردند اما پیشروی سربازان اردوغان در مدیترانه و لیبی به حدی افزایش پیدا کرد که نه‌تنها پاریس و کشورهای عربی، بلکه اتحادیه اروپا هم نسبت به این مسائل واکنش نشان داد؛ با این حال باز هم ترکیه به پیشروی‌اش ادامه داد!

مکرون، مانع پیشروی ترکیه شد؟

پیشروی ترکیه در آب‌های منتهی به مرزهای یونان و قبرس اگرچه صدای هر دو کشور مذکور را درآورد، اما واقعیت این است که همین مساله موجب شد تا قبرس و یونان به عنوان عضوی از اتحادیه اروپایی، پای این  نهاد منطقه‌ای را به پرونده اقدامات ترکیه در شرق مدیترانه باز کند.

با آمدن اتحادیه اروپا به این پرونده، مکرون به عنوان یکی از اعضای فعال و رهبر دوفاکتوی اتحادیه اروپا، به میدان آمد و علناً مقابلِ اردوغان قرار گرفت. این تقابل به رد و بدل شدن توهین‌های سیاسی هم انجامید اما برای بار اول نیست که اردوغان و مکرون یکدیگر را مورد خطاب قرار می‌دهند. همین چند روز پیش بود که اردوغان طی سخنانی در دفتر مرکزی حزب عدالت و توسعه اعلام کرد: «با حمایت ملت خود، به انجام آنچه به صلاح و منفعت کشورمان است ادامه خواهیم داد!» منظور او اکتشافات در شرق مدیترانه بود اما یکباره در همان سخنرانی دایره تهدید‌های او بازتر و تندتر شد و مکرون را رئیس‌جمهوری بی‌کفایت و حریص خواند. پاسخ مکرون به توهین‌های اردوغان دقیقاً بر خلاف او بود. رئیس‌جمهوری فرانسه سعی کرد تا با خویشتن‌داری، آنکارا را مقابل اتحادیه اروپایی قرار دهد و به نظر می‌رسد که در این راه موفق شد.

داد و فریاد اردوغان در مدیترانه شرقی صرفاً برای سرخط کردن اتحادیه اروپا و گوش دادن به آنکارا بود و در مورد سوریه هم شاهد بودیم که اردوغان از همین ترفند استفاده کرد تا بتواند در قبال اسکان پناهجویان میلیاردها یورو کسب کند

مکرون با تاخت و تازهای غیرمستقیم خواهان آن بود تا ترکیه را در بحث آژاکسیو (نام جزیره‌ای فرانسوی در دریای مدیترانه شرقی) وارد ریل خود کند و به گونه‌ای گام بردارد تا این کشور علناً به اتحادیه اروپا پاسخگو باشد. مکرون این روزها درگیر پرونده لبنان و تشکیل دولت در این کشور توسط مصطفی ادیب است و به همین دلیل از یک سو سعی کرد اروپا را متقاعد کند که سه شرکت ترکیه‌ای، اردنی و قزاقستانی را به اتهام نقض تحریم تسلیحاتی لیبی، تحریم کند که این برای آنکارا پیامد خوبی نداشت.

از سوی دیگر مکرون پس از اعمال این تحریم‌ها از سوی بروکسل در توئیتر خود نوشت:‌ «پیام روشنی به ترکیه فرستادیم و بهتر است که این کشور یک گفتگوی مسئولانه همراه با حسن نیت و بدون ساده‌لوحی را با اتحادیه اروپا شروع کند.» در این میان نکته مهمتر این بود که فاتح دونمز، وزیر انرژی ترکیه در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد که هر هفت چاه گازی که ترکیه در شرق مدیترانه حفاری کرده است، غیراقتصادی ارزیابی شدند! این بدان معنی است که اکتشاف‌های ترکیه به بن‌بست رسید، اما همزمانی اعلام این خبر با برگزاری نشست سه جانبه میان ترکیه، آلمان و اتحادیه اروپا که به صورت مجازی انجام شد، برای بسیاری از تحلیلگران، اسباب شک و تردید را فراهم کرده است. روز سه‌شنبه، اردوغان، آنگلا مرکل (صدراعظم آلمان) و همچنین شارل میشل (رئیس شورای اروپا) در یک جلسه مجازی با هم به گفت‌وگو پرداختند و نتایج نشان می‌دهد که طرفین به تواقق‌هایی رسیده‌اند.

مکرون با تاخت و تازهای غیر مستقیم خواهان آن بود تا ترکیه را در بحث آژاکسیو (نام جزیره‌ای فرانسوی در دریای مدیترانه شرقی) وارد ریل خود کند و به گونه‌ای گام بردارد تا این کشور علناً به اتحادیه اروپا پاسخگو باشد

همین توافق‌ها به نوعی نشان می‌دهد که داد و فریاد اردوغان در مدیترانه شرقی صرفاً برای سرخط کردن اتحادیه اروپا و گوش دادن به آنکارا بوده است؛ چراکه در مورد سوریه هم اردوغان از همین ترفند استفاده کرد، اما مساله اینجاست که اروپایی‌ها ترکیه را مجبور کردند تا دست از اقدامات خود بردارد. این دقیقاً همان ضربه استراتژیک مکرون به ترکیه بود.