فرشاد گلزاری

 از دو ماه پیش تاکنون شاهد انتشار اخبار متعدد از دور جدید فعالیت‌های داعش در عراق هستیم که قبل از ماه رمضان حجم این اخبار به اوج خود رسید؛ اما با پیشروی ارتش، حشدالشعبی و واحد ضد تروریسم عراق بخشی از حملات داعش خنثی و برخی دیگر هم با درگیری‌های متقابل همراه شد. در آن زمان بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان برجسته مسائل امنیتی مانند هشام الهاشمی، مشاور دولت وقت عراق در مسائل امنیتی و پژوهشگر مطالعات تروریسم، صریحا اعلام کردند که خیزش جدید داعش فقط مربوط به فضای به وجود آمدة متأثر از کرونا نیست، بلکه ابعاد مختلفی در آن نهفته است که بخش عمده آن به راهبرد ایالات متحده در عراق ربط دارد. بسیاری از مقامات کشور عراق به دلیل ارتباط‌های مالی یا وابستگی‌های سیاسی که آمریکا یا کشورهای اروپایی دارند، موضوع خیزش داعش را تنها به راهبرد جدید سرکرده داعش (ابراهیم القرشی) ربط دادند. آنها در همان هنگام اعلام کردند که داعش و رهبر فعلی آن یک راهبرد جدید در عراق و سوریه تبیین کرده‌اند که در نتیجة آن قرار است عناصر زیرزمینی و هسته‌های خفته این جریان، مهیای اجرای عملیات‌های گسترده در خاک دو کشور شوند، اما این تحلیل هم صرفاً جنبه داخلی داشت و حتی می‌توان آن را نوعی همسویی با ایالات متحده دانست. اصل مطلب این است که ایالات متحده بر اساس راهبردهای کوتاه و میان مدت خود در عراق به این نتیجه رسید که برای ابقای نظامیان خود در عراق باید یک سناریوی جدید را اجرایی کند که بهترین و آماده‌ترین موضوعی که می‌توانست روی آن مانور دهد، احیای دوباره داعش و تزریق بحران و خشونت به عراق بود. اینکه ما یکباره می‌بینیم تعداد پایگاه‌های نظامی آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی و پاسخ موشکی ایران، کاهش پیدا می‌کند به این معنا نیست که آمریکایی‌ها در حال خروج از عراق هستند. همین واقعیت در مورد افغانستان هم صدق می‌کند. باید به این باور برسیم که آمریکایی‌ها در افغانستان، عراق یا حتی سوریه میلیاردها دلار خرج نکرده‌اند که پس از دو دهه بساطشان را جمع کنند و بروند. ساختار سیاسی، اقتصادی و امنیتی - نظامی ایالات متحده از هم منفک نیستند بلکه همانند یک زنجیره به هم متصل هستند. اینکه ایران چند موشک را به سمت عین‌الاسد شلیک می‌کند و ترامپ هیچ واکنش مثبت یا منفی از خود نشان نمی‌دهد یا نیروهای خود را به پایگاه الحریر در اقلیم کردستان انتقال می‌دهد، دلیل بر این نیست که واشنگتن در حال خروج است، بلکه نشان می‌دهد که آنها منتظر ساعت صفر هستند! برای ترامپ و تیم محافظه‌کارش جان سربازان آمریکایی که هیچ انجیلِ لینکلن هم اهمیت ندارد، بلکه تنها چیزی که برای آنها در درجة بالای اهمیت قرار دارد این است که به هر نحوی، منافع کلان خودشان و مهره‌های موجود در طبقات بالای نظام‌ سرمایه‌داری را تامین کنند و بس. اینکه می‌بینیم آمریکا از دو ماه پیش داعش را تحریک می‌کند تا در عراق و سوریه مجدداً دست به خشونت عریان بزند، به خوبی نمایانگر این است که آنها در حال زمینه‌سازی یک بحران کنترل شده هستند تا باز هم بتوانند بر منافع کلان خود مُهرِ تایید بزنند. این منافع کلان در وضعیت کنونی، ماندن در عراق و به چالش کشیدن رقبای خود از جمله ایران است.

درست است که حشدالشعبی و زیرمجموعه‌های آن در ارتش و سایر ساختار نظامی و امنیتی عراق ادغام می‌شود اما عملیاتی شدن این دستور قبل از مذاکرات بغداد - واشنگتن گویای این مساله است که احتمالاً این موضوع بخشی از توافق پشت پرده آمریکا و با عراق بوده است

مذاکرات راهبردی زیر سایه تهدید!    

شک نکنید که تحریک داعش در سوریه و عراق، با مذاکراتی که قرار است چند روز آینده با عنوان مذاکرات راهبردی یا مذاکرات استراتژیک میان واشنگتن و بغداد انجام شود رابطه مستقیم دارد. همه به یاد دارند که نمایندگانِ شیعه پارلمان عراق طی یک رای‌گیری واحد مصوبه خروج نیروهای آمریکایی‌ از عراق را به تصویب رساندند و تا همین امروز بر اجرای صفر تا صدِ آن اصرار دارند. در مقابل نمایندگان اهل تسنن و کردها در روز رای‌گیری این مصوبه یا در پارلمان حضور نداشتند یا اینکه رای مخالف و ممتنع به این مصوبه دادند. میزان نفوذ آمریکا در اقلیم کردستان عراق کاملا مشخص است، اما واشنگتن از سال 2003 تاکنون سعی کرده که سال به سال خود را به اهل تسنن عراق نزدیک‌تر کند که حداقل در سطح نمایندگان پارلمان و برخی دیگر از مسئولان موفق شده است. نکته اینجاست که داعش در استان‌های شمالی و غربی عراق دست به عملیات می‌زند که این مناطق در اختیار سنی‌ها و کردها است. ایالات متحده به دنبال آن است تا هر چه به موعد برگزاری مذاکرات راهبردی با عراقی‌ها نزدیک می‌شویم، تهدید داعش را در مناطق کردنشین و سنی‌نشین دوچندان کند و درنهایت آنها از با خود همراه کند و از زبان آنها به دولت فعلی بغداد بفهماند که نظامیان آمریکا نباید از کشور خارج شوند. بر اساس اخبار روز گذشته (شنبه) وزارت امور خارجه آمریکا گروه مذاکره‌کننده خود را متشکل از شش نفر شامل دیوید هیل، معاون وزیر خارجه، دیوید شنگر، دستیار وزیر خارجه آمریکا، فرانسیس فانون، دستیار وزیر خارجه، جوی هود، معاون وزیر خارجه و کاردار سابق سفارت آمریکا در بغداد، دیوید کوپلی، معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا و متیو تولر، سفیر آمریکا در بغداد، معرفی کرده است. تیم عراقی نیز شامل عبدالکریم هاشم (قائم مقام وزیر امور خارجه، لقمان الفیلی، سفیر سابق عراق در واشنگتن، فرید یاسین، سفیر فعلی عراق در آمریکا، حامد خلف، معاون وزیر آموزش عالی و پژوهش علمی؛ به علاوه حارث حسن از پژوهشگران عراقی در  علوم سیاسی است. برخی دیگر از داده‌ها حاکی از آن است که تیم عراقی در حقیقت از ۲۱ نفر تشکیل شده که بخشی از آنها در پشت صحنه به عنوان مشاوران حقوقی، مشاوران نظامی، سیاسی و امنیتی مشغول خواهد بود. این ترکیب به خوبی نشان می‌دهد که قرار است میان بغداد و واشنگتن یک توافق جدید به امضا برسد؛ چراکه از زمانِ انتصاب مصطفی الکاظمی به عنوان نخست‌وزیر عراق، راهبرد بغداد تاحدودی تغییر کرده است. او به دنبال آن است تا بتواند وزنه تعادل میان بغداد با تهران و واشنگتن را مجدداً احیا کند. الکاظمی بارها اعلام کرده که عراق یک کشور آزاد و مستقل است که راهبردهای جدید آن براساس ایجاد توازن میان همسایگان و سایر کشورهای اروپایی و آمریکاست. این اقدام الکاظمی را بسیاری از عوام و خواص ستودند اما اینکه سه روز قبل خبری مبنی بر تعطیلی دفاتر حشدالشعبی (بسیج مردمی عراق) به نقل از فالح الفیاض، رئیس هیأت الحشدالشعبی عراق منتشر می‌شود، نشان می‌دهد که اوضاع آن گونه که گفته می‌شود عادی پیش نمی‌رود. درست است که حشدالشعبی و زیرمجموعه‌های آن در ارتش و سایر ساختار نظامی و امنیتی عراق ادغام می‌شود، اما عملیاتی شدن این دستور قبل از مذاکرات بغداد - واشنگتن گویای این مساله است که احتمالاً این موضوع بخشی از توافق پشت پرده آمریکا و با عراق بوده است. علاوه بر مسائل اقتصادی و سیاسی، یکی از موضوعات اصلی که در مذاکرات فوق میان دو طرف مطرح و به بحث گذاشته خواهد شد، مساله داعش و لزوم مقابله با این جریان است. این دقیقاً مساله‌ای است که آمریکایی‌ها با برجسته کردن آن (به هر قیمتی) سعی می‌کنند در عراق بمانند که می‌توان از آن به عنوان مخالف‌کُشی نام برد!

اینکه ایران چند موشک به سمت عین‌الاسد شلیک می‌کند و ترامپ هیچ واکنش مثبت یا منفی از خود نشان نمی‌دهد یا نیروهای خودش را به پایگاه الحریر در اقلیم کردستان انتقال می‌دهد، دلیل بر این نیست که واشنگتن در حال خروج است، بلکه آنها منتظر ساعت صفر هستند!