فرشاد گلزاری

هفتم ژانویة 2015 را بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران دنیا در ذهنشان حک کرده‌اند. روزی که سعید و شریف کُواشی با ورود به دفتر نشریه فرانسوی «شارلی ابدو» تمام تحریریة آن را زیر آتش مسلسل‌های تمام اتوماتیک خود گرفتند و 12 کشته و 10 زخمی بر جای گذاشتند. بر اساس آنچه مقامات امنیتی و سیاستمداران فرانسه اعلام کردند، آن روز برای فرانسه مرگبارترین رخداد از زمان جنگ الجزایر در ۱۹۶۱ میلادی و بدترین حمله در زمان صلح فرانسه به حساب می‌آمد. حمله‌ای که دو برادرِ الجزایری‌الاصل آن را اجرا کردند و بر اساس اسناد منتشر شده از سوی پلیس ضدتروریسم فرانسه و همچنین پزشکی قانونی این کشور، حدود 50 تا 60 پوکة گلوله کلاشینکف، مجموعاً در این عملیات چند دقیقه‌ای از سوی آنها شلیک شد. دلیل اصلی این حمله همانگونه که گزارش‌ها اعلام کرده‌اند، انتشار یک کاریکاتور توهین‌آمیز در مورد پیامبر اسلام (ص) در روی جلد اصلی نشریه شارلی ابدو بود که در آن سال بسیاری از مقامات کشورهای اسلامی و عربی نسبت به این موضوع واکنش‌های تندی از خود نشان دادند. شدت واکنش‌ها به حدی بود که بسیاری از مسئولان امنیتی و سیاسی فرانسه به این نتیجه رسیدند که باید اوضاع را به هر نحوی که شده سر و سامان بدهند اما گویا عناصر داعش که در خاکِ‌ فرانسه بودند زودتر دست به کار شدند! به یاد داریم که پس از ماجرای کشتار شارلی ابدو، برخی از رسانه‌های غربی مانند اکونومیست، روی جلد خود را به حمایت از مجله شارلی ابدو و آزادی بیان در فرانسه و این قبیل مسائل اختصاص داده‌ بودند و البته این روند برای هفته‌ها و ماه‌ها ادامه داشت اما نکته جالب اینجا بود که برخی از رسانه‌های اروپا و حتی آمریکا اعلام کردند که دلیل حمله برادران کواشی به دفتر نشریه شارلی ابدو، انتشار کاریکاتورِ‌ ابوبکر البغداد، سرکرده پیشین داعش بوده است. اینکه شارلی ابدو تصویر بغدادی را منتشر کرده بود یا خیر، نکته‌ای است که پاسخش مثبت است؛ چراکه شارلی ابدو عملاً یک نشریة رادیکال به حساب می‌آید که طی سال‌های اخیر با همه‌ کس و با همه چیز شوخی کرده است؛ اما به‌تدریج توهین به ادیان را هم در زمرة کارهای خود قرار داد. اینکه عناصر داعش برای انتشار کاریکاتور بغدادی دست به چنین کاری زدند، یک مساله انحرافی به حساب می‌آید؛ چراکه رسانه‌های اروپا این خط خبری را از قصد به افکار عمومی تزریق کردند تا بتوانند اوضاع را به نوعی مدیریت کنند. آنها با خط‌دهی محافل امنیتی کشورهای خود به این نتیجه رسیده بودند که احتمال خیزش‌های رادیکال وجود دارد و برای اینکه بتوانند اعتراض‌ها را کم کرده و آنها را کانالیزه کنند، باید به این سمت بروند که تمرکزِ موضوع از آحاد مسلمانانِ سراسر جهان منفک و به مهمترین و خونین‌ترین ماشینِ ترورِ قرن یعنی «داعش» نسبت داده شود. آنها فکر می‌کردند که با تزریق این خطِ انحرافی می‌توانند به راحتی اوضاع را مدیریت کنند که این اتفاق رخ نداد. به هر ترتیب داعش پیمانکار این حمله بود و برخی دیگر معتقدند که القاعده هم در پشت صحنه آن حضور داشته اما موضوع بحث ما این مسائل نیست.

انتشار مجدد کاریکاتور توهین‌آمیز نسبت به پیامبر اسلام (ص)، آن هم در شرایطی که بخشی از مردم و خصوصاً مسلمانان و پناهجویانِ مسلمان کسب و کار خود را به دلیل پاندمی کرونا، همانند مابقی از دست داده‌اند، می‌تواند یکبار دیگر رادیکالیسم را با شدت بیشتری تحریک کند

تکرار یک فاجعه:

