فرشاد گلزاری

عراق طی یکسال گذشته بیشترین حجم از تحولات را تجربه کرده است. بخشی از این تحولات در حوزه سیاست داخلی و برخی دیگر دز حوزه سیاست خارجی بروز و نمود یافته است. به عنوان مثال در بُعد داخلی در مهرماه سال گذشته اعتراضات مردم عراق به حدی گسترده بود که بسیاری آن را شروع یک بهار عربی دیگر اعلام کردند و برخی دیگر هم این صف‌بندی‌ها را یک نوع اعتراض مشروع می‌دانند که بارها هم آن را به حق قرائت کرده‌اند. اینکه اعتراض‌های عراق که از سال گذشته شروع شد و تا همین چند ماه پیش به گونه‌های مختلف ادامه داشت، مشروع است یا نامشروع، موضوع دیگری است؛ اما سوال اصلی این است که چرا این اعتراضات از سال پیش تا همین چند روز گذشته بارها رنگ عوض کرده و پوست انداخته، اما به صورت کامل قطع نشده است؟ ممکن است بسیاری از مخاطبان و خوانندگان بگویند که جنس اعتراض‌های فعلی عراق با خیزش‌های سال گذشته فرق دارد که این موضوع کاملاً درست است اما توجه داشته باشید که مولفه‌های تحریک‌کننده یا عواملی که بستر این مدل از کُنش‌های منفی اجتماعی علیه دولت مستقر در بغداد را تشکیل می‌دهد، در تمام اعتراض‌های عراق یکی است. بگذارید با ذکر مثال این موضوع را بهتر کالبدشکافی کنیم. سال گذشته بسیاری از مردم عراق به دلیل اعتراض به وضعیت معیشتی، فساد اقتصادی و سیاسی، فقر و بیکاری به خیابان‌ها آمدند. جمعیت رفته رفته زیاد شد و زمانی همه چیز رنگ و بوی دیگر به  خود گرفت که موتورهای سه چرخ و دیگ‌های پر از غذا در وسط خیابان‌های بغداد و سایر استان‌ها نمایان شد. اما همین چند روز پیش مردم به دلیل قطع برق، نبود خدمات عمومی و باز هم فساد اقتصادی و اداری، در نجف، بصره و بسیاری از شهرهای دیگر به خیابان‌ها ریختند؛ تا جایی که مردم نجف بر کناره‌گیری استاندار این شهر اصرار داشتند. این مدل از تجمعات آن هم در دمای 56 درجة عراق که برق به صورت مداوم قطع می‌شود به خوبی نشان می‌دهد که محرک‌ اعتراض‌ها همچنان به قوت خود باقیست و مشکلات حل و فصل نشده‌اند. حال این وضعیت در زمانی رخ می‌دهد که کرونا در خیابان‌های بغداد و بسیاری از شهرهای عراق همانند سایر کشورها در حال قربانی گرفتن است. نکه اینجاست که در تجمعات سال گذشته خط و خطوط ابلاغی از سوی کشورهای خارجی به وضوح دیده می‌شد؛ به گونه‌ای که ستون فقرات این تجمعات، نزدیک شدن پکن به بغداد برای انعقاد قرارداد تجاری در حوزه‌های مختلف بود که رهبری این موضوع به عهده «عادل عبدالمهدی»، نخست‌وزیر پیشین عراق بود. همین موضوع باعث شد تا آمریکایی‌ها منافع 17 ساله خود در عراق را در خطر ببینند و تمام معادلات را به گونه‌ای تغییر دادند که عبدالمهدی مجبور به استعفا شد. استعفای او درنهایت موجب شد تا جناح شیعیان عراق «مصطفی الکاظمی» را به عنوان نخست‌وزیر جدید عراق معرفی کنند تا بتوانند اوضاع این کشور را سر و سامان دهند. او رئیس سرویس اطلاعاتی عراق بود و قبلاً در کسوت روزنامه‌نگار زیر نظر برهم صالح، رئیس‌جمهوری فعلی عراق، مشغول به کار بوده است و همین دو مولفه نشان می‌دهد که الکاظمی مناسبات و معادلات قدرت در عراقِ کنونی را به خوبی درک می‌کند. بر این اساس او به عنوان نخست‌وزیر وارد معرکة پر تلاطم عراق شد ولی متعهد شده است که انتخابات زودهنگام را برای بهبود اوضاع و استقرار دولت جدید برگزار کند. به عبارتی دیگر مصطفی الکاظمی در حالت کنونی به عنوان نخست‌وزیر دوران گذار در عراق ایفای نقش می‌کند و وظیفه‌اش این است که عراق را به سلامت به یک ساحل امن برساند.

