آریا طاری

درگیری‌های کارلوس کی‌روش و دستیارها با خبرنگاران فقط وارد فاز «فیزیکی» نشده بود که این اتفاق نیز بالاخره در ورزشگاه آزادی رخ داد. اوسیانو دا کروز لحظاتی بعد از پایان نبرد دوستانه با ترینیداد و توباگو، با خشونت هرچه تمام‌تر به پرسش‌های یک خبرنگار واکنش نشان داد تا ثابت کند خشم، پاسخگو نبودن و حق به جانب رفتار کردن از کی‌روش به دستیارانش نیز سرایت کرده است. آنها هر طور که خودشان تشخیص بدهند رفتار می‌کنند و فدراسیون فوتبال هم درست مثل همیشه، نظاره‌گر خاموش تحقیر فوتبال ایران به دست این گروه است. حداقل در یک سال گذشته، چیزی به نام «پاسخگویی» در کادر فنی تیم ملی وجود نداشته است. پس از پایان دیدارهای ایران در جام جهانی 2018، مرد پرتغالی به جای نشستن روبه‌روی خبرنگارها و برطرف‌ کردن ابهام‌های فنی، مستقیما حمله به منتقدانش را آغاز کرد و در سایه‌ دعوا، درگیری و عصبانیت به تهران رسید. او از تاکتیک فرار رو به جلو بهره برد تا در هیچ شرایطی وادار به پاسخگویی نباشد. همین حالا هم که زمزمه‌های برپایی جشن یک نفره مربی گلرهای تیم ملی به خاطر شکست نماینده ایران در ورزشگاه آزادی به گوش می‌رسد، اعضای کادر فنی به جای پاسخ دادن و برطرف‌ کردن تردیدها، ترجیح می‌دهند با مشت به خبرنگارهای پرسشگر حمله کنند. از مشت‌های به هوا رفته اوپس برای شادمانی از پیروزی کاشیما تا مشت اوسیانو برای کنار زدن خبرنگارها، فاصله بسیار کمی وجود دارد. اگر داستان شادی مربی دروازه‌بان‌های تیم ملی صحت ندارد، چرا اعضای کادر فنی در صدد تکذیب آن نیستند؟ در این مورد شاید یک تکذیبیه ساده نیز کارساز باشد اما در مورد درگیری اوسیانو، فیلم‌هایی وجود دارد که انکارشان دیگر ممکن به نظر نمی‌رسد. این اولین بار نیست که دستیارهای سرمربی تیم ملی، دست به رفتاری چنین گستاخانه و حیرت‌آور می‌زنند. همین اوسیانو کروز در جریان اردوی قبلی تیم ملی، تندترین کلمات را علیه هومن افاضلی به زبان آورد و مدعی شد که او قصد لطمه زدن به ساختمان پک را داشته و در زمان حضور علیرضا منصوریان در تیم ملی امید، به دنبال ضربه زدن به تیم او بوده است. کروز حتی پا را فراتر گذاشت و انتقادهای علی کریمی را «تلاش برای جلب توجه» دانست. میک مک درموت نیز با ادبیاتی باور نکردنی در مورد حمید استیلی موضع گرفت و از زننده گل قرن فوتبال ایران به تیم ملی آمریکا در جام جهانی 98، درخواست کرد به جای نظر دادن در مورد ساختمان پک (که ظاهرا تبدیل به ملک خصوصی کارلوس کی‌روش در ایران شده) نزد خرس‌هایی که در میانمار جا گذاشته برگردد. دستیاران کی‌روش، حتی از خود او تندخوتر به نظر می‌رسند اما سوال بزرگ این است که چه کسی به آنها اجازه می‌دهد هر طور که خواستند رفتار کنند و با هیچ تنبیه یا مواخذه‌ای نیز روبه‌رو نشوند؟ کارلوس کی‌روش در آخرین روزهای حضور روی نیمکت تیم ملی پرتغال، با ماموران کنترل دوپینگ حاضر در تمرین تیمش درگیر شد و به خاطر این درگیری فیزیکی، از فیفا حکم محرومیت ۶ ماهه گرفت. اگر چنین اتفاقی در ایران رخ داده بود، بدون تردید مدیران فدراسیون به سادگی از کنار آن می‌گذشتند و شاید حتی بیانیه‌ای علیه ماموران مبارزه با دوپینگ صادر می‌کردند اما واکنش مدیران فدراسیون فوتبال به این اتفاق، در نهایت به برکناری این مربی از نیمکت تیم انجامید. حقیقت آن است که در همه نقاط دنیا، رفتار، شخصیت و واکنش‌های یک مربی درست به اندازه نتایج او اهمیت دارند. کی‌روش بارها با مدیران فدراسیون و وزارت ورزش درگیر شده و زشت‌ترین عبارت‌های ممکن را برای آنها انتخاب کرده اما هر بار این دعواها حاصلی به جز جدایی مدیر مورد نظر از فدراسیون نداشته‌اند. اوسیانو حتی در عمارت مرموز پک با نماینده فیفا نیز درگیر شد اما خبری از برخورد فدراسیون با این مربی نبود تا او رفته رفته به اندازه کتک زدن یک خبرنگار، اعتماد به نفس پیدا کند. سرمربی پرتغالی تیم ملی هنوز بابت رفتار دستیارش عذرخواهی نکرده و احتمالا هرگز چنین کاری انجام نخواهد داد. شاید تنها راه ممکن برای پوشاندن شکافی که بین او و هواداران تیم ملی به وجود آمده، تهیه یک بلیت یک‌طرفه تهران-لیسبون برای اوسیانو کروز باشد اما کی‌روشی که می‌شناسیم، هرگز به هیچ اشتباهی اعتراف نخواهد کرد.

اگر همه تصمیم‌ها معطوف به قرار گرفتن در «موقعیت حساس کنونی باشند»، هیچ اتفاق تازه‌ای رخ نخواهد داد. چراکه در فوتبال، همواره در موقعیت حساس کنونی قرار داریم. فوتبال ایران انضباط و شخصیت را فدای کارلوس کی‌روش و همکارانش کرده است. درست برعکس کشوری مثل اسپانیا که در فاصله دو روز تا جام جهانی به محض اطلاع از مذاکره لوپتگی با مدیران رئال مادرید، ریسک برکناری سریع این مربی را پذیرفت. شاید این تصمیم در جام جهانی به ضرر لاروخا بود اما در درازمدت، کاراکتر این تیم را در بهترین وضعیت ممکن قرار خواهد داد. با رفتارهای چنگیزخانی کی‌روش و همکارها، حتی قهرمانی جام ملت‌های آسیا نیز چندان دلچسب به نظر نمی‌رسد.