آریا رهنورد

دیگر تقریبا هیچ‌کس نیست که ویدئوی آزار یک کودک استقلالی را تماشا نکرده باشد. این اتفاق قلب هواداران فوتبال را به درد آورده و البته از این نوجوان، یک سلبریتی ساخته است! عجیب اینکه افرادی این روزها با این کودک عکس یادگاری می‌گیرند که سیاهه‌ای از بی‌نظمی و بی‌اخلاقی در سال‌های گذشته داشته‌اند. سرزمین عجایب هم جایی است که در آن «تیم‌فروش»‌ها، خودشان را قهرمان پسربچه‌ای معرفی می‌کنند که همه حرفش «نفروختن» تیم محبوب حتی به قیمت به زبان آوردن یک جمله خاص بوده است. این پدیده، به خودی خود بسیار تلخ است اما نحوه مواجهه باشگاه‌های ایرانی با آن، ماجرا را حتی تلخ‌تر هم می‌کند.

وقتی پای آزار و اذیت یک کودک وسط باشد، تنها چیزی که اصلا اهمیت ندارد علاقه رنگی آن کودک است. آن نوجوان می‌تواند طرفدار استقلال، پرسپولیس، سپاهان، تراکتور یا هر تیم دیگری باشد. آن نوجوان حتی می‌تواند هوادار رئال مادرید یا بارسلونا باشد. همه باید در کنار هم قرار بگیرند و این حرکت را محکوم کنند. در چنین مواقعی، حتی یک بیانیه مشترک از دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، می‌تواند کارساز باشد اما جالب است که دو باشگاه حتی در این مساله هم با هم تفاهم ندارند و به دنبال بهره‌برداری خاص خودشان از این اتفاق هستند. از یک طرف، عکس آن نوجوان را روی صفحه پروفایل‌شان می‌گذارند و به تقدیس قربانی می‌پردازند و از سوی دیگر به جای محکوم کردن ماهیت این اتفاق، فقط آن فرد را محکوم می‌دانند. فردا هم اگر چنین اتفاقی تکرار شود، لابد یک نوجوان دیگر به شهرت می‌رسد و یک فرد دیگر محکوم می‌شود. این چرخه بارها و بارها نیز تکرار خواهد شد. چراکه هیچ عزم و اراده‌ای برای برخورد بنیادی با آن وجود ندارد و هیچ‌کس نمی‌خواهد که چنین مساله‌ای در فوتبال ایران برای همیشه ریشه‌کن شود.

می‌گویند «توهین مرز نمی‌شناسد. همه جا و در همه کشورها هم هست. حتی در جهان اول». کاملا هم درست می‌گویند. موضوع توهین در شبکه‌های اجتماعی در تمام دنیا به یک دغدغه جدی تبدیل شده است. با این حال باید از خودمان بپرسیم «جهان‌اولی»‌ها چه راهکاری برای روبه‌رو شدن با این اتفاق دارند؟ همین حالا در کشور انگلستان، مقرر شده تمام باشگاه‌های فوتبال به مدت چهار روز فعالیت‌شان در شبکه‌های اجتماعی را به طور کامل متوقف کنند. آن‌جا دیگر نه کسی دعوا راه انداخته، نه کسی عکس پروفایلش را تغییر داده و نه باشگاهی ساز خودش را کوک کرده است. همه پشت هم ایستاده‌اند و با هم متحد شده‌اند، چون به خوبی می‌دانند که راهکار پایان دادن به این وضعیت اسفبار، تنها اتحاد است. با این تصمیم جالب و دسته‌جمعی، هوادار فوتبال می‌داند که اگر بخواهد در فضای مجازی دست به توهین بزند و کامنت‌های ناجور را به انتشار دربیاورد، به مرور زمان از تماشای فعالیت‌های باشگاه روی بستر اینترنت محروم خواهد شد. اینجا اما به شکلی تلخ و تاسفبار، باشگاه‌ها در حال کاسبی از توهین هستند و برای سوءاستفاده از این تهدید بزرگ، از هم سبقت می‌گیرند. مساله فقط توهین هوادار یا انتشار ویدئوی آزار و اذیت یک کودک بی‌گناه نیست. اینجا حتی صفحه رسمی باشگاه هم به «نفرت پراکنی» می‌پردازد!

خنده‌دار است که بین این همه فوتبالیست ریز و درشت، «محمد دانشگر» خودش را دوان به دوان به آن پسربچه معصوم می‌رساند و رسیده و نرسیده، عکس یادگاری‌اش را هم به اشتراک می‌گذارد. ملت هم برایش هورا می‌کشند و تعصبش را مثال‌زدنی می‌دانند. در این «سرزمین عجایب»، یک نفر هم نیست که دلیل غیبت در اردوی عربستان را به «محمد دانشگر» یادآوری کند. آقای فوتبالیست؛ شما در تهران هستید چون بارها با بی‌نظمی و بی‌اخلاقی جو استقلال را به هم ریختید. شما در تهران هستید چون در سخت‌ترین روزها به جای خودداری، استوری گذاشتید و به هوادار استقلال توهین کردید. شما در تهران هستید چون از بارها و بارها بخشیده‌ شدن در دوران استراماچونی، فرهاد و محمود فکری، درس نگرفتید. حالا تیم در آسیا به رقابت می‌پردازد و شما در تهران به سر می‌برید. کوتاه ‌نیامدن مقابل این رفتار هم تا امروز، بهترین و ایده‌آل‌ترین تصمیم فرهاد مجیدی در سومین تجربه هدایت استقلال بوده است. پس لطفا بی‌خیال این ژست‌های نمایشی شوید و هرگز تصور نکنید که حتی برای یک لحظه، می‌توانید الگوی خوبی برای این پسر نوجوان و سایر نوجوانان دیگر باشید. تمام حرف این بچه در آن ویدئوی معروف، این بود که تیمش را «نمی‌فروشد». نه اینکه تا دری به تخته می‌خورد، قهر کند و هواداران باشگاه را «کوفی» بداند. این کودک هم یکی از همان طرفداران استقلال است. یکی از همان‌ها که تا دیروز از نظر شما به کوفه تعلق داشتند. آنها را به حال خودشان رها کنید آقای دانشگر. بزرگ‌ترین کمک شما به استقلال، این است که هرچه سریع‌تر به دنبال یک تیم دیگر برای خودتان باشید. البته که با سابقه آن رفتارهای مشعشع (!) طبیعی است که هیچ تیمی مشتری شما نباشد. اصلا بهتر است در همان تیم «اینستاگرام» بازی کنید اما دیگر در حوالی استقلال آفتابی نشوید!