فرشاد گلزاری

پرونده صلح افغانستان در حساس‌ترین زمان خود طی 18 سال اخیر قرار دارد. آمریکایی‌ها از سال گذشته تاکنون 11 دور مذاکره با طالبان را در دوحه عملیاتی کردند و هر بار شاهد آن بودیم که به دلایل مختلف و گوناگون روند مذاکرات با بن‌بست روبرو شد. در آخرین مذاکرات (دور دهم) که در شهریور انجام شد، قرار بر این بود تا توافق صلح میان دو طرف به امضا برسد و حتی به یاد داریم که متن توافق توسط بسیاری از رسانه‌ها منتشر شد؛ اما چند ساعت بعد شاهد آن بودیم که نه تنها توافق حاصل نشد، بلکه دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری ایالات متحده با صدور دستوری ادامه مذاکره با طالبان را به زمانی دیگر موکول کرد. دلیل این موضوع هم کاملاً مشخص بود؛ دقیقاً زمانی که قرار بود توافق آتش‌بس بلندمدت میان طالبان و آمریکا منعقد شود شاهد آن بودیم که شبکه حقانی (بازوی عملیاتی و نظامی طالبان) یک عملیات دو لایه در کابل انجام داد که به غیر از تلفات نظامی و غیرنظامی آن شاهد کشته شدن یک سرباز آمریکایی‌ بودیم و به همین دلیل کاخ‌سفید تمام روند مذاکرات صلح با طالبان را نه تنها به بن‌بست کشاند بلکه باعث شد تا این جریان دست به اقدامات خشن‌تر بزند. در این میان چند هفته هیچ اقدامی از سوی آمریکا انجام نشد، ولی طالبان با توجه به اینکه از وضعیت کنونی عصبانی و کلافه شده بود، دست به عملیات‌های گسترده زد و در نتیجه آن چندین ولایت در افغانستان سقوط کرد و به دست این جریان افتاد. در همانجا بود که مشاوران ترامپ به او هشدار دادند که اگر خواهان ثبت یک دستاورد در کارنامه سیاست خارجی خود است و می‌خواهد از آن در انتخابات 2020 ریاست‌جمهوری آمریکا استفاده کند باید از موضعش به صورت پنهانی کوتاه بیاید. در این میان سفرهای «زلمی خلیلزاد» به عنوان مسئول تیم مذاکراتی آمریکا، به پاکستان و کشورهایی مانند چین و افغانستان شروع شد. این سفرها به خوبی نشان می‌داد که ترامپ تاحدودی از موضع خود کوتاه آمده و به دنبال آن است تا به هر نحوی که شده یک توافق جامع را قبل از انتخابات 2020 کسب کند. در اینجا بود که خلیلزاد مجدداً وارد عرصه شد و دور یازدهم مذاکرات در دوحه به دور از هرگونه سر و صدا آغاز شد و از همان روزِ اول پنهانکاری خاصی در آن موج می‌زد.

حتی اگر طی یک هفته جاری، هیچ اتفاقی نیافتد و هسته‌ تندروی طالبان یا آمریکایی‌ها آتش‌بس را نقض نکنند و توافق در 29 فوریه (10 اسفند 1398) بین دو طرف امضا شود، باز هم ابهام‌ها تمامی ندارد

چراغ سبز شورای کویته به واشنگتن!

بسیاری معتقدند که شورای رهبری طالبان در خاک افغانستان حضور دارند و کم و بیش با پاکستان در ارتباط هستند اما این نظریه به صورت کامل و 100 درصدی غلط است. طالبان از طریق دو شورای رهبری با نامِ شورای رهبری پیشاور و شورای رهبری کویته که در خاک پاکستان و در مناطق قبایلی شمال قرار دارند هدایت می‌شود. اساساً متولی و موسس طالبانِ افغانستان و همچنین گروه «تحریک طالبان پاکستان» با کشور پاکستان است و سرویس اطلاعاتی این کشور (ISI) زیر نظر ارتش، وظیفه هدایت این جریان‌ها را به عهده دارد و به عنوان ابزار فشار علیه آمریکا از آنها استفاده کرده است. به همین جهت هر آنچه در مورد طالبان (اعم از بیانیه‌ها، عملیات‌ها و حتی مذاکرات) می‌بینید یا می‌شنوید، از سوی اسلام‌آباد طراحی، مهندسی و اجرا می‌شود، نه افغانستان. بر این اساس اینکه دیده می‌شود طالبان بر سر میز مذاکره با دشمنی نشسته‌اند که بیش از 18 سال کشورشان را اشغال کرده، نشان دهنده آن است که پاکستان و آمریکا در پشت پرده به یک توافق نسبی با یکدیگر رسیده‌اند. بدون تردید دولت پاکستان این موضوع را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به آمریکایی‌ها اعلام نمی‌کنند بلکه آنها از طریق شورای کویته و ساختاری که طی سه سال قبل برای طالبان طراحی کرده‌اند به آمریکایی‌ها چراغ سبز مذاکرات را داده‌اند.

