پرونده جام جهانی باشگاهها با سوت داور ایرانی بسته شد
سورپرایز آبی

آریا طاری
پرونده جام جهانی باشگاهها به میزبانی آمریکا با یک سورپرایز بسته شد و آن هم قهرمانی چلسی در این رقابتها بود. پاریسنژرمن که عنوان قهرمان اروپا را یدک میکشید و با هدف قهرمان شدن یکی پس از دیگری غولهای فوتبال اروپا را به زانو درمیآورد، فینال را با نتیجه سه بر صفر باخت تا آبیهای لندن جام را به خانه ببرند و به اولین تیمی در تاریخ تبدیل شوند که قهرمانی در تمامی رقابتها را تجربه کرده است.
نتایج شگفتانگیز تیمی که جام نگرفت
به این نتایج دقت کنید؛ برد پنج بر صفر در فینال لیگ قهرمانان مقابل اینتر، شروع جام جهانی باشگاهها و پیروزی چهار بر صفر مقابل اتلتیکو مادرید، برد دو بر صفر مقابل بایرن و پیروزی چهار بر صفر مقابل رئالمادرید؛ پاریسی که این نتایج را رقم زده بود و در پیشبینیها حتی زمانی که هنوز به فینال هم راه پیدا نکرده بود شانس بسیار زیادی برای تصاحب جام قهرمانی در جام جهانی باشگاههای آمریکا داشت، در نهایت فینال را به رقیب انگلیسی خود باخت تا فوتبال بار دیگر نشان دهد به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست.
چهره ویژه ایرانیها
این فینال برای ما ایرانیها هم یک چهره ویژه و مهم داشت و او کسی نبود جز علیرضا فغانی که با نهایت شایستگی دیدار فینال را سوت زد و در نهایت از مسئولان برگزاری بازیها مدال گرفت. جالب اینکه برخورد فغانی با رییسجمهور آمریکا در لحظه اهدای مدال و پس از آن عکس یادگاری، سروصدای زیادی در رسانههای داخلی به راه انداخت. البته شاید بهتر بود قبل از هر تحلیلی در مورد فغانی، این نکته را بدانیم که ایران خود یکی از نخبههایش را از دست داده است؛ داوری که دوست داشت به سوت زدن زیر پرچم ایران ادامه دهد اما رفتار مسئولان وقت فدراسیون فوتبال، نام او را به فهرست داوران بینالمللی استرالیا فرستاد.
برخورد فغانی با رئیسجمهور آمریکا در لحظه اهدای مدال و پس از آن عکس یادگاری، سروصدای زیادی در رسانههای داخلی به راه انداخت. البته بهتر بود قبل از هر تحلیلی، بدانیم که ایران یکی از نخبههایش را از دست داده؛ داوری که دوست داشت به سوت زدن زیر پرچم ایران ادامه دهد اما رفتار مسئولان وقت فدراسیون، نام او را به فهرست داوران بینالمللی استرالیا فرستاد
فراموش نکنیم که این خداداد افشاریان بود که تشخیص داد دوران فغانی به سر آمده و او قرار نیست در هیچ تورنمنت مهمی سوت بزند اما او پس از آن به قله فوتبال رسید و خیلی چیزها را ثابت کرد. پس یادمان نرود که فغانی نماینده فوتبال استرالیا در فینال بوده و نمیتوانسته خیلی از رفتارها را انجام دهد؛ حالا چه تمایل به انجام این رفتارها داشته باشد یا نه. از داستان فغانی هم بگذریم و ببینیم چلسی چطور توانست آمادهترین تیم ماههای اخیر فوتبال جهان را خیلی راحت و بدون دردسر شکست دهد.
سیستم قهرمانی چلسی در فینال
* مارسکا در این بازی از سیستم 1-4-2-3 استفاده کرد؛ سیستمی که تعادل بینقصی بین دفاع و حمله رقم زد. چلسی با آرایش دفاعی متراکم و استفاده از دو هافبک دفاعی کایسدو و انزو فرناندس، میانه میدان را تحت کنترل گرفت. این ساختار باعث شد پاریسنژرمن که معمولا با پاسهای کوتاه و سریع در یکسوم میانی موقعیتسازی میکند، تنها سه شوت در چارچوب داشته باشد. در مقایسه با میانگین ۶.۲ شوت در چارچوب در بازیهای این فصل. دقت پاس پاریسیها به ۷۹ درصد کاهش یافت. این نشاندهنده اختلال در ریتم همیشگی آنها بود. مارسکا با قرار دادن بازیکنانش در فضاهای کلیدی، راههای نفوذ به خصوص برای عثمان دمبله و ویتینیا را بست و عملا موتور هجومی پاریسنژرمن را خاموش کرد.
* در فاز دفاعی، چلسی با استفاده از مدافعان کناری پویا مانند مالو گوستو و مارک کوکوریا، پرس از بالای پاریسنژرمن را بیاثر جلوه داد. گوستو با میانگین ۲.۱ تکل موفق و کوکوریا با ۱.۸ قطع توپ در هر بازی، نهتنها در دفاع مشارکت داشتند، بلکه با پیشرویهایشان، فشار را از خط دفاع چلسی برداشتند. این تحرکات به چلسی اجازه داد با پاسهای کوتاه و دقیق از یکسوم دفاعی خود خارج شود و مالکیت توپ را با میانگین ۶۱ درصد حفظ کند. این مالکیت، همراه با دقت پاس ۸۷ درصدی نشاندهنده اجرای بینقص فلسفه مارسکا در کنترل بازی بود.
* در فاز هجومی، مارسکا با استفاده از ژائو پدرو بهعنوان مهاجم دوم و دادن آزادی عمل به کول پالمر، دفاع پاریسنژرمن را به آتش کشید. پدرو با حرکات هوشمندانهاش بهویژه در گل سوم، مدافعان حریف را از موقعیت خود خارج و فضا را برای پاسهای کلیدی پالمر باز کرد. این گل، نتیجه مستقیم برنامهریزی تاکتیکی مارسکا نام داشت؛ آنچه بر ایجاد فضا و بهرهبرداری از آن تمرکز داشت. چلسی در این بازی ۱۲ شوت زد که پنج مورد در چارچوب بود.
* مارسکا همچنین با تطبیق سریع بازیکنان جدید مثل پدرو، نشان داد میتواند سیستمش را به سرعت پیادهسازی کند. این انطباق سریع، همراه با انعطاف تاکتیکی برابر سبک بازی پاریسنژرمن، گواهی بر توانایی او در تحلیل و پاسخ به مسائل تاکتیکی بود. چلسی نهتنها پاریسیها را شکست داد، بلکه آنها را از ارائه بازی همیشگیشان محروم کرد.
* این پیروزی، فراتر از یک قهرمانی، نقطه عطفی برای مارسکا به حساب میآید. او به عنوان شاگرد پپ گواردیولا با این موفقیت، از سایه پپ خارج شد و هویت تاکتیکی خود را به عنوان یک مربی نوآور به نمایش گذاشت. قهرمانی نهتنها چلسی را به اوج رساند، بلکه مارسکا را به عنوان یک ذهن مستقل و خلاق در دنیای مربیگری معرفی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید