فرشاد گلزاری

 اخلال در نظام اقتصادی یکی از تبعاتی است که شیوع کرونا برای کشورهای جهان به همراه داشته است و بدون شک این روند به زودی متوقف نخواهد شد. شکی وجود ندارد که این روند تا زمانی که ویروس کووید 19 در حال عبور از مرز تمام کشورهای دنیا است و ثانیه به ثانیه مبتلایان خود را به کام مرگ می‌‌کشاند ادامه دارد و متوقف نخواهد شد. در این میان مساله مهم این است که اقتصاد جهانی در وضعیت کنونی دستخوش تغییراتی شده که نشان از بلوکی شدن آن دارد؛ به این شکل که هر کشور به یک بلوک جداگانه تبدیل شده و به دلیل تخریبِ حاصل از شیوع کرونا شاهد آن هستیم که ارتباط تمام کشورها با شرکا یا همپیمانان خود به نوعی قطع شده است و این به معنای آن است که تمام دولت‌ها به حدی نگران آینده خود ظرف ماه‌های آینده هستند و اساساً نمی‌خواهند و نمی‌توانند کمکی به متحدان خود کنند. طبیعی است که اگر یک کشور به دولت دیگر کمک کند نه تنها آن را رسانه‌ای می‌کند بلکه بعدها در راهبردهای کلانِ خود سعی می‌کند تا از آن کشور به نفع منافع خود استفاده کند. به همین دلیل است که می‌گویم کشورهای جهان در حال حاضر به صورت یک بلوکِ اقتصادی مجزا در حال فعالیت هستند. به عنوان مثال کشورهای عضو اتحادیه اروپا روز جمعه با برگزاری یک جلسه مشترک به این نتیجه رسیدند که باید یک تریلیون یورو برای مقابله با پیامدهای اقتصادی بحران کرونا به مجموع کشورهای عضو این اتحادیه کمک کنند. در فاز دیگر، اتحادیه آفریقا هم به دنبال آن است که بتواند بودجه‌ای را به کشورهای عضو خود اختصاص دهد تا از این طریق مانع فروپاشی و فروریزی کشورهای مذکور شود. به همین دلیل طی ماه‌های اخیر شاهد این بودیم که برخی کشورهای در مهار کرونا و مقابله با تبعات اقتصادی این ویروس تنها ماندند و برخی دیگر از سوی قدرت‌هایی که با آنها هم‌پیمان هستند حمایت شدند. به عنوان مثال چین در طول این مدت کمک‌های زیادی به ایران ارسال کرد که بر اساس آمار موجود به صورت هفتگی 25 تا 45 تن تخمین زده شده است. نمونه دیگر این موضوع را باید ارسال حدود یک میلیون ماسک از سوی پنتاگون به اسرائیل با دستور ترامپ دانست که موج انتقادهای بسیاری را از سوی فرمانداران روانه او و تیمش کرد و تا به امروز هم این انتقادها از سوی دموکرات‌ها علیه ترامپ و جمهوریخواهان ادامه دارد.

اوایل اردیبهشت ماه بود که اخبار و تصاویری از حضور رئیس‌جمهوری برزیل در راهپیمایی عمومی علیه طرح قرنطینه که از سوی فرمانداران وضع شده، منتشر شد و همین موضوع باعث شد تا یک دو قطبی جدی در برزیل و دولت این کشور به وجود بیاید

رفیقِ ترامپ تنها مانده است؟!      

در این میان یکی از کشورهایی که از آسیب اقتصادی و اجتماعی شیوع کرونا در امان نمانده است، آمریکای جنوبی است. در گزارشی که روز گذشته (شنبه) در همین صفحه منتشر شد، تبعات اقتصادی شیوع کرونا و آثار آن بر سیاست ونزوئلا را مورد بررسی قرار دادیم، اما واقعیت این است که ونزوئلا دشمن درجه یک ایالات متحده در این جغرافیا به شمار می‌رود و از گذشته کاملاً مشخص بود که این کشور با شیوع کرونا نمی‌تواند آسیب‌های اقتصادی آن را مهار و مدیریت کند، اما برزیل به عنوان شریک اصلی دونالد ترامپ در جغرافیای آمریکای جنوبی هم از گزند کرونا و تبعات آن در امان نمانده است. به یاد داریم زمانی که «ژایر بولسونارو» به عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل وارد میدان شد، ترامپ اولین کسی بود که از او حمایت کرد و در همان زمان بود که سیاست خارجی و راهبرد کلان ایالات متحده در قبال جغرافیای آمریکای جنوبی مشخص شد. ترامپ قصد داشت تا برزیل را به عنوان کشوری که ظرفیت‌های بالای اقتصادی دارد و عضو گروه بریکس است به سمت خود بکشاند تا در درجه اول بتواند از طریق این کشور بر ونزوئلا اشراف اطلاعاتی و نظامی در سطح بالا داشته باشد و از سوی دیگر نقل و انتقال نفت و هرگونه تجارت مجاز و غیر مجاز (مانند قاچاق سلاح و مواد مخدر از نوع کوکائین) را زیر نظر بگیرد. به همین جهت بود که پس از پیروزی ولسونارو در برزیل شاهد بودیم که ترامپ نخستین فردی بود که به او تبریک گفت. اینکه می‌گوییم ترامپ به دنبال دور کردن برزیل از جمع کشورهای گروه‌ بریکس (شامل روسیه، چین، هند، آفریقای جنوبی و برزیل) بود به این دلیل است که او می‌خواهد سهم آمریکا از بازار برزیل را به بالاترین حد برساند؛ چراکه آینده‌پژوه‌های سیاسی و اقتصادی معتقدند برزیل و هند ظرف 10 سال آینده به قدرت‌های جدید نوظهور تبدیل خواهند شد و ترامپ در حال کانالیزه کردن این موضوع است.