فارغ از مذاکرات، اینکه دیده می‌شود طالبان با خلیلزاد برسر آتش‌بس یک هفته‌ای به توافق می‌رسند، دقیقاً نشان می‌دهد که این شورا مجدداً در راس امور قرار دارد. در این میان روز گذشته پس از اعلام دولت کابل و مقامات آمریکایی مبنی بر آغاز طرح هفت روزه کاهش خشونت در افغانستان،‌ سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر گفت که براساس توافقنامه با آمریکا تمامی نیروهای خارجی از افغانستان خارج می‌شوند.

محمدسهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر در توئیتی با اشاره به آغاز این طرح نوشت، پس از مذاکرات طولانی بین تیم‌های مذاکراتی طالبان و آمریکا توافقنامه کامل شده و در تاریخ ۲۹ فوریه ماه جاری (۱۰ اسفند)  توسط هر دو طرف در دوحه امضا می‌شود و در این مراسم، هیئت‌های تعدادی از کشورها و سازمان‌های جهانی به‌عنوان شاهد و ناظر شرکت می‌کنند. سهیل شاهین تاکید کرده است که بر اساس توافقنامه با آمریکا، تمام نیروهای خارجی از افغانستان خارج می‌شوند و اشغال پایان می‌یابد. همچنین به کسی اجازه داده نمی‌شود که از خاک افغانستان علیه دیگران استفاده کند.

این اظهارات به خوبی نشان می‌دهد که شورای کویته به طرفیت از پاکستان این پیام را به آمریکایی‌ها داده که می‌توانند در یک چارچوب مشخص به توافق آتش‌بس و صلح یکپارچه دست پیدا کنند. در این مسیر اما دولت افغانستان هم ساکت ننشسته است. رئیس‌جمهوری افغانستان (روز گذشته) در بیانیه‌ای از نیروهای امنیتی افغانستان خواست از ساعت ۱۲ بامداد شنبه به وقت محلی، در برابر مواضع گروه طالبان در حالت تدافعی قرار بگیرند و از حمله به آنها خودداری کنند. گروه طالبان نیز از عناصر میدانی و مسلح خود در سراسر افغانستان خواسته علیه پایگاه‌های نیروهای دولتی و آمریکایی در این کشور حمله نکنند. در اطلاعیه‌ای که از سوی ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان به رسانه‌ها فرستاده شده از اعضای این گروه خواسته شده است از رفتن به مناطق دشمن کاملا پرهیز کنند. او در این اطلاعیه اعلام کرده که پس از هفت روز، هرگاه در روز هشتم توافقنامه امضا شود، برای تمام مجاهدین مطابق توافقنامه اطلاعات و راهنمایی‌هایی لازم داده می‌شود و براساس آن عمل خواهد شد. در این میان اشرف غنی،‌ رئیس‌جمهوری افغانستان نیز که ساعاتی بعد از اعلام آمریکا و طالبان در مورد زمان امضای توافقنامه میان دو طرف صحبت می‌کرد، گفت که به تمام نیروهای امنیتی افغانستان دستورالعمل‌ واضح و مفصل در مورد هفته کاهش خشونت داده شده و از آنها خواسته شده که تنها در صورتی اقدام به عملیات نظامی کنند که خودشان یا مردم افغانستان از سوی طالبان مورد حمله قرار بگیرند. او گفته که عملیات نیروهای امنیتی افغانستان علیه داعش، القاعده و دیگر گروه‌های مسلح مخالف دولت ادامه خواهد یافت.

سفرهای خلیلزاد به پاکستان و کشورهایی مانند چین و افغانستان به خوبی نشان داد که ترامپ تاحدودی از موضع خود کوتاه آمده و به دنبال آن است تا به هر نحوی که شده قبل از انتخابات 2020 به یک توافق جامع دست یابد

اگر این دو تفسیر را کنار یکدیگر قرار دهیم به خوبی می‌بینیم که هر دو طرف تا حد زیادی از وضعیت موجود خسته شده‌اند، اما واقعیت این است که حتی اگر طی یک هفته جاری، هیچ اتفاقی نیافتد و هسته‌ تندروی طالبان یا آمریکایی‌ها آتش‌بس را نقض نکنند و توافق در 29 فوریه (10 اسفند 1398) بین دو طرف امضا شود، باز هم ابهام‌ها تمامی ندارد. شکی وجود ندارد که با امضای این توافق، موضع طالبان بیش از گذشته قوی می‌شود و حالا شاهد محاصره کابل توسط طالبان خواهیم بود؛ اما نه محاصره نظامی، بلکه محاصره سیاسی که بیش از محاصره نظامی برای مردم افغانستان دردآور است؛ چراکه مهاجمان دیروز وارد ساختاری می‌شوند که باید برای مردم افغانستان تصمیم‌گیرنده باشند.