فرشاد گلزاری

 بر اساس آخرین اخباری که روز گذشته در رسانه‌های آمریکا منتشر شد، تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در جهان از مرز دو میلیون نفر گذشته است. این آمار به خوبی نشان می‌دهد که پیشروی این ویروس آرام آرام به تعداد ناپدیدشدگان نظامی قوای متحدین در جنگ اول جهانی (سه میلیون نفر) نزدیک می‌شود. شکی وجود ندارد که این ویروس فعلاً گریبان بشریت را گرفته و مشخص هم نیست که تا چه زمانی قرار است ساکن کره زمین باشد و چقدر تلفات به بار خواهد آورد. آنچه که در مورد کرونا در شرایط کنونی حائز اهمیت است، تاثیر کووید-19 بر مناسبات دو و چند جانبه بین‌المللی و همچنین سیاست داخلی کشورها است. فرق ندارد که کدام کشور با چه دین و مذهبی یا با چه نگرشی درگیر کرونا شده، مهم این است که سیاستمداران به تناسب جغرافیای خود و شرایط داخلی‌شان، در این شرایط با مشکلاتی روبرو هستند که نمی‌توانند به راحتی از شر آنها خلاص شوند. به عنوان مثال در هند و حتی در ایتالیا شاهد آن بودیم که پلیس با تمام قوای خود با  مردم مقابله کرد و حتی ویدئوهایی از برخورد تند و زننده نیروهای امنیتی با شهروندان را شاهد بودیم. برخی دیگر از کشورها به دنبال دشمن فرضی و ساختگی رفتند؛ تا جایی که بارها و بارها شاهد بودیم که بسیاری از سیاستمدارانِ جهان به صورت مشخص اعلام کردند که کرونا یک ویروس آزمایشگاهی است و چین را مورد بازخواست قرار دادند. بخش دیگری از دولت‌ها هم به دنبال آن هستند که کرونا را یک سلاح بیولوژیک به افکار عمومی کشورشان معرفی کنند تا بتوانند در فاز اول با تحریک ناسیونالیستی بر اعتراض‌ها فائق بیایند و پس از آن آرامش مقطعی را به وجود بیاورند و در فاز دوم به دنبال آن هستند تا بتوانند ضعف و ناکارآمدی خود را به گردن دیگری بیندازند. از این نمونه‌ها در ایامی که جهان کرونایی شده، زیاد و متنوع است اما جالب اینجاست که چندروزیست دعوا میان آمریکا و چین وارد فاز جدید شده است؛ تا جایی که پای سازمان بهداشت جهانی (WHO) به این غائله باز شده است.

ترامپ برای طبیعی جلوه دادن وضعیت ایالات متحده و همچنین وضعیت نیویورک به دنبال آن است تا قرنطینه این شهر را بشکند و همین موضوع نزاع میان فرماندار این کلان‌شهر آمریکا با رئیس‌جمهوری آمریکا را به وجود آورده است

فرار رو به جلو!  

چند روزی است که شاهد دعواهای جناحی در ایالات متحده بر سر مدیریت کرونا و خصوصاً قرنطینه هستیم و این وضعیت روز به روز در حال عمیق‌تر شدن اختلاف نظر میان کاخ‌سفید به عنوان مجری و هدایت‌کننده اوضاع فعلی با سایر ارگان‌ها است. ترامپ معتقد است که در شرایط فعلی باید فکری به حال اقتصاد ایالات متحده کرد و همین چند روز پیش بود که او صریحاً خبر از تعطیلی اقتصاد آمریکا داد. به همین دلیل پس از اینکه او توانست افکار عمومی را چند روز درگیر تبعات اقتصادی کرونا و خانه‌نشینی‌ها با فرمول ادامة قرنطینه کند، یکباره در کنفرانس خبری روزانه خود اعلام کرد که کاخ‌سفید و در راس آن  ترامپ مسئول تعیین تکلیف قرنطینه است. این سخنان ترامپ که سه روز پیش مطرح شده بود باعث شد تا اعتراض‌های زیادی از سوی مقامات و شهروندان ایالات متحده به خصوص در نیویورک رخ دهد؛ چراکه ترامپ برای طبیعی جلوه دادن وضعیت ایالات متحده و همچنین وضعیت نیویورک (به عنوان یکی از بحرانی‌ترین شهرهای آمریکا در این ایام) به دنبال آن است تا قرنطینه این شهر را بشکند و همین موضوع نزاع میان فرماندار این کلان‌شهر با رئیس‌جمهوری آمریکا را به وجود آورده است. ترامپ قصد دارد به مردم و حتی هم‌قطاران خود در حزب جمهوریخواه بفهماند که حرف و اول و آخر را در این شرایط او می‌زند؛ چراکه دموکرات‌ها به صورت مدام در حال حملات گاه و بیگاه به او در مورد سوءمدیریت دولت وی در ایام کنونی هستند. به همین دلیل است که می‌بینیم درگیری میان او و اندرو کومو (فرماندار نیویورک) به حدی رسیده که او نه تنها به ترامپ حمله می‌کند، بلکه به او متذکر می‌شود که حرف اول و آخر در آمریکا را قانون اساسی می‌زند، نه کاخ‌سفید و ترامپ. ادامه این منازعات باعث شده تا اساساً ترامپ و معاونش (مایک پنس) در مورد مدیریت فضای فعلی به  نفع خودشان پروژه انحراف افکار عمومی را کلید بزنند. شک نکنید که وضعیت برای ترامپ و تیمش زیاد خوب نیست و کرونا همانند یک آوار و مهمان ناخوانده یکدفعه کمپین انتخاباتی او را به حاشیه برد. طبیعی است که برای اینکه ترامپ بتواند فضای فعلی را مدیریت کند نیاز به این دارد تا به مردم خود و سپس دنیا بفهماند که یک دشمن خارجی یا به عبارتی دیگر یک عنصر دوم، او و کشورش را مورد هدف قرار داده است.

