آریا طاری

اگر حتی یک بار به تماشای یک دربی خارجی نشسته باشیم، تفاوت‌های آن را با شهرآورد خودمان خیلی خوب درک می‌کنیم. همه چیز را تنها نمی‌توان به مسائل فنی ربط داد. این وسط، مسائل مهم دیگری هم وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود. مسائلی که زیبایی دربی را زیر سوال می‌برند و تا می‌توانند، تصویری زشت به آن اضافه می‌کنند. مسائلی که موجب می‌شوند دربی، زیبایی‌های ظاهری‌اش  را از دست بدهد و به یک مانور تبلیغاتی سرشار از جار و جنجال تبدیل شود. ضعف و ناتوانی فدراسیون در برگزاری این بازی حتی در یک ورزشگاه خالی، اصلا انکارشدنی نیست. آنها به جای بخشیدن جذابیت بیشتر به شهرآورد، سعی در کشتن مسابقه دارند.

مصاحبه، مصاحبه و مصاحبه

درست از همان ثانیه اول که قرمزها و آبی‌ها در قرعه‌کشی جام حذفی با هم روبه‌رو شدند، سیل مصاحبه‌های دو طرف علیه هم شدت گرفت. اول از همه، نوبت سرپرست‌ها بود که از خجالت هم دربیایند و درباره روبه‌رو شدن با رقیب، از هر دری به جز فوتبال حرف بزنند. بعد نوبت هوادارها بود که مثل همیشه وارد بازی شوند و موجی از اتهام‌ها به طرف تیم محبوب طرف مقابل، روانه کنند. آخر ماجرا هم بازیکن‌ها خودشان را درگیر این تنش‌ها کردند. این وسط البته یک شیخ دیاباته هم وجود داشت که مسیر متفاوتی را در پیش گرفت. او روی آنتن زنده تلویزیون از حریف تمجید کرد، درباره پرسپولیس مثبت حرف زد و تلاش کرد تا فضای اطراف این بازی بزرگ را تلطیف کند. اگر در زمین 22 شیخ دیاباته داشتیم، مطمئن بودیم که دربی به بهترین و ایده‌آل‌ترین شکل ممکن پیش می‌رود اما حقیقت آن است که به محض شنیدن اولین سوت داور، تنش‌ها در جریان بازی شدت می‌گیرد و در نهایت هم تیمی که بازنده شود، از وزارت ورزش به پایین، همه ارکان فوتبال ایران را زیر سوال خواهد برد. این روحیه‌ای است که تاثیر منفی شگرفی روی کیفیت دربی تهران دارد.

دربی به رنگ لوله

همه جای دنیا، از یک ردیف تبلیغات شیک و تماشایی برای دیدارهای فوتبال استفاده می‌شود. حتی ال‌کلاسیکو با آن همه عظمت، چیزی به جز یک ردیف تبلیغات محیطی ندارد اما سازمان لیگ حتی به نصب سه ردیف تبلیغات آزاردهنده در آزادی راضی نشده و این اواخر، حتی طرح موزاییکی سکوها را هم فروخته است. ظاهرا دوستان حسابی از بی‌تماشاگر بودن بازی‌ها به وجد آمده‌اند و بسیار خوشحال هستند که می‌توانند طرح‌های موزاییکی را هم بفروشند. طرح‌هایی که به زشت‌ترین شکل ممکن اجرا می‌شوند و حاوی تبلیغاتی مثل لوله پولیکا هستند! کافی است به لیگ قهرمانان اروپا یا نبردهای باشگاهی خارجی در عصر کرونا دقت کنید. استادیوم‌ها خالی هستند اما طراحی فضا آنقدر زیبا و چشم‌نواز صورت گرفته که گاهی جای خالی تماشاگرها اصلا به چشم نمی‌آید. همه چیز بسیار زیبا و باسلیقه طراحی شده اما در فوتبال ایران، اصلا از این خبرها نیست. به احتمال بسیار زیاد در شهرآورد امروز هم باید شاهد تبلیغات موزاییکی لوله‌ای روی سکوها باشیم. مساله‌ای که به زیبایی سکوها لطمه وحشتناکی وارد می‌کند. اگر تصمیم دارید ورزشگاه را به یک سالن تبلیغاتی شبیه کنید، حداقل بعضی از عواید این کار را به باشگاه‌هایی بدهید که مدت‌هاست اجازه فروش حتی یک بلیت را هم نداشته‌اند.

کمیته اتهام به سلامت

ما به فوتبالی دل خوش کرده‌ایم که انتخاب یک داور برای دربی در آن هم صحیح و سالم صورت نمی‌گیرد. کمیته داوران یک اسم را انتخاب می‌کند، دپارتمان داوری یک انتخاب دیگر دارد و از آن طرف حتی کمیته عجیبی مثل کمیته صیانت از سلامت که بعید می‌دانیم در جای دیگری از دنیا وجود داشته باشد، دستور می‌دهد که فلانی نباید این بازی را سوت بزند. اگر آن داور واقعا مشکل دارد، طبیعتا نباید تا همین هفته آخر مشغول قضاوت در لیگ برتر بوده باشد. اگر هم مشکلی ندارد، پس مشکل بزرگ آنهایی هستند که عادت کرده‌اند از جایگاه‌های مربوط و نامربوط برای فوتبال تصمیم بگیرند. این حرکت اشتباه و غلط موجب دو بار تغییر داوری شهرآورد شده است. قضاوت این بازی از رضا کرمانشاهی  به زاهدی‌فر و از این داور، به پیام حیدری رسید. جالب اینکه هر دو تیم هم معتقد هستند تغییر داور، یک تصمیم مشکوک به ضرر خودشان بوده و نتیجه بازی، بیرون از زمین تعیین خواهد شد. مثل روز روشن است که اگر یک پنالتی در این بازی اعلام شود  یا داور بازیکنی را اخراج کند، چه اتفاق‌هایی در استادیوم و پس از آن در فضای مجازی رخ خواهد داد.

بروشور بپوشیم!

آخر از همه، باید به پیراهن‌های زشت سرخابی‌ هم اشاره کرد. لباس‌هایی که نماد هویت دو تیم هستند، برای این بازی سرشار از تبلیغ خواهند شد. یعنی آنقدر تبلیغ در این لباس می‌گنجانند که دیگر لوگوی استقلال و پرسپولیس هم به زحمت دیده می‌شود. همه جای دنیا برای دیدارهای حساس، لباس ویژه طراحی می‌کنند و روی آن لباس، نشانه‌های آن مسابقه را قرار می‌دهند اما پیراهن استقلال و پرسپولیس در شهرآوردها، بیشتر شبیه یک بروشور تبلیغاتی است که هوادارها باید آن را ورق بزنند! چیزی شبیه یک کاتالوگ.