علیرغم اظهار خوشحالی و امیدواری سازمان ملل و جریان‌های سیاسی عراق از برگزاری انتخابات زودهنگام در این کشور، این بیم وجود دارد که امیدهای جوانان و مردم عراق به دلیل فسادها و زیاده‌خواهی‌های موجود به ناامیدی تبدیل شود

مخالفان و موافقان انتخابات زودهنگام چه می‌گویند؟  

با تمام این مصائب، چند روز پیش شاهد آن بودیم که نخست‌وزیر عراق در یک سخنرانی تلویزیونی زمان انتخابات زودهنگام عراق را ۶ ژوئن ۲۰۲۱ (۱۶ خرداد ۱۴۰۰) تعیین کرد و همچنین به برگزاری انتخابات شفاف و به دور از هرگونه دخالت متعهد شد. اینکه او تا چه حد می‌تواند مانع از دخالت در انتخابات زودهنگام عراق شود، موضوع بسیار حساس و البته مهمی است. در نمای کلی باید به این فهم رسید که دلیل اصلی برگزاری این انتخابات اصولاً مسائل داخلی است؛ اما توجه کنید که در عراق سه بازیگر مهم یعنی آمریکا، ایران و عربستان حضور دارند. هر کدام از سه ضلع این مثلث برای خود منافعی مشخص کرده‌اند و به این دلیل معتقدیم که بخشی از انتخابات زودهنگام عراق به ایجاد ترازی در روابط بغداد با تهران و واشنگتن بستگی دارد. نکته دوم، مسائل اقتصادی است که باعث می‌‌شود انتخابات زودهنگام برگزار شود اما فارغ  از این مسائل  در پارلمان عراق بر سر انتخابات زودهنگام اختلاف‌هایی وجود دارد.

ادامه تجمعات آن هم در دمای 56 درجة عراق که برق به صورت مداوم قطع می‌شود به خوبی نشان می‌دهد که محرک‌ اعتراض‌ها همچنان به قوت خود باقیست و مشکلات حل و فصل نشده‌اند

به عنوان مثال کسانی مانند احمد الاسدی، حنان الفتلاوی، محمد الغبان، سید عمار حکیم (رهبر جریان حکمت ملی عراق)، نعیم العبودی و برخی دیگر از نمایندگان پارلمان عراق با برگزاری انتخابات زودهنگام در عراق موافق هستند و در مقابل کسانی مانند محمد الحلبوسی (رئیس پارلمان عراق)، حسن سالم و حتی نوری المالکی یا مخالف این انتخابات هستند یا برگزاری آن را مشروط کرده‌اند. به عنوان مثال نوری المالکی، نخست وزیر پیشین عراق و رهبر ائتلاف دولت قانون اعلام کرده در صورتی که انتخابات، زودتر، شفاف، بدون تقلب، با فرصت‌های برابر، مشارکت در دسترس و عاری از خشونت و سلاح باشد که دولت هم درباره آن تضمین داده است و در صورتی که در چارچوب درست مطابق با قانون اساسی باشد، آن وقت است که انتخابات آغازگر حل معضلاتی است که عراق با آن درگیر است. به عبارتی دیگر مالکی معتقد است که انتخابات زمانی می‌تواند راه‌حل باشد که مشکلات را به صورت درست و منطقی حل و فصل کند. این دقیقاً همان موضوعی است که بسیاری از روزنامه‌نگاران و طیفی از سیاستمداران آن را بارها و بارها متذکر شده‌اند. آنها معتقدند که دولت فعلی با اعلام برگزاری انتخابات زودهنگام در عراق، در حال تزریق امیدِ کاذب به بدنه اجتماعی است. این طیف معتقدند تا زمانی که فساد سازمان‌یافته، تبعیض و فقر در جامعه از بین نرود و شکاف میان مردم و حاکمیت ترمیم نشود، حتی اگر 100 بار انتخابات زودهنگام برگزار شود، باز هم خروجی آن مثبت نخواهد بود. این در حالیست که در عالم سیاست هر کشوری که نتواند بن‌بست به وجود آمده در شرایط داخلی و خارجی‌اش را از بین ببرد، دست به برگزاری انتخابات زودهنگام خواهد زد که سال گذشته همین اتفاق در لندن برای تصویب برگزیت افتاد. بر این اساس، به‌رغم اظهار خوشحالی و امیدواری سازمان ملل و جریان‌های سیاسی عراق از برگزاری انتخابات زودهنگام در این کشور، این بیم وجود دارد که امیدهای جوانان و مردم عراق به دلیل مسموم بودن اوضاع اقتصادی، سیاسی و امنیتی عراق و همچنین زیاده‌خواهی جریان‌های سیاسی، برآورده نشود و ناامیدی جای آنها را بگیرد. امری که  می‌تواند موجب لبریز شدن صبر مردم عراق شود!