سیدمحمد میرزامحمدزاده

شنبه‌ای که گذشت، مخالفان دولت حاکم روسیه، بزرگ‌ترین تظاهرات خیابانی مسکو را از سال 2012 تاکنون رقم زدند. وایت‌ کانتر، گروهی که تخمین شرکت‌کنندگان در تظاهرات‌ مختلف دنیا را به صورت تجاری دنبال می‌کند، این خبر را اعلام کرد و تخمین زد که بین 50 تا 60 هزار نفر در این روز برای اعتراض به خیابان‌های پایتخت روسیه آمده بودند. اگرچه برای شهری با جمعیت بیش از 12 میلیون نفر، همچنان گفتن اینکه اکثریت مردم سکوت کرده‌اند، چندان دور از واقعیت نیست؛ چیزی که خلاف آن در هنگ‌کنگ در حال رخ دادن است. تعبیر کرملین از این سکوت حداکثری این است: چنین اعتراضاتی از خارج کشور راهبری می‌شوند.

بلومبرگ در تحلیل این اعتراضات و مخاطراتش برای شخص پوتین نوشت: موج اخیر از یک ماه گذشته آغاز شده است؛ یعنی وقتی که نامزدهای ضد حکومتی برای شورای شهر مسکو از انتخابات برنامه‌ریزی شده برای هشتم ماه سپتامبر (هفدهم شهریور ماه) خط خوردند. از آنجا که تعداد کمی از مردم در مورد قانون‌گذاران بی‌تأثیر شهرداری اهمیت می‌دهد، اعتراضات اولیه تنها چند هزار نفر را به خود جلب کرد؛ اما باتوجه به‌ اینکه مقامات اجازه برگزاری این اعتراضات کوچک را نمی‌دادند، در روز بیستم ژوئیه (29 تیر ماه)، روزی که هرگونه تظاهراتی از سوی معترضان تحریم شده بود، با صدور مجوز، 22 هزار و 500 نفر به خیابان‌ها آمدند. اجازه مقامات برای اعتراض منجر به تفاوتی شد: اینکه معترضان فکر کنند حضور در یک رویدادی که تحریم شده امن است و سرکوبی را در پی ندارد؛ اما این اتفاق نیفتاد و کرملین و مقامات شهر تصمیم گرفتند که به سرکوب اعتراضات غیر مجاز با نیروی وحشیانه دست ببرند و هزاران پلیس ضد شورش را با تمام قوا به کار بگیرند و در روز بیست و هفتم ژوئیه (پنجم مرداد ماه) رکورد دوران شوروی سابق شکسته شد و پلیس مسکو 1300 نفر را در یک روز بازداشت کرد.

اگرچه این خشونت‌ها که بیشتر افراد جوان را هدف قرار داده بود، (گاهی آنقدر جوان که حتی حق رأی نداشتند) نتوانست منجر به خشونت عمومی، همچون خشونت شهر کیف در سال 2013، شود؛ زمانی که وحشیگری پلیس علیه گروهی از دانشجویان، منجر به جنبش عموم شد که در نهایت ویکتور یانوکویوچ، رئیس‌جمهور اوکراین نتوانست در انتخابات بعدی پیروز شود. با این حال خشونت‌های مسکو موضوع اصلی اعتراضات را از نامزدهای انتخاباتی به اعتراض علیه استفاده نادرست پلیس از زور علیه تظاهرکنندگان تغییر داد. نیروهای پلیس به‌صورت سنتی در روسیه نامحبوب و غیرقابل اعتماد هستند؛ چراکه عموماً این نیروها رفتار خصمانه دارند و دچار فساد هستند. برهمین اساس تصاویر از افرادی که به دست پلیس مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند برخی سلبریتی‌ها، به‌ویژه آن‌هایی که کمتر به کرملین وفادار هستند را بر آن داشت تا موضعی اخلاقی بگیرند.

رویداد روز دهم ماه اوت (نوزدهم مرداد ماه) رسماً مجوز داشت و تعدادی از موسیقی‌دان‌ها و اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی از طرفداران و دنبال‌کنندگان خود خواستند تا در این رویداد حاضر شوند. یوری دود، ستاره شبکه اجتماعی یوتیوب، که شبکه‌اش بیش از پنج میلیون و 700 هزار دنبال‌کننده دارد، در صفحه اینستاگرام خود دلیل تصمیمش برای حضور در این تظاهرات را توضیح داد: اجازه دهید انتقادی بیندیشیم؛ اجازه دهید شک کنیم؛ اجازه دهید سوال بپرسیم و اجازه دهید که نپذیریم مردم بی‌گناه به دست پلیس وحشیانه کتک بخورند یا به زندان بیوفتند. نزدیک به نیم میلیون نفر پست او را پسندیدند.

