نبرد پراید  با  لامبورگینی!

برای خیلی از مردم، این سوال مطرح است که چرا ستاره‌های ورزش ایران، یک به یک مدال‌های المپیک را درو نمی‌کنند و ایران را در جدول مدال‌ها بالا و بالاتر نمی‌برند. البته که این سوال خوبی است اما به شرطی که اصلا با شرایط خاص ورزش ایران آشنا نباشی! به لحاظ تدارکات و امکانات، این یکی از ضعیف‌ترین حضورهای کاروان ایران در المپیک است. برای باور این حقیقت، کافی است به چند روایت کاملا ساده از زبان المپین‌های ایرانی توجه کنیم. چهره‌هایی که «تفاوت» با خارجی‌ها و امکانات‌شان را با همه وجود احساس کرده‌اند.

آریا رهنورد

حوله خیس به جای جلیقه یخ

اولین روایت تکان‌دهنده از المپیک برای کاروان ایران، از زبان یکی از چهره‌های موفق این کاروان مطرح شد. نازنین ملایی که عملکرد بسیار خوبی در قایقرانی روئینگ داشت و حتی تا نیمه‌نهایی این رقابت‌ها هم صعود کرد، در همان روزهای اول جملاتی را به زبان آورد که بخشی از حقایق را در مورد کاروان ایران نمایان کردند. نازنین به این موضوع اشاره داشت که در گرمای شدید هوای توکیو، تک تک رقبایش به جلیقه یخ مجهز بودند و بلافاصله پس از بازی خنک می‌شدند اما او و مربی‌اش، باید حوله را خیس می‌کردند تا این ورزشکار هم بتواند خنک شدن را تجربه کند! ما هر دوره در حالی راهی المپیک می‌شویم که نه المپیکی فکر می‌کنیم و نه از امکانات لازم برای درخشیدن در این رقابت‌ها برخوردار هستیم. آقایان مسئول، انتظار دارند ورزشکار ایرانی بتواند معجزه کند و مدال‌ها را پشت سر هم برای کاروان ایران به دست بیاورد اما آنها نمی‌دانند معجزه هم وقتی اتفاق می‌افتد که همه جزئیات به دقت سر جای خودشان قرار گرفته باشند. وقتی این حجم از تفاوت بین تدارکات ستاره‌های ایرانی و ستاره‌های سایر کشورها وجود دارد، بدیهی به نظر می‌رسد که نتایج کاروان ایران هم تحت هیچ شرایطی درخشان نباشد.

با تشکر از کاروان برزیل

رکورد ملی شنای 200 متر پروانه ایران در رقابت‌های المپیک شکست اما ستاره رکوردشکن ورزش ایران، حرف‌های کاملا متفاوتی برای مطرح کردن داشت. او از این اتفاق گلایه‌مند بود که حتی یک ماساژور برای تیم ملی شنا در رقابت‌های المپیک وجود نداشته است. جالب اینجاست که برای کل ورزشکاران ایرانی در توکیو، فقط و فقط «یک ماساژور» در نظر گرفته شده است. با این روند هر ستاره نهایتا می‌تواند به اندازه پنج دقیقه از این ماساژور استفاده کند! نکته جالب دیگری که متین بالسینی در مورد المپیک به زبان آورد، نبودن حتی یک تشک بادی ساده در بین تجهیزات کاروان ایران بود. متین به گفته خودش، ناچار شد به سراغ وان یخ برزیلی‌ها برود و به صورت مخفیانه از امکانات این کشور استفاده کند. به نظر می‌رسد ثبت این رکورد ملی در شنا را مدیون برزیلی‌ها هستیم که بدون آن‌که حتی خودشان بدانند، امکانات‌شان را در اختیار کاروان ایران قرار دادند و کمک کردند تا شناگر ما هم برای لحظاتی، خوابیدن در وان یخ را تجربه کند.

حقیقت آن است که در ایران، با خیلی از امکانات لازم برای درخشیدن در رقابت عظیمی مثل المپیک، رفتاری آماتورگونه می‌شود. طوری که انگار مدیران ایرانی با المپیک شوخی دارند

مراقب توپ‌ها باشید

روایت مهم بعدی، مربوط به سرمربی ثریا آقایی در رقابت‌های بدمینتون است. ثریا توانست اولین بانوی بدمینتون ایران در تاریخ المپیک لقب بگیرد و اولین برد تاریخ بدمینتون بانوان ایران در این مسابقات را نیز به دست بیاورد. با این حال مربی او دست روی نکاتی گذاشت که شنیدن‌شان، راز حال ناخوشایند ورزش ایران را آشکار می‌کردند. به گفته مربی آقایی، تمرین‌های تیم ملی بانوان در حالی برگزار می‌شده که این ستاره‌ها با کمبود «توپ» روبه‌رو بوده‌اند. در حقیقت آنها در زمان تمرین، فقط چند توپ محدود داشتند و باید مراقبت می‌کردند تا خدای ناکرده این توپ‌ها گم و گور نشوند. در نتیجه آنها مجبور بودند توپ را تنها در فواصل نزدیک بین خودشان رد و بدل کنند. در غیر این صورت، احتمال ناتمام ماندن تمرین وجود داشت. چراکه تمرین بدمنیتون بدون توپ عملا معنایی ندارد. این هم یک برش محشر دیگر از ورزش ایران است. اینکه ستاره‌های یک رشته ورزشی از بدیهی‌ترین امکانات این رشته برخوردار نیستند و باید این‌چنین برای یک تمرین ساده، خودشان را به دردسر بیندازند.

زانوبند وطنی

یکی از ماجراهای جالب دیگر برای ورزش ایران در المپیک، در رشته تکواندو رقم خورد. جایی که پیش از مسابقه دوم آرمین هادی‌پور، داوران از او درخواست کردند تا زانوبندش را تغییر بدهد. ظاهرا جنس زانوبندی که برای تکواندوکارهای ایرانی در نظر گرفته شده بود با استانداردهای جهانی مغایرت داشت. این اتفاق برای نماینده ایران به شدت مهم بود. چراکه او با رباط پاره در مسابقات دیده می‌شد و به این زانوبند برای مسابقه دادن نیاز داشت. با این حال او به همین سادگی، اجازه استفاده از این زانوبند را از دست داد. حقیقت آن است که در ایران، با خیلی از امکانات لازم برای درخشیدن در رقابت عظیمی مثل المپیک، رفتاری آماتورگونه می‌شود. طوری که انگار مدیران ایرانی با المپیک شوخی دارند. تا وقتی که این مدیران المپیک را جدی نگیرند، نتایج کاروان ایران در این رقابت‌ها نیز تغییر نخواهد کرد.