چرا مکرون ساکت است؟

مساله ما این است که مجدداً و بعد از پنج سال شاهد بازنشر کاریکاتور توهین‌آمیز علیه پیامبر اسلام هستیم و این اتفاق دقیقاً در حالی رخ می‌دهد که باز هم اعتراض‌ کشورهای اسلامی همانند پنج سال پیش، از چند روز قبل، همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال روز گذشته (یکشنبه) هیأت مستقل حقوق بشر سازمان همکاری اسلامی در بیانیه‌ای این اقدام شنیع مجله شارلی ابدو درباره توهین به بزرگترین شخصیت در اسلام که از احترام حدود 1 و نیم میلیارد مسلمان در جهان برخوردار است را محکوم و از اظهارات غیرمسئولانه مقامات ارشد برخی کشورها در تایید آنچه حق آزادی در توهین محسوب می‌شود، عمیقا ابراز تأسف کرد. در این بیانیه آمده است: «درحالی که انتقاد سازنده بخشی از آزادی بیان است، تمسخر و توهین به شکل مستقیم در حقیقت تحریک به انزجار و تبعیض و خشونت و یک جنایت است. بشریت در این روزهای سخت به دلیل بحران کرونا به تلاش بیشتری برای همبستگی و تسامح و احترام به تنوع فرهنگی و دینی و تقویت مذاکره در تمام سطوح نیاز دارد نه اظهارات کینه‌توزانه‌ای که تنها به افزایش قدرت تندروها منجر می‌شود که انزجار، نژادپرستی و تبعیض را ایجاد می‌کند.» مقامات ترکیه، یمن، مالزی و بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی نیز این اقدام را تقبیح و محکوم کرده‌اند؛ تا جایی که در پاکستان نسبت به این موضوع تظاهرات به راه افتاده است. در مقابل اما رئیس‌جمهوری فرانسه که این اتفاق در خاک کشور او مجدداً رقم خورده، همچنان موضع سکوت اختیار کرده است. امانوئل مکرون، در واکنش به اقدام توهین‌آمیز مجله شارلی ابدو مبنی بر انتشار کاریکاتوری توهین آمیز از پیامبر اکرم (ص) این مساله را به آزادی بیان و اندیشه در کشورش ربط داد و آن را محکوم نکرد!

 او در نهایت اعلام کرد فرانسه کشوری است که در آن آزادی بیان و عقیده حاکم است اما شهروندان فرانسوی باید در اظهاراتشان به یکدیگر احترام گذاشته و از بیان اظهاراتی که نفرت‌پراکنی می‌کند خودداری کنند. این اظهارات نشان می‌دهد که مکرون به خوبی از تبعات احتمالی انتشار مجدد این کاریکاتور موهن باخبر است؛ اما واقعیت این است که ما با استاندارهای دوگانه در فرانسه و کشورهای اروپایی روبرو هستیم. اگر روزی یکی از مسلمان‌ها در میدان شارل دوگل یا برخی دیگر از کشورهای قاره سبز انجیل را به آتش بکشد، هیچکس نمی‌داند که چه اتفاقی برای او از سوی راست‌های افراطی و جریان‌های ملی‌گرا و مسیحیان افراطی رخ  می‌هد. همین چند روز پیش بود که در یکی از شهرهای جنوب سوئد، جریان‌های ضد اسلامی اقدام به سوزاندن قرآن کردند و باز هم شاهد اعتراض مسلمانان بودیم؛ تا جایی که درگیری میان آنها و پلیس رخ داد و مقامات سوئد از ترس اینکه روند مذکور و اعتراض‌ها به پایتخت کشیده شود، به‌ سرعت اوضاع را آرام و مجوز برگزاری تجمع ضد اسلامی را لغو کردند. از منظری دیگر طی چند هفته اخیر شاهد بودیم که دادگاهی برای رسیدگی به پرونده شارلی ابدو و قربانیان او برگزار شد که بسیار جای تعجب داشت؛ چراکه معلولِ اصلی حمله به دفتر شارلی ابدو، کاریکاتور خودشان بود!

اینکه عناصر داعش در 2015 برای انتشار کاریکاتور بغدادی، به شارلی ابدو حمله کردند، یک مساله انحرافی به حساب می‌آید؛ چراکه رسانه‌های اروپا این خط خبری را از قصد به افکار عمومی تزریق کردند تا بتوانند اوضاع را به نوعی مدیریت کنند

اینکه مطبوعات و رسانه بعلاوه آزادی بیان جزئی از ارکان دموکراسی به حساب می‌آید، موضوع کاملاً درستی است اما به نظر می‌رسد انتشار مجدد چنین کاریکاتوری، آن هم در شرایطی که بخشی از مردم و خصوصاً مسلمانان و پناهجویانِ مسلمان کسب و کار خود را به دلیل پاندمی کرونا، همانند مابقی از دست داده‌اند، می‌تواند یکبار دیگر رادیکالیسم را با شدت بیشتری تحریک کند. سکوت مکرون، عصبانیت مسلمانان (به خصوص پناهجویان) از فضای اقتصادی و عمومی جهان، می‌تواند شروع‌کننده یک جدال دیگر میان نیروهای امنیتی و رادیکال‌ها در فرانسه باشد که دامنه آن ممکن است همانند سال 2015، تمام اروپا را دربربگیرد.