برهمین اساس تصاویر از افرادی که به دست پلیس مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند برخی سلبریتی‌ها، به‌ویژه آن‌هایی که کمتر به کرملین وفادار هستند را بر آن داشت تا موضعی اخلاقی در مورد اعتراضات بگیرند

تعداد کل دنبال‌کنندگان این سلبریتی‌های مجازی که حضور در این رویداد را بازنشر کردند به بیش از 30 میلیون پست رسید.

البته باید در نظر داشت در شهری همچون مسکو که علایق زودگذر هستند و به سرعت گسترش می‌یابند و بر سرعت نیز محو می‌شوند، نمی‌توان روی پسندیدن‌ها و دنبال‌کنندگان حساب کرد که اقدامی سیاسی را در دنیای واقعی رقم زنند. بر همین اساس با وجود همه تضامین امنیت تظاهرکنندگان از آسیب خشونت پلیس و نیز حمایت سلبریتی‌ها، حضور تنها 60 هزار نفر ناامیدکننده بود (البته باید انصاف داشت که فصل تعطیلات بود و باران هم می‌بارید.)  با این حال نباید  60 هزار نفر را یک محدودیت دانست، اگر که ضرب و شتم پلیس تداوم داشته باشد. پس از اتمام تظاهرات رسمی، پلیس برای جلوگیری از موج‌های خودجوش پس از تظاهرات وارد عمل شد و فیلم یک افسر پلیس در حالی که به شکم یک زن ضربه می‌زد نیز دست به دست منتشر شد. این موضوع منجر به شکل‌گیری جنبش جدیدی برای پایان دادن به خشونت شد که در میان آن‌ها برخی سلبریتی‌ها از جمله ایگور کرید، رپر معروف روس نیز حضور داشتند و مقامات روز شنبه با عجله مجوز فستیوالی را برای او صادر کردند تا او را از این جنبش‌ها منحرف کنند.

اما برای مقامات بسیار سخت است که بابت این ضرب و شتم‌ها عذرخواهی کنند و هیچوقت نمی‌توان چنین انتظاری از آن‌ها داشت چراکه برایشان نشان ضعف است. در حین همین اعتراضات پوتین کت چرمی به تن می‌کند و در کریمه اشغالی به همراه تیم موتورسوارانش موسوم به گرگ‌های شب به دور دور می‌پردازد.

این رفتار شاخص پوتین در عدم استفاده از دنده معکوس در چنین وضعیت‌هایی متحدانش را وادار می‌کند که به دنبال توجیه این خشونت‌ها باشند. به‌طور مثال سیاست‌مداران در هفته‌های اخیر این اعتراضات را میوه مداخله غرب دانسته‌اند. هفته پیش وزارت خارجه روسیه دیپلمات‌های آمریکا و آلمان را فرخواند تا اتهام تحریک مردم برای حضور در اعتراضات را پاسخ دهند. (آنها هشدار آمریکا و آلمان به شهروندانشان برای مسافرت به مسکو را یکی از بهانه‌های اقدام خود خواندند).

برای مقامات بسیار سخت است که بابت این ضرب و شتم‌ها عذرخواهی کنند و هیچوقت نمی‌توان چنین انتظاری از آن‌ها داشت چراکه برایشان نشان ضعف است

با این حال شهروندان مسکو به چنین مسائلی دیگر اهمیتی نمی‌دهند؛ به خصوص قشرجوان که ستاره‌های نسل خود را مرجع خود می‌دانند. برخی از هنرمندان محبوب از فرصت حکومت برای برگزاری کنسرت‌های به‌منظور دور کردن مردم از تظاهرات‌ها استفاده می‌کنند. با این حال مخالفان یک مزیت اخلاقی آشکار دارند که منجر به یک حس فزاینده در بین قشر تأثیرگذار می‌شود: اینکه اگر ساکت بمانند و با مردم همراه نشوند، محبوبیت خود را از دست می‌دهند.

تاکنون مقامات برنده این جنگ سخت بوده‌اند، اما نه قاطعانه: با وجود همه پیروزی‌ها، اعتراضات روز به روز گسترده‌تر و پرشاخ و برگ‌تر می‌شود. ضرب و شتم‌های وحشیانه و به‌ویژه مرگ ناگهانی یک معترض می‌تواند منجر به تنشی خارج از کنترل شود. پوتین با اجازه به تداوم خشونت‌ها ریسک بزرگی را می‌پذیرد.