آریا طاری

لید: درست همزمان با سفر دراگان اسکوچیچ به کرواسی برای سپری کردن تعطیلات، زمزمه‌های عدم حمایت فدراسیون از این مربی دوباره اوج گرفته‌اند. عده‌ای هم همچنان به هر قیمتی خواهان زدن سرمربی تیم ملی هستند. آنها که در رویا سیر می‌کنند، یک مربی بزرگ خارجی در مقیاس جهانی برای نیمکت تیم ملی می‌خواهند اما این خواسته حقیقتا چقدر با توانایی‌های فدراسیون فوتبال در ایران همخوانی دارد؟ آیا گرفتن نیمکت ایران از دراگان، در نهایت این نیمکت را به یک مربی بزرگ‌تر می‌رساند؟ آیا محتمل‌تر نیست که این نیمکت در نهایت در اختیار یک مربی پرادعا و نه‌چندان کاربلد داخلی قرار بگیرد؟

اگر می‌خواهید همه واقعیت‌ها را در مورد شرایط تیم ملی ایران بدانید، کافی است «دلیل» ماندن اسکوچیچ در ایران با وجود تعطیلی رقابت‌های لیگ را از فدراسیون فوتبال بپرسید. چرا اسکوچیچ این روزها در ایران حضور داشت؟ آیا او در ایران مانده بود که با وجود تعطیلی لیگ، بازی‌های حذفی را زیر نظر بگیرد؟ آیا او مانده بود که به تماشای دیدارهای لیگ یک برود؟ اسکوچیچ در ایران مانده بود چون فدراسیون فوتبال نتوانسته بود بدهی مالیاتی‌اش را تسویه کند و این مربی به لحاظ قانونی اجازه ترک ایران را نداشت. پس وقتی درباره تیم ملی صحبت می‌کنیم، باید بدانیم که این تیم چه مجموعه‌ای را به عنوان پشتیبان در کنار خودش دارد. مجموعه‌ای که از پس ساده‌ترین هزینه‌ها نیز برنمی‌آید، تا خرخره در مشکلات بزرگ مالی فرو رفته، حساب‌هایش مسدود شده و توانایی برداشت از حسابش در فیفا را ندارد. تازه به همه این‌ها، بدهی‌های گذشته  و یک جریمه سنگین در پرونده مارک ویلموتس را هم اضافه کنید تا متوجه شوید که اوضاع چقدر بحرانی و خطرناک است. نام بردن از مربیان بزرگ خارجی در این مقطع، کار ساده‌ای به نظر می‌رسد. روبرتو مانچینی، مارچلو بیلسا و لئوناردو ژاردیم گزینه‌های جذابی هستند اما فدراسیون فعلی حتی توانایی به خدمت گرفتن «بدل» آنها را هم ندارد، چه برسد به اینکه بتواند با خودشان توافق کند! آنهایی که با اصرار بیش از حد به دنبال مربی خارجی بزرگ هستند، در حقیقت فقط راه را برای مربیان داخلی هموار می‌کنند. کسانی که برخلاف اسکوچیچ، کوچک‌ترین نقشی در رساندن ایران به جام جهانی نداشتند اما منتظر ساده‌ترین فرصت هستند تا نیمکت را تصاحب کنند و به همین سادگی و بدون هیچ زحمت و مرارتی، تجربه مربیگری در جام جهانی را به دست بیاورند.

 روبرتو مانچینی، مارچلو بیلسا و لئوناردو ژاردیم گزینه‌های جذابی هستند اما فدراسیون فعلی حتی توانایی به خدمت گرفتن «بدل» آنها را هم ندارد، چه برسد به اینکه بتواند با خودشان توافق کند!

خیلی از هواداران تیم ملی، دلیل اشتباهی را برای نگرانی انتخاب کرده‌اند. بله، باید نگران تیم ملی باشیم اما نه به خاطر اینکه اسم سرمربی تیم ملی دراگان اسکوچیچ است. باید نگران باشیم چون تیمی مثل کره جنوبی، بازی دوستانه با برزیل را قطعی کرده و همین حالا همه برنامه‌های اردویی‌اش را چیده اما یک حریف قطعی برای تیم ملی ایران در برنامه تدارکاتی قرار نگرفته است. باید نگران باشیم، نه به خاطر سرمربی تیم ملی، بلکه به این خاطر که فدراسیون هنوز راضی نشده قرارداد دستیاران ایرانی اسکو را تمدید کند و آنها را در موقعیت تثبیت‌شده‌ای روی نیمکت تیم ملی قرار بدهد. باید نگران باشیم، چراکه در فدراسیون هیچ رنگ و بوی دلچسبی از حمایت از تیم ملی دیده نمی‌شود و همه فقط سرگرم کار خودشان هستند. اگر مطالبه‌‌ای هم باشد، باید از اعضای فدراسیون صورت بگیرد که معلوم نیست چرا در انتخاب مسیر دیدارهای تدارکاتی برای تیم و امضای قرارداد با دستیارها تعلل می‌کنند و معلوم نیست چرا کوچک‌ترین برنامه‌ای برای تغییر دادن شرایط و درآمدزایی برای فوتبال ایران ندارند. البته که دراگان هم به وقت خودش در جایگاه پاسخگویی به مسائل فنی قرار می‌گیرد اما فعلا او کارش را به درستی انجام داده و تیم ملی را از یک مسیر به شدت سخت و بحرانی، به جام جهانی رسانده است. تیم ملی فقط در دو مقطع مختلف قبل از برگزاری جام جهانی، اردوی تدارکاتی خواهد داشت و بازیکنان هم در زمان بسیار کوتاهی در اختیار تیم ملی هستند. این زمان برای لژیونرها حتی کوتاه‌تر هم خواهد شد. طبیعتا در این بازه زمانی کوتاه، حتی به فرض محال اگر یک مربی خارجی بزرگ هم جذب شود، فرصت کافی را برای ساختن تیم دلخواه و پیاده کردن ایده‌هایش نخواهد داشت. در چنین شرایطی اسکو بهترین انتخاب برای نیمکت تیم ملی است. او باید به مسیری که در تیم ملی شروع کرده، تداوم ببخشد.

بلاتکلیفی فدراسیون، شرایط سختی برای تیم ملی ساخته و مدیران این نهاد هم خودشان را پشت تردیدها علیه اسکوچیچ پنهان می‌کنند تا در نهایت اگر تیم ملی هم نتیجه نگرفت، همه چیز را به اسکو ربط بدهند. وضعیت فعلی امکانات تیم، اصلا شبیه شرایط تیمی نیست که می‌خواهد راهی رقابت‌های جام جهانی شود و حتی سودای صعود از گروهش را در سر دارد. وضعیت فعلی تیم ملی، اصلا امیدوارکننده نیست و بازیکنان و سرمربی هیچ نقشی در این شرایط ندارند. اگر قرار به انتقاد است، مدیرانی باید در مظان این انتقاد قرار بگیرند که این وضعیت را برای تیم ملی به وجود آورده‌اند.