لا‌به‌لای همه خبرهای بدی که در ورزش ایران رخ می‌دهند، خبر پایان دوران وزارت سلطانی‌فر، خبر امیدوارکننده‌ای به نظر می‌رسد. انتخاب او در جایگاه وزیر ورزش، از همان ابتدا هم یک گناه نابخشودنی بود. کاروانی که در المپیک لندن چشم‌ها را خیره کرد و پشت سر هم طلا گرفت، در سایه تدابیر آقای وزیر در توکیو با بحران شکست روبه‌رو شد و به تک مدال‌ها بسنده کرد.

برای آن که بدانید آقای وزیر از ظرفیت کشور 80 میلیونی ایران چطور استفاده کرده، کافی است بدانید کشوری مثل نیوزیلند با چهار میلیون جمعیت، تا امروز 19 مدال المپیک به دست آورده است. ما نه‌تنها در رشته‌های پرمدال مثل شنا و دومیدانی کوچک‌ترین پیشرفتی نداشته‌ایم، بلکه در همان رشته‌های موفق همیشگی هم ناموفق بوده‌ایم.

تیم ملی کشتی فرنگی در المپیک لندن به سه مدال طلا رسید اما حالا به زحمت یک طلا به دست آورد، کشتی آزاد که همیشه ورزش اول ایران بوده، حالا بدون حتی یک طلا المپیک را ترک می‌کند. در وزنه‌برداری شرایط از همیشه بدتر است و این بار ایران تنها دو نماینده داشته و فقط یک مدال نقره به دست آورده است. برای اولین بار از المپیک 2000 سیدنی هم، ایران در تکواندو حتی یک مدال به دست نیاورده است.

پی بردن به عمق فاجعه ورزش ایران، اصلا دشوار نیست. وزارت سلطانی‎فر همواره مشکلات مالی زیادی مقابل ورزش ایران گذاشته است. علاوه بر این، تلاش همیشگی این وزارت برای جهت دادن به ترکیب فدراسیون‌ها هم تا امروز نتایجی بسیار بد به همراه داشته و عملا موتور ورزش در ایران را متوقف کرده است.

گاهی حتی یک دلجویی ساده، می‌توانست ذهنیت ورزشکاران را تغییر بدهد اما سلطانی‌فر با توجه به غریبه بودن با جو ورزش، هرگز رابطه خوبی با ستاره‌ها برقرار نکرد. شاید ستاره‌های درخشانی مثل سعید ملایی و کیمیا علیزاده با یک دلجویی معمولی و شنیده شدن حرف‌های‌شان، در ورزش ایران ماندگار می‌شدند اما رفتند و در المپیک زیر پرچم‌های دیگری درخشیدند.

هیچ دوره‌ای در این چند دهه به اندازه دوران سلطانی‌فر، ستاره‌های مختلف را از ورزش ایران فراری نداده است. در حوزه فوتبال هم سلطانی‌فر یک بازنده تمام‌عیار بود. او از یک جهت، هرگز نتوانست رضایت استقلالی‌ها را به دست بیاورد و از جهت دیگر، با برخی از رفتارها کاری کرد تا بخشی از موفقیت‌های بزرگ پرسپولیس، با تردیدهایی مواجه شوند.

هنوز معلوم نیست چه کسی به جای او بر مسند مدیریت ورزش خواهد نشست اما کاش این دوره، برای ورزش ایران کاملا متفاوت باشد. کاش قهرمان‌ها حفظ شوند و به سادگی کوچ نکنند، کاش قدر سرمایه‌های بزرگ این ورزش را بدانیم و آنها را به سادگی از دست ندهیم، و البته کاش مجلس شورای اسلامی در هر شرایطی به وزیر ورزش «مصونیت» ندهد. اتفاقی که در دوران سلطانی‌فر رخ داد و عملا جلوی هرگونه پیشرفت را در وزارت ورزش گرفت. کاش وزیر جدید و اطرافیانش، کمی با حال و هوای ورزش آشناتر باشند و بدانند که دارند چه تصمیم‌های سرنوشت‌سازی برای ورزش ایران می‌گیرند.