محافظه‌کارانِ هم طیف ترامپ تفکرِ «ضدِ جهانی شدن» را دنبال می‌کنند و در عرصه داخلی و خارجی با  هر نهاد و شخصی که برای آمریکا تعهد و محدودیت ایجاد کند مخالف است و به همین دلیل کمک‌های خود به سازمان بهداشت جهانی را در بحبوحه شیوع کرونا قطع کرد

تهدید پکن، کلید نجات ترامپ!

در این میان ترامپ می‌داند که نباید به صورت مستقیم چین را در مورد کرونا تهدید کند؛ چراکه مردم او را مورد هجمه قرار می‌دهند و عملاً مدیریت او در مورد کرونا را به باد انتقاد می‌گیرند. از اینرو ترامپ سناریوی دوم را برگزیده است. او اتفاقاً به دنبال  آن است تا از بار مسئولیت فرار کند و همه‌چیز را به گردن چین بیندازد؛ اما واقعیتِ سیاست این است که باید یک سوژه دهن‌پُرکُن برای این وضعیت انتخاب شود، چراکه در وهله اول قدرت ایالات متحده در عرصه بین‌الملل (بر خلاف شعارِ اول آمریکا) افول نکند و در سطح دوم مردم ایالات متحده او را زیر بار فشار قرار ندهند و دست‌کم چند وقتی از تمرکز بر ترامپ خودداری کنند. به همین جهت است که روز گذشته شاهد بودیم ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی خود در کاخ‌سفید که برای اطلاع‌رسانی از مدیریت شیوع کرونا به صورت روزانه برگزار می‌شود اعلام کرد که واشنگتن کمک‌های خود به سازمان بهداشت جهانی را قطع کرده است. این خبر در عرصه رسانه و به خصوص در وضعیت فعلی که سازمان بهداشت جهانی به عنوان اولین نهادِ سیاستگذاری جهانی برای مقابله با کرونا شناخته می‌شود، بسیاری از مردم دنیا و حتی آنتونیو گوترش (دبیرکل سازمان ملل متحد) را حیرت زده کرد و پس از آن موج انتقادهای داخلی و خارجی از ترامپ به راه افتاد. دلیل این امر کاملاً مشخص است؛ ترامپ و محافظه‌کارانِ هم طیف او اساساً تفکرِ «ضدِ جهانی شدن» را دنبال می‌کنند. این طیف در عرصه داخلی و خارجی با  هر نهاد و شخصی که برای آمریکا تعهد و محدودیت ایجاد کند مخالف است و به همین دلیل می‌بینیم که سازمان بهداشت جهانی را در بحبوحه شیوع کرونا در جهان به تیتر اول اخبار تبدیل می‌کند. این در حالیست که کمک ایالات متحده به سازمان بهداشت جهانی به صورت سالیانه حدود 500 میلیون دلار است و اساساً در مقیاس جهانی این رقم، ناچیز است. آنچه قطع کمک‌های ترامپ به سازمان بهداشت جهانی را مهم می‌کند این مسائل نیست، بلکه هدف قرار دادن غیرمستقیم چین مهم است. ترامپ در نطق خود اعلام کرد که سازمان بهداشت جهانی به صورت جانبدارانه از چین در مورد اینکه این کشور منبع شیوع کرونا است، حمایت می‌کند و این دقیقاً همان موضوعی است که برای ما مهم است. ترامپ یک روز رسانه‌ها (فِیک نیوزها) و روز دیگر چین و سازمان بهداشت جهانی را به عنوان علت شیوع کرونا در آمریکا و دنیا معرفی می‌کند و چند روز بعد اعلام می‌کند که اقتصاد آمریکا تعطیل شده و همه باید برای شکیت رکود اقتصادی به محل‌ کار خود بروند. این دوگانگی به خوبی نشان می‌دهد که او در وضعیت فعلی بیش از حد زیر فشار داخلی و خارجی است و از جهت دیگر تمام نگرانی‌اش این است که آیا با این وضعیت می‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا پیروز شود یا خیر؟