آریا طاری

هواداران استقلال حداقل در چند تابستان گذشته، به تغییرات گسترده در ترکیب تیم‌شان خو گرفته‌اند. هر بار که تیم آمده جان تازه‌ای بگیرد و صاحب یک ترکیب ایده‌آل شود، ستاره‌ها پشت سر هم از استقلال رفته‌اند و این تیم مجبور شده ترکیبش را با نفرات تازه‌ای بسازد. از دست دادن ثبات و تن دادن به زلزله همیشگی، بزرگ‌ترین مشکل این سال‌های استقلال به شمار می‌رود اما حالا دیگر خبری از کوچ دسته‌جمعی ستاره‌ها از استقلال نیست و باشگاه در مسیری متفاوت‌تر از همیشه قدم برمی‌دارد.

اگر به فهرست نقل و انتقالات استقلال در دو فصل اخیر نگاه کنید، انبوهی از ورودی‌ها و خروجی‌های جدید را خواهید دید. استقلال در این سال‌ها دائما در معرض تغییرات گسترده قرار گرفته و به ندرت، اثری از ثبات در این باشگاه دیده شده است. ساختن یک ترکیب قدرتمند، هرگز برای استقلال سخت نبوده اما آنها در «حفظ» این ترکیب، اصلا موفق عمل نکرده‌اند. استقلال در دو پنجره تابستانی اخیر، مهره‌های بسیار زیادی را از دست داده اما حالا دیگر خبری از جدایی نفرات آس این تیم نیست. قائدی، دیاباته و ارسلان مطهری در فصل جدید نیز در عضویت استقلال خواهند بود. قرارداد سایر مهره‌های مهم تیم هم تمدید شده و فعلا تنها در مورد علی کریمی، تردیدهایی وجود دارد. اگر علی کریمی هم حفظ شود، عملا استقلال لیگ نوزدهم به طور کامل به لیگ بیستم منتقل شده و این تیم با خرید چند مهره تازه، حالا قدرتمندتر از گذشته خواهد بود.

همین تابستان گذشته بود که استقلال، چند مهره کلیدی و اثرگذارش را از دست داد. یکی از این مهره‌ها آیاندا پاتوسی بود. یک هافبک خلاق که تنها در یک دوران کوتاه بازی برای استقلال، به چهره محبوب هواداران این باشگاه تبدیل شد. آیاندا، خریدی برای آینده بود و می‌توانست چندین سال در استقلال بدرخشد اما پاسور مورد علاقه هواداران آبی، خیلی زود در مسیر جدایی قرار گرفت و فصل را جایی دورتر از فوتبال ایران شروع کرد. امید نورافکن هم با وجود عملکرد نسبتا خوبی که در استقلال داشت در پایان قرارداد قرضی‌اش به لیگ بلژیک برگشت. هرچند که سپاهانی‌ها خیلی زود با یک پیشنهاد مناسب، این بازیکن را به خدمت گرفتند تا امید به یکی از بهترین‌های لیگ برتر نوزدهم تبدیل شود. قبل از این دو نفر هم اللهیار صیادمنش تیم را ترک کرده بود. آن هم با روندی که واقعا عجیب و خجالت‌آور به نظر می‌رسید. مدیران باشگاه استقلال برای فروش اللهیار، مدت‌ها قبل از پایان فصل عملا بازی او برای تیم را ممنوع کرده بودند. نگرانی بزرگ آنها این بود که صیادمنش مصدوم شود و هزینه این انتقال به راحتی از دست‌شان برود. تابستان دو سال گذشته هم، اتفاق‌های ناامیدکننده‌ای در استقلال رخ داد. به نظر می‌رسید باشگاه راهش را پیدا کرده و با ستاره‌هایی مثل تیام و جپاروف، آماده انجام دادن کارهای بزرگ است. آنها به تازگی قهرمان جام حذفی شده بودند و می‌توانستند در لیگ برتر مدعی باشند اما خروج چهره‌هایی مثل مجید حسینی، امید ابراهیمی، مامه تیام و سرور جپاروف، عملا امیدواری را در بین هواداران این باشگاه از بین برد. استقلال در این چند فصل، دائما ستاره از دست داده و حالا برای اولین بار، امیدوار است که فصل را بدون جدایی مهره‌های شاخص کلید بزند.

«اگر آن تیم حفظ می‌شد». این جمله‌ای است که استقلالی‌ها در این چند فصل، بارها و بارها با خودشان تکرار کرده‌اند. در باور آنها تغییرات مداوم ترکیب، بزرگ‌ترین لطمه را به استقلال زده است. آن هم در شرایطی که پرسپولیس بیشترین سود را از حفظ شاکله اصلی تیم برده و با همان نفرات، به موفقیت‌های متوالی در فوتبال ایران دست پیدا کرده است. حالا آبی‌ها به خواسته مهم‌شان رسیده‌اند و دیگر خبری از جدایی تابستانی ستاره‌ها نیست. با این حال هنوز هم نمی‌شود برای استقلال نگران نبود. چراکه وضعیت نیمکت باشگاه، همچنان مبهم به نظر می‌رسد. مدیران باشگاه از پیشنهاد به استراماچونی و رضایت او حرف می‌زنند. کاپیتان باشگاه نیز این رضایت را تایید می‌کند. فدراسیون و وزارت ورزش اما تحت هیچ شرایطی از قانون منع ورود خارجی‌های جدید به فوتبال ایران دست برنمی‌دارند. حتی با وجود اینکه در شبکه‌های اجتماعی، موجی برای کنار زدن این قانون به راه افتاده است. این وسط یک تردید بزرگ دیگر هم وجود دارد. اینکه شاید مدیران باشگاه استقلال در حال بازی با اسم استراماچونی هستند. اینکه شاید آنها با علم به بسته بودن مسیر جذب این مربی، دائما ژست مذاکره با او را می‌گیرند تا اگر فردا تیم با مربی بعدی نتایج خوبی نگرفت، ادعا کنند که گزینه آنها استراما بوده و مدیران فوتبال ایران چنین اجازه‌ای نداده‌اند. «پیشنهاد دادن» به استراماچونی و هر مربی دیگری، ساده‌ترین کار دنیا به نظر می‌رسد اما محقق کردن وعده‌ها، به همین سادگی نخواهد بود. پس نباید این احتمال را هم رد کرد که همه چیز، تنها یک بازی بزرگ برای فریب دادن هواداران ناراضی باشگاه باشد. این درست همان چیزی است که در مورد سرنوشت استقلال، یک نگرانی بزرگ و کلیدی ایجاد می‌کند.