با گذشت از این مولفه‌های مهم و تاثیرگذار در معادلات قدرت، اگر حالا به وضعیت برزیل و دست و پنجه نرم کردن دولت بولسونارو با تبعات اقتصادی و سیاسی کرونا نگاه کنیم به خوبی می‌بینیم که او در میانة این بحران تنها ایستاده است. ممکن است که دولت ایالات متحده کمک‌هایی را به صورت محرمانه (همانند مدلِ اسرائیل) به برزیل ارسال کرده باشد اما باید متوجه باشیم که او به حدی زیر فشار است که وارد درگیری با پلیس و نظام قضایی کشورش شده است. اوایل اردیبهشت ماه بود که اخبار و تصاویری از حضور رئیس‌جمهوری برزیل در راهپیمایی عمومی علیه طرح قرنطینه که از سوی فرمانداران وضع شده، منتشر شد و همین موضوع باعث شد تا یک دو قطبی جدی در برزیل و دولت این کشور به وجود بیاید. حضور ژایر بولسونارو در راهپیمایی موسوم به «برازیلیا» در حالی صورت گرفت که حامیان وی در خیابان‌های مناطق مختلف این کشور تجمع کرده بودند و خواهان لغو قرنطینه بودند.

اینکه می‌گویم ترامپ به دنبال دور کردن برزیل از جمع کشورهای گروه‌ بریکس (شامل روسیه، چین، هند، آفریقای جنوبی و برزیل) بود به این دلیل است که او می‌خواهد سهم آمریکا از بازار برزیل را به بالاترین حد برساند

این اقدام شهروندان برزیل در حالی انجام شد که رئیس‌جمهوری برزیل همانند حامی خود یعنی دونالد ترامپ طی سخنرانی اعلام کرد که وضعیت اقتصادی کشورش وارد بحران شده و باید هرچه زودتر مردم به محل کار خود بازگردند. این اقدام بولسونارو دقیقاً این موضوع را تایید می‌کند که او همانند ترامپ نسخه‌ای از پوپولیسمِ آمریکای لاتین را به نمایش خواهد گذاشت که در ابتدای پیروزی آن در انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل مورد اشاره قرار گرفته بود. او همانند ترامپ و جمهوریخواهان آمریکا مذهبی است و مخالف سکولاریسم، سقط جنین، مجنس‌گرایی است و به شدت لیبرالیسم اقتصادی را مورد حمایت قرار داده است.

همین متغیرهای به ظاهر کوچک نشان می‌دهد که تماماً تحت‌تاثیر واشنگتن است اما مساله اینجاست که استعفای سرجیو مورو (وزیر محبوب دادگستری برزیل) مساله‌ای است که باعث شده بسیاری از تحلیلگران دولت بولسونارو را در آستانه پیروزی بدانند. دلیل استعفای وزیر دادگستری برزیل، برکنار شدن مائوریسیو والیسو (رییس پلیس فدرال برزیل) پس از اعتراض وی به شکستن قرنطینه توسط بولسونارو بود که باز هم نشان از آن دارد که با توجه به وضعیت اقتصادی و مشکلات سیاسی در مورد مقابله با بحران کرونا، رئیس جمهوری این کشور طی روزهای آینده برای فروکش کردن اعتراض‌های مردمی باید دست به دامن ترامپ شود؛ چراکه تاکنون چهار هزار نفر در برزیل بر اثر شیوع کرونا جان باخته‌اند و آمار مبتلایان روز به روز افزایش پیدا می